دانشنامه دفاعی

گروه تخصصی دانشنامه دفاعی

دانشنامه دفاعی

گروه تخصصی دانشنامه دفاعی

دانشنامه دفاعی

۲ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اوانجلیست‌ها» ثبت شده است

سخنی کوتاه با خواننده:

کابالا تفکری است که تمام فرقه‌های شر در خاور میانه، اروپا، امریکا و تا بخش زیادی از آفریقا را (اتیوپی) بنیانگذار بوده است. خاستگاه این تفکر ریشه در مصر، یونان و ایران باستان دارد. همچنین خیلی مهم است که ضمن مطالعه به اسناد قرانی نیز رجوع شود. قران کلید اصلی حل معمای کابالا است.

باید دقت کنید که صهیونیسم تفکری نیست که از سال 1946-47 ساخته شده باشد. این ریشه در دل تاریخ دارد؛ در زمانی که قوم نجس بنی اسرائیل قلب پاک موسی (ع) را با گاو پرستی به درد آوردند.

کابالا و شیطان پرستی و فراماسونری، نمادها و الگوها و حتا اعداد خاصی را دارد که تفکر اهریمنی خود را بر اساس آن بنا گذارده است. پیشنهاد میکنم با دقت خاصی این دو مقاله را مطالعه کنید و این را هم در نظر بگیرید که کابالا ذات اقدس خداوند را منبع شر و شیطان را استاد بزرگ خود میداند. شما با مطالعه این مقالات با نمادها و عقاید نحس این تفکر آشنا میشوید اما باید دقت کنید که تشابهات غیر عمدی برخی اعداد و نمادها شما را به انحراف نکشاند.

ارادتمند شما: دانشنامه دفاعی

 


« کابالا » [1] نامی است که بر تصوف یهودی اطلاق می‌شود و تلفظ اروپایی « کبّاله » عبری است به معنی «قدیمی» و «کهن». این واژه به شکل « قباله » برای ما آشناست. پیروان آئین کابالا، یا کابالیست‌ها، [2] این مکتب را «دانش سرّی و پنهان» حاخام‌های یهودی می‌خوانند و برای آن پیشینه‌ای کهن قائل‌اند. برای نمونه، مادام بلاواتسکی، رهبر فرقه تئوسوفی ، مدعی است که کابالا (قباله) در اصل کتابی است رمزگونه که از سوی خداوند به پیامبران، آدم و نوح و ابراهیم و موسی، نازل شد و حاوی دانش پنهان قوم بنی‌اسرائیل بود. به ادعای بلاواتسکی، نه تنها پیامبران بلکه تمامی شخصیت‌های مهم فرهنگی و سیاسی و حتی نظامی تاریخ، چون افلاطون و ارسطو و اسکندر و غیره، دانش خود را از این کتاب گرفته‌اند. مادام بلاواتسکی برخی از متفکرین غربی، چون اسپینوزا و بیکن و نیوتون، را از پیروان آئین کابالا می‌داند. [3]


پروتستانتیسم را می‏توان به نوعی بازگشت و رجعت مسیحیان به عهد عتیق یا تورات نامید. نهضت پروتستانتیسم به‏طور مشخّص با مارتین لوتر و آرای اعتقادی جدید او دربارة مسیحیّت آغاز می‏گردد. لوتر خود پیش از آغاز نهضت پروتستانتیسم تحت تأثیر عمیق آموزه‏‌های فلسفی، تئولوژیک و جهان‏بینی عبرانی بوده است. به هنگام تحقیق و پژوهش دربارة لوتر، به عنوان بزرگ‏ترین پیشوای پروتستانتیسم و اینکه او چگونه مجذوب چنین رویکردی گردید، با علاقة فراوان او به دین یهود و منابع عبرانی روبه‌رو می‏شویم.

مقدّمه
شاید باور آن قدری مشکل باشد، امّا واقعیّتی است که وجود دارد. این واقعیّت بُعد دینی ـ اعتقادی و متافیزیکی راهبرد‌های نظامی آمریکا و اسرائیل است. بنیاد‌های تئولوژیک راهبرد‌های نظامی آمریکا و اسرائیل در خاورمیانه بر باورهایی استوار است که ریشه‏هایی توراتی دارد. این باورها بازگشت دوم مسیح(ع) (از نظر مسیحیان بنیادگرا) و ظهور و آمدن او (از نظر یهودیان صهیونیست) را منوط به وقایعی می‏داند که از جمله آنها می‏توان اجتماع و استقرار یهودیان در سرزمین‌های مقدّس؛ ویرانی دو مسجد «الاقصی» و «صخره» در «قدس» و بنای معبد بزرگ یهود به‏جای آنها و وقوع نبرد آخرالزّمان یا آرمگدون در صحرای هرمجدون، در سرزمین‌های اشغالی (اسرائیل) را نام برد.

