دانشنامه دفاعی

گروه تخصصی دانشنامه دفاعی

دانشنامه دفاعی

گروه تخصصی دانشنامه دفاعی

دانشنامه دفاعی
به گزارش پایگاه خبری شبکه العالم، "طارق خوری" نماینده پارلمان اردن در صفه تویتر خود از آن دسته از کسانی که با رویکردهای طایفه ای، شیعیان را مسبب ناآرامی اوضاع در خاورمیانه و نابسامانی کشورهای اسلامی می دانند، به شدت انتقاد کرد و با طرح سؤالاتی - به طور غیرمستقیم- خود آنها را مسبب این وضعیت معرفی کرد.

طارق خوری گفت، این تنها رژیم صهیونیستی است که از اوضاع کنونی کشورهای اسلامی در منطقه شادمان است و در دلش قند آب می کند.

وی سپس از مسلمانان اعم از شیعه و سنی خواست تا همسو در مقابل دشمن واقعی خود یعنی رژیم صهیونیستی بایستند.

طارق خوری برای بیان این منظور خود سؤالات زیر را مطرح کرده است، تا مخاطب به این سوالات پاسخ دهد و حقیقت را دریابد:

* آیا شیعیان لیبی را ویران کردند و اهل سنت لیبی را می کشند؟

* آیا عاملان انتحاری که خود را در عراق و عربستان و کویت منفجر می کنند، شیعه هستند؟

* آیا مسجد الاقصی را شیعیان آتش زدند؟

* آیا شیعیان سومالی را آتش زدند؟

* آیا هواپیماهای آمریکایی که بغداد را بمباران و صدام را کشتند، از فرودگاههای شیعیان به پرواز درآمده بودند؟

" ای اهل سنت و شیعیان، بیدار شوید زیرا دشمن شما (رژیم صهیونیستی) از این وضعیت خوشحال است "

* آیا انفجارهای صحرای سینا را شیعیان انجام می دهند؟

* آیا القاعده و داعش و جبهه النصره ، شیعه هستند؟

* چرا یک عملیات انتحاری علیه صهیونیست ها ندیده ایم، اما این حملات را در بین مردم و ملت های خودمان شاهد هستیم؟

* آیا یوسف القرضاوی از علمای شیعه است؟

* آیا او همان کسی نیست که هرچه حرام بود را حلال کرد؟

"گوارای صهیونیست ها باد، لوله تنفگ ما را به سمت دیگری منحرف کردند؛ درحالی که هر روز یک شهرک می سازند و به ما می خندند"

* شاهدیم که اتباع سعودی و لیبیایی و تونسی در همه کشورهای اسلامی عملیات انتحاری انجام می دهند و دست به انفجار می زنند؛ به غیر از فلسطین (علیه صهیونیستها). آیا حزب الله مانع آنها شده است؟

* حزب الله را سرزنش می کنید که فلسطین را آزاد نکرده است؛ درحالی که تنها یک حزب و گروهی از افراد هستند اما چرا کشورها و دولت هایی را سرزنش نمی کنید که پنهان و آشکار بدنبال کسب رضایت (رژیم صهیونیستی) هستند که آخرین آنها اردوغان است.

"به هر صورت من نظری دارم و شما نظر دیگری. هرگاه که ببینم یک شهروند عرب از کشورهای منطقه (حوزه خلیج فارس) