دانشنامه دفاعی

گروه تخصصی دانشنامه دفاعی

دانشنامه دفاعی

گروه تخصصی دانشنامه دفاعی

دانشنامه دفاعی

۶ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «شهدای غواص» ثبت شده است

بازگشت پیکر ۱۷۵ شهید غواص دوران دفاع مقدس به کشور با همراهی اهالی فرهنگ مواجه بود؛ همراهی از جنس دل‌نوشته‌، سروده‌ و یاد و خاطره‌.

 

گردان حضرت یونس یکی از فعال ترین یگان های سپاه در دوران دفاع مقدس شناخته می شد که در زمینه عملیات های غواصی آموزش های لازم و مهارت های مورد نیاز جهت انجام عملیات دریایی را دریافت نموده بود.

به علت تعدد تصاویر را در انتهای مطلب قرار میدهیم. اگر روی لینک‌ها کلیک کنید تصاویر مزبور گشوده میشود.

اسامی ‌11 شهید غواص و خط‌شکن اصفهانی که در عملیات کربلای چهار به شهادت رسیده‌اند و پیکر مطهر آنها به تازگی احراز هویت شده اعلام شد.

اسامی این شهدا به شرح زیر است:

خودش را با بغض اینطور معرفی می‌کند: «اصغر بالویی پدر شهید غواص حسینعلی بالویی». 29 سال انتظار کشیده تا بتواند دوباره آن نوجوان رعنایی را که روزی برای کربلای4 بدرقه اروندرود کرد، ببیند. حالا اما ناراحت نیست. در هر حالی یک جمله را دائم تکرار می‌کند: «به همه‌تان تبریک می‌گویم. تبریک! تبریک! ما امروز برای مبارک‌باد به دیدار پسرم آمدیم.». آنچنان با جدیت با پیکر شهیدش صحبت می‌کند و برایش ماوقع را شرح می‌دهد که انگار او را حی و حاضر مقابل خودش می‌بیند و احساس افتخار توأم با غمی بزرگ در چهره‌اش نشان از درد پدران چشم به راه دفاع مقدس را دارد.

بار اول به خاطر سن کم او را از جبهه برگرداندند/خودم او را به سپاه بردم

حسینعلی 13 ساله را به خاطر کم سن و سال بودن کسی به این راحتی جبهه راه نمی‌داد. اما پدر واسطه شد و از سپاه شهرستان خواست او را به خاطر علاقه‌اش به جبهه ببرند. اصغر بالویی در گفتگو با خبرنگار فرهنگی خبرگزاری تسنیم، با اشاره به اولین اعزام فرزندش به جبهه می‌گوید: بار اول که پسرم جبهه رفت او را به خاطر سن کمش برگرداندند. 13 ساله بود. آن شب تا صبح نخوابید و ناراحت بود. من صبح او را بردم سپاه گفتم این بچه دارد از بین می رود چرا او را به جبهه نمی‌برید؟ همان روز با رفتنش موافقت کردند. چند ماه دوره آموزشی در پادگان داشت. بعد از دو ماه و خرده ای برای دیدنش رفتیم. دیدم فرمانده اش می‌گوید من به پسر شما آموزش نمی‌دهم بلکه این بچه دارد به من آموزش می‌دهد. او را کجا تربیت کردی؟ حسنیعلی چند ماه بعد دوره آموزش‌اش تمام شد و آمد و رفت کردستان. شش ماه آنجا بود. بعد رفت جنوب و دیگر بار آخر در عملیات کربلای4 بود که رفت و شهید شد. در 5 عملیات شرکت کرد و کربلای 4 آخرین آن بود.

موج خروشان مردم تهران برای تشییع غواص‌ها نوحه و اشک را در چهره تمام مردمی که خود را به میدان بهارستان رسانده‌اند می‌توانی ببینی. عقربه‌های ساعت بعد از ظهر را نشان می‌دهند و چیزی تا آغاز مراسم تشییع نمانده است.

تا چشم کار می‌کند جمعیت است که از خیابان‌های اطراف خودشان را به میدان بهارستان می‌رسانند. گوشه و کنار میدان پر شده از مادرانی که با صندلی های تاشو آمده‌اند و زیر سایه درختان در انتظار رسیدن کاروان شهدا نشسته اند. چشم هایشان خیره به مسیر ورودی کاروان شهداست.

اینجا باندها و بلندگوها هم دم گرفته‌اند و نوای "یاد امام(ره) شهداء... دلو می بره کرب و بلا" را سر می‌دهند. دل ها بوی سیب گرفته و زمین بوی گلاب ناب می دهد؛ چهره ها رنگ اشک به خود گرفته، اشک در همه چشم‌های منتظر حلقه زده است.