امروز می‌خواهم از توپخانه ارتشی برایتان بنویسم که به بهترین شکل ممکن اهمیت توپخانه را درک کرده است و بیشترین تولید توپ را دارد. توپخانه کره شمالی؛ جایگاه آتش توپخانه چه توپخانه صحرایی، توپخانه ساحلی، توپخانه پدافندی و توپخانه کششی و خود کششی در ارتش‌ها آنقدر برجسته است که می‌توان گفت. محال است یک ارتش بتواند بدون توپخانه پیروز شود یا از خودش دفاع کند. در کشور ما از لحاظ توپخانه راکتی پیشرفت‌های قابل ملاحظه‌ای وجود داشته اما هرگز اهمیت توپخانه را آنطور که شایسته است درک نکرده‌ایم و این موضوع همواره موجب ناراحتی و نگرانی بسیار شدید بنده بوده است. کشوری که می‌تواند توپ ال 39 رعد 2 را بسازد؛ باید، باید، باید، باید برای ساخت ال 44 و ال 52 تمام تلاش خود را بکند و تاکید میکنم که باید به تعداد بسیار بالا رعد 2 و 3 و 4 را تولید کنید. امیدوارم نیروی زمینی ارتش و سپاه هر چه زودتر متوجه این موضوع شوند و سر و سامانه به اوضاع غم انگیز توپخانه کشور بدهند.
این هویتزر یک توپ خود کششی 130 م‌م است که بر روی یک شاسی به سازی شده ساخت کره نصب شده است. در کل دنیا تسلیحات توپخانه‌ای و موشکی کره شمالی همواره از مرموزترین و پر بحث‌ترین مسائل مورد بحث و گفتگوی کارشناسان بوده است. در سال 1992 ترسایی بود که جاسوسان نجس آمریکای بی‌شرف خبر از رویت توپی جدید در ارتش کره دادند.
از همان روز بحث‌ها و گفتگو‌ها و گمانه‌زنی‌ها در مورد این توپ شروع شد. تا این لحظه هیچ اطلاعات قابل استنادی از این توپ منتشر نشده است اما بنده با توجه به برد و وزن و ظاهر و کالیبر می‌توانم اطلاعاتی از آن را کشف کنم.
مشخصات:
محصول: کره شمالی
سال ساخت: 1980 گمانه زنی
وزن: 28 تا 32 تن
کالیبر: 130 م‌م
کالیبر لوله: 44 یا 48
برد گلوله: 24 تا 30
نرخ آتش: 5 دور در دقیقه
موتور: دیزل (به خاطر صدایی که در فیلم رژه شنیدم)
نوع و قدرت موتور: حداقل 300 اسب
سرعت جاده‌ای: با توجه به دسترسی کره به موتورهای تی 62 و وزن احتمالی 55 تا 60
برد جاده‌ای: بر حسب وزن احتمالی و توان موتور 500 کیلومتر
سلاح ثانویه: تیربار کالیبر 50
تعداد تولید: نامشخص (گمانه زنی‌ها بر تولید بسیار بالا دلالت دارد.
پی‌نوشت: نوع دیگری از همین کالیبر نیز در چند رژه اخیر کره مشاهده کرده‌ام. هر چند تصویر مناسبی از آن وجود ندارد اما دیدنش خالی از لطف نیست.
حق نشر متعلق به دانشنامه دفاعی می‌باشد
دانشنامه دفاعی:
ممنون، البته شاید وبلاگ بنده خوب باشد اما مطمئنن سایت بیان خوب نیست.
شما مدتهاست که دارید اسپم می‌زنید و من همیشه آدرس وبلاگتان را سانسور می‌کردم. اما اینبار دامنه سایت وبلاگ دهنده به شما را باز می‌گذارم. خودم هم سر میزنم ببینم راست می‌گویید یا نه.
اگر خوب باشد مهاجرت میکنم و از دوستانم هم می‌خواهم این بیان لعنتی را که پول می‌گیرد و سرویس نمی‌دهد را ول کنند.
http://binblog.ir
این آدرس از آدرسی که گذاشته بودید در آمد.
دانشنامه دفاعی:
نه، توپ و تانک بسیار متفاوت هستند. خیلی کار خوبی کردید که پرسیدید. چونکه حتی در اخبار شکبه‌های داخلی و خارجی هم فرق میان توپ خودکششی و تانک را نمی‌دانند.