اینها وجوه اشتراک مسیحیّت بنیادگرا و معتقدان به عهد عتیق و یهودیان بنیادگرا است. این دو گروه جریان اعتقادی ـ سیاسی‏ای را به‏وجود آوردند که به مسیحیّت صهیونیستی یا صهیونیسم مسیحی موسوم گشته است. مطالعات تاریخی دربارة این پدیده نشان می‏دهد که این جریان در بسیاری از تحوّلات سیاسی و تغییرات ژئوپولیتیکی، خصوصاً پیدایش کشور نامشروع اسرائیل نقش اساسی و جدّی داشته است.

به رغم وجود راست مسیحی که نقش قابل توجّهی را در مبارزه با بحران‌های اخلاقی و اجتماعی داخلی در آمریکا به عهده دارد، مسیحیّت صهیونیستی بیشترین توان خود را به کنترل سیاست خارجی آمریکا و هدایت آن در راستای حصول اهداف سیاسی ـ دینی‏ای که برگرفته از نگرش و جهان‏بینی توراتی می‏باشد، معطوف داشته است.

هر چند که طیّ سال‌های اخیر و به‏طور مشخّص در دهة پایانی قرن بیستم میلادی، راست مسیحی در راستای اهداف خود ـ که عموماً تعقیب دکترین مسیحی‌سازی و ترویج ارزش‌های اخلاقی مسیحی است ـ

تلاش نموده تا به‏طور جدّی بر سیاست خارجی آمریکا تأثیر گذارد، امّا نوع توجّه و نگرش آنها به اهداف مورد نظر در سیاست خارجی آمریکا با جریان مسیحیّت صهیونیستی دارای وجوه افتراق بارزی است که پرداختن به آن نیازمند مجال دیگری است. به‏هر حال در نوشته‏ای که هم‏اکنون در پیش روی شماست، پیدایش و تطوّر تاریخی پدیدة مسیحیّت صهیونیستی یا صهیونیسم مسیحی1 و خاستگاه این جریان مورد بررسی قرار می‏گیرد. از آنجایی که خاستگاهِ زمانی این پدیده مقارن با سربرداشتن پروتستانتیسم در قرون میانه در اروپاست، بنابراین جریان پروتستانتیسم و به‏ویژه پیوریتانیسم به عنوان بستر جریان مسیحیّت صهیونیستی به‏طور مشروح مورد بررسی قرار گرفته است. وجود عناصر عبرانی و آموزه‏‌های تئولوژیک عهد عتیق در پروتستانتیسم مسیحی که وجه تمایز بارز و شاخص مسیحیّت کاتولیک و پروتستان است، این ظن و گمان را موجب گردیده است که پروتستانتیسم نوعی یهودی‏گری در مسیحیّت بوده است.

براساس آرا و نظراتی که ملاحظه خواهید نمود، رهبران و بنیان‌گذاران پروتستانتیسم، خود به یهودی‏بودن یا یهودی‏گری متّهمند. این اتّهامات علاوه بر اینکه از جانب کلیسای کاتولیک به آنها وارد شده، در بسیاری از منابع یهودی نیز مورد تأیید قرار گرفته است. بنابراین، نقش یهود و یهودی‏گری در پیدایش پروتستانتیسم مسیحی انکار ناپذیر می‏نماید. نکتة قابل ذکر دیگری که در اینجا باید به آن توجّه داده شود این است که شاید برای بسیاری علّت همراهی و هم‏آوایی دو دولت بریتانیا و آمریکا چندان روشن نباشد و اینکه چرا انگلیس، به رغم اینکه دولتی اروپایی است تا این اندازه با اروپا مخالفت نموده و خطوط سیاست خارجی آن حداقل دربارة بعضی از مسائل، خصوصاً حمایت از رژیم نامشروع صهیونیستی، بحث نفت خاورمیانه و خلیج‏فارس، صلح خاورمیانه و حرکت‌های نظامی، با آمریکا منطبق است. این امر یک وجه تاریخی ـ اعتقادی دارد که در جنبش پیوریتانیسم نهفته است. جنبشی که از انگلیس سربرداشت و به آمریکا رفت و در تکوین و شکل‏گیری هویّت اعتقادی ـ فرهنگی آمریکا نقش به‌سزایی بازی نمود.