دیشب توی کوچه پایینی عروسی بود. همیشه و هر جا که زوج جوانی را میبینم برایشان دعای خیر و آرزوی خوشبختی میکنم. دیشب هم یک نمونه مشابه! ساعاتی از نیمه شب گذشته و همچنان میخواندند.
از ظاهر امر بر میآمد که عروس و داماد از دو قوم عزیز و شریف مختلف ایرانی هستند. یکی گیلک بود و دیگری کرد. اما بی انصافها صدای این بلندگویشان خیلی زیاد بود. از کوچه پایینی صدایشان میآمد و اذیت میکرد. جوری که وقتی اذان صبح را گفتند از زور سر درد نمیتوانستم جم بخورم.
در طول شب چند ثانیه خوابم میبرد اما یکسره در سرم میکوبیدند و میخواندند [مینا خانم، مینا، پدر سوخته تورِ نخوام، دردت به جانم مینا، سیاسوخته تور نخوام] تا خود صبح با دو لحجه مختلف توی سرم میخواندند و تکرار میکردند.
خب، این چه کاری است؟ عروسی گرفتهاید مبارکتان باشد، انشاالله و به حق امیر المومنین که خوشبخت باشید. اما چرا مراعات نمیکنید؟ کجای دنیا اجازه دارند این کار را بکنند و برای مردم نصف یک خیابان مزاحمت ایجاد کنند!؟ شما اگر جاییرا میشناسید به من نشانی بدهید؟ اگر نیروی انتظامی هم بیاید و تذکر بدهد که موضوع را سیاسی میکنید!
به راستی انصاف را رعایت نمیکنیم. خب چه دلیلی دارد برای یک محله با جشن تولد یا عروسی خود مزاحمت ایجاد کنیم؟
همین چند وقت پیش این همسایهمان بنده خدا فوت کرد. انسان مومن و شریفی بود، خدا رحمتش کند. این بندگان خدا مراسم شب غریب (ما قزوینیها چنین مراسمی برگزار میکنیم) گرفته بودند. فرزندان این مرحوم دلشان خون بود، اشک میریختند. یکدفعه یک عده آمدند و تا ساعت یک بعد از نیمه شب جشن عروسی گرفته بودند.
نکته دیگر، این چه وضع عروسی گرفتن است؟ تو عروسیات را میاندازی شب تولد رسول الله (ص) آنوقت به میهمانانت زهر مار میدهی کوفت کنند و مثل قوم عاد رفتار میکنید! یا یک شمهای از معبد ایشتار را به نمایش میگذاری!؟ وقتی میخواهی از این غلطها بکنی خیلی بیجا میکنی شب تولد حضرت عروسی میگیری. عمدن هم به دیگران میفهمانی که بله زن و مرد ما داخل همدیگر... استغفرالله. انسان آدم شو. اگر ادعا میکنی که آدمی آدم باش. خیلی سخت است؟ بفهم. آن دنیا نمیتوانی حساب و کتابش را پس بدهی. تو چشمان برادر و خواهر مسلمانت خیس از اشک است و عزاداری میکند. حتا آنقدر معرفت در وجودت نداری که جلوی حجلهی عزای برادر مسلمانت که ساعاتی پیش مرحوم شده نرقصی. بفهم برادر مسلمان من، به خودت بیا خواهر مسلمان من. به خودت بیا. این صدای جیغ تو که بیست سالی هست یاد گرفتهای و به تقلید از ماده کفتاران میگویی (آــو آـــو) را نامحرم میشنود. به خودت بیا. والله، والله، والله که آن دنیا باید جوابگو باشید. خواهرم، خواهر مسلمانم، مادران ما از این صداها در نمیآوردند. کل میکشیدند. والله داری گناه میکنی.
شما هم برادر گرامی، عروسی میگیری مبارکت باشد اما باید خودت بفهمی که نبایستی برای مسلمین مزاحمت ایجاد کنی. صدای این بلندگوهایت را کم کن. به خدا همهی حاضرین در عروسی صدای ساز و آوازت را میشنوند. چه اصراری داری تا دو بعد از نیمه شب برای خلق الله موسیقی پخش کنی!؟
یک مورد دیگر: این کسانی که میآورید برای خواندن. اینها دست و رویشان را کجا میشویند که اینقدر پر رو تشریف دارند!؟ طرف یکجوری پای میکروفون حرف میزند که گویی روی سن رفته است و در فلان استادیون برنامه دارد. یک جوری هم به همه میفهماند که بله اینجا من (به افتخار خواهر داماد.. ماشالله مادر عروس) گرفتی چه گفتم!؟ غیرت داشته باش. چنین اشخاصی را در جمع نوامیس خودت نبر. آن مردی که ناموسش آنجاست اگر واقعن غیرت داشته باشد که دست ناموسش را میگیرد و میرود اما اگر از این کار تو مکدر شود چی؟ هیچ فکرش را کردهای!؟
جوان؟
جوان مسلمان؟
مثل ابوالفضل با غیرت و جوانمرد باش.
مثل عبدالله با غیرت و جوانمرد باش.
مثل حضرت رسول الله ملاحظه حق و حقوق ملت را بکن. اگر همسایهای، کسی به صدای بلندگویت اعتراض میکند به این انکرالاصواتی که میکروفن را دستش دادهای نسپار بگوید (به کوریچشم حسود تا خود صبح میخوانیم)
بهفم، آدم، آدم باش. آدم باش.
من هنوز سر درد دارم
ببخشید