اول باید بدانیم که هویتزر چیست. در ساده‌ترین تعریف هویتزر توپی است که بتواند لوله خود را بیشتر از زاویه 45 درجه نسبت به افق (زاویه‌ی صفر) بالا ببرد تا بتواند گلوله‌های خود را به صورت بالستیک [منحنی] شلیک کند (تانک چنین قابلیتی ندارد و در به روزترین تانک‌ها هم که سعی شده این قابلیت گنجانده شود. منطق و ماهیت تانک از بین رفته لذا این قابلیت مخصوص هویتزر می‌باشد] اما هر توپی که توانایی بالابردن لوله تا این درجه را داشته باشد باز هم هویتزر نیست. هویتزر توپی است که طول لوله آن دستکم بیست برابر قطر داخلی لوله باشد.
به این ترتیب که اگر یک توپی کالیبر 155 م‌م دارد در صورتی هویتزر نامیده می‌شود که حداقل طول لوله آن 21 برابر بیشتر 155 م‌م باشد. برفرض اگر چنین توپی داشته باشیم نام کالیبر لوله این توپ می‌شود ال21.. تا اینجا درست؟
حالا خودکشش.
برخی توپها توسط یک خودرو یا کامیون کشیده می‌شوند. برخی توپها توسط کشتی‌ها جابجا می‌شوند. توپ‌هایی که توسط کامیون کشیده می‌شوند خود دارای چرخ هستند و به واسطه نیروی کامیون جابجا شده و در محل مستقر می‌شود. به این دسته از توپها توپ کششی گفته می‌شود. اما توپ خود کششی توپی است که بر روی یک کشنده نصب می‌شود. شاسی و کشنده مزبور هم بسیار شبیه شاسی تانک است. در ساده‌ترین توضیح می‌شود اینطور گفت که یک توپ روی شاسی و محرک تانک نصب می‌شود. به این دسته از توپها خود کششی گفته می‌شود.
با این حساب توپ ال 44 یعنی توپی که طول لوله آن 44 برابر قطر داخلی لوله است.
اگر پرسشی بود باز هم توضیح می‌دهم.
دانشنامه دفاعی:
ممنون
خجالتم می‌دهید
دانشنامه دفاعی:
خواهش میکنم.
به نظر بنده خیلی خوب است که خواهران هم این چیزها را بدانند.
دانشنامه دفاعی:
خواهرم هر قسمت که لازم می‌دانید را امر بفرمایید تا بیشتر توضیح بدهم.
دانشنامه دفاعی:
علیکم السلام دخترم
به روی چشم
دانشنامه دفاعی:
توپ انواع مختلف دارد خواهرم
توپ‌های با کالیبر بسیار بالا که توسط ریل و لوکومتیو جابجا می‌شوند.
توپ‌های چند تنی کالیبر بالا مثل 203 و 253 میلیمتری
توپ‌های کالیبر متوسط مانند 155 و 130 میلیمتری
و توپ‌های کالیبر پایین مانند 20 و 23 و 25 و 30 و 35 تا 75 م‌م
این توپها بسته به ماموریتی که دارند می‌توانند ثابت یا متحرک باشند.
برفرض توپ 76 م‌م یا 100 میلیمتری بر روی ناوها نصب می‌شوند و چندین تن وزن دارند.
توپ‌های 23 تا 75 و 130 م‌م در اقصا نقاط دنیا ممکن است برای اهداف چند منظوره طراحی شوند. ما در روسیه توپ پدافند 130 م‌م داریم در داخل کشور 100 م‌م داریم اما در غرب بالاترین کالیبر توپخانه پدافندی در حال حاضر 35 م‌م است.
با توجه به این موضوع باید به عرض برسانم که توپها بسته به طراحی و ماموریتی که دارند می‌توانند ثابت یا سیار باشند.
دانشنامه دفاعی:
خواهش میکنم.
[شرمندگی]
دانشنامه دفاعی:
اختیار دارید خواهرم
در این مدت کوتاه بنده چیزهای زیادی از شما خواهر گرامی و بزرگوار آموخته‌ام.
شرمندگی‌ام به خاطر این است که دانش اینکه ساده‌تر توضیح بدهم را نداشتم
والله تعارف نمی‌کنم.
دانشنامه دفاعی:
اختیار دارید خواهر جان
از خجالت خیس عرق شدم.
رفتار و منش شما؛ باور شما و خیرخواهی شما بسیار بسیار قابل تحسین است
دانشنامه دفاعی:
هر چه برای خود می‌پسندی برای دیگران هم بپسند.
برای همین بود که این قالب را به شما پیشنهاد دادم دخترم
سایت بیان هنوز با کدهای جاوا مشکل دارد و این قالب کمترین کد را مورد استفاده قرار داده.
دانشنامه دفاعی:
خواهش میکنم عمو جان
من که کاری نکردم
دانشنامه دفاعی:
اگر مال یک سرویس باشد نه؛ به طور قطع با هم متفاوت هستند.
دانشنامه دفاعی:
خیلی ممنون
ان‌شاءالله برای شما هم همینطور باشد و همیشه خیر جلوی پایتان قرار بگیرد.
دانشنامه دفاعی:
خواهش میکنم
نه، به نظرم دوستش می‌خواهد برود
دانشنامه دفاعی:
آدرسش تقلبی است عمو جان..
احتمالن آدرس نداشته همینطوری وارد کرده.
البته آدم مریض هم کم نیست.
یک نفر هم هست به اسم من برای یک زن صهیونیست کامنت می‌گذارد و او را ترغیب می‌کند که با من وارد بحث و جنگ و جدال شود!
سبحان الله.
دانشنامه دفاعی:
حدسش را می‌زدم.
دانشنامه دفاعی:
چرا عمو جان
دارم روی قالب جدید کار میکنم.
دانشنامه دفاعی:
قالبش خیلی اذیت می‌کند.
کلی سر و کله زدم تا رنگ‌ها را از آبی به سبز و خاکستری تغییر بدهم.
رنگ‌های محبوب من سبز و خاکستری هستند. اما از آبی خیلی بدم می‌آید.
دانشنامه دفاعی:
دست خودم نیست...
رنگ آبی باعث استرس و عصبی شدنم می‌شود.
دانشنامه دفاعی:
البته چندان در قید رنگ نیستم.
اما آسمان صاف موجب می‌شود قلبم بگیرد.
وقتی آسمان ابرییست، آنهم ابر تیره بسیار مشعوف می‌شوم... آنقدر که لبخند از لبانم پاک نمی‌شود.
عاشق آسمان سراسر ابری‌ام.
دانشنامه دفاعی:
بسیار ممنون
دانشنامه دفاعی:
شما نمونه‌ی بارز یک آدم ساده لوح هستید.
برایتان متاسفم.
این تبلیغات علیه ایران و چین و ونزوئلا هم وجود دارد.
دنیای استکبار آدمهایی‌مانند شما را دوست دارد. هر چه که بگویند قبول کند و برایشان صوت و کف بزند و تبلیغ کند. برایتان آرزو نمی‌کنم که چشمتان به حقیقت باز شود بلکه آرزو میکنم هزار بار بیشتر در جهلی که دارید غرق شوید.
غربی‌ها شما را دوست دارند. شما و ملت زبون و چکمه لیس و بدبختی مثل کره جنوبی که به قول شما مهد پیشرفت و دموکراسی است. یا بی‌شرف‌هایی مانند صهیونیست‌ها که اتفاقن آنها هم مهد دموکراسی و پیشرفت هستند! یا حرامزاده‌های ظالمی مانند عرعرستان و خرکیه که اتفاقن آنها هم نماد رفاه و ثروت هستند. امیدوارم هر روز بیشتر از حقیقت فاصله بگیرید. به خاطر خون فرزندان یمن و سوریه؛ به خاطر مردمی که گرفتار دولت دستشنانده ناپاکستان هستند. به خاطر مردم مظلوم کره شمالی و کوبا به خاطر هر ظلمی که در این دنیا شکل می‌گیرد و بانی‌اش تفکر دژم افراد بوقچی مانند شماست.
ان‌شاءالله که با ظالمان محشور می‌شوید.
دانشنامه دفاعی:
بس کن علی آقا
این چه کاری است؟
خواهش میکنم تمامش کن دوست من.
برادرم؛ ما که از ترکیه نیامده‌ایم حالی‌مان نباشد.
نکن این کار را عزیز من. نکن
درست نیست
دانشنامه دفاعی:
بعدی وجود ندارد علی آقا
حاضرم جای هر کسی باشم جز کسانی با این تفکر
شما چی؟ حاضری جای نتانیاهو باشی؟
حاضری توی کشوری مثل کره زندگی کنی که سالانه صدها دخترش توسط سربازان آمریکایی‌مورد تجاوز قرار می‌گیرند؟
خیلی خامی علی آقا؛ چون فکر می‌کنی حب و علاقه خاصی نسبت به کره شمالی دارم. در این شش ماه هنوز نفهمیده‌ای که از کره جنوبی و امثال کره جنوبی است که متنفرم. دلم برای شمالی‌ها می‌سوزد چون ملت مظلومی هستند.
بحث من و شما فایده ندارد. فقط دلخوری بیشتر می‌شود.
شما می‌روی شعار حفظ می‌کنی بعد به خودت که ثابت می‌شود نظرت را عوض می‌کنی
نکن برادر من. نکن؛ درست نیست.. با کسی که می‌دانی از پاسخش دلخور می‌شوی بحث نکن.
بیشتر از این این رابطه را خراب نکن.
دانشنامه دفاعی:
علیکم السلام
بعضی وقت‌ها این نوع برخورد طرف را بیشتر به فکر فرو می‌برد.
مطمئن باشید که از روی تجربه و خیر خواهی است. وگرنه چه دشمنی با شخصی که نمی‌شناسم می‌توانم داشته باشم؟ (هر چند که ایشان را از اینستاگرام می‌شناسم)
در این سالها آنقدر از این جوانان با این طرز فکر دیده‌ام که می‌دانم چطور برخورد کنم.
فرمودید: ما دنبال حقیم (ان‌شاءالله که همیشه دنبال حق باشید و بنده هم برایتان بهترین آرزوها را دارم)
فرمودید: حالا اونا بیان به مقدسات ما توهین کنن خوشتون میاد
آنها دارند به مقدسات ما توهین می‌کنند که هیچ دست به جنایت هم می‌زنند. حالا شما خودتان میتوانید تصمیم بگیرید... اینقدر هم شعاری برخورد نکنید. کمی سرعتتان را بالا ببرید و فکر کنید که این واکنش است. واکنش به چیزهایی که طول می‌کشد عوام هم متوجه آن شوند. اگر می‌فرمایید که (متخصص دفاعی هستید و علمتون بالا هست) که البته باید از شما تشکر کنم و به عرض برسانم لطف دارید و اینطور ها هم نیست. اما شما در عمل نشان بدهید که به این موضوع باور دارید؛ با به چالش کشیدن و مچ گیری فقط واکنش منفی بیشتر می‌شود.
فرمودید: اگه به من و امثال من میگید خام، من حاضرم همین جا با شما مناظره کنم.
من به شما نگفتم خام؛ تا الان هم یادم نمی‌آید به کامنت‌های شما پاسخ داده باشم. اما اگر فکر میکنید میتوانید مرا وادار به مناظره کنید شروع کنید. من جوابی به شما نخواهم داد. یعنی حوصله وقت گذاشتن را ندارم.
اما در کل فکر میکنم سالها طول بکشد که متوجه شوید من چه می‌گویم.
یک موضوع دیگر اینکه شما به خودتان اجازه می‌دهید در مورد من قضاوت کنید. آن هم در حالی که از کامنت‌های خصوصی و عمومی من اطلاعی ندارید.
شما هم برادر بزرگ ما؛ اما بزرگ باش برادر؛ همه چیز آنچه که جلوی چشمت است نیست. شما دشنام‌هایی که این اشخاص در اینستاگرام نثار رهبرمان می‌کنند را هم می‌خوانید؟ کامنت‌ها و اسپمها و خصوصی نوشتنشان را چی؟
برخوردم با علی آقا هم فقط به من و علی آقا مربوط است.
یک لطفی به خودت بکن برادر.
دیگر کامنت نگذار..
دانشنامه دفاعی:
حلال است ان‌شاءالله
شما هم حلال کنید اگر قلم من گاهی تند می‌شود.
ان‌شاءالله هر چه زودتر یک مؤمنه‌ی شریفه شریک زندگی و مادر فرزندانتان می‌شود.
من در حد بضاعتم در خدمتم.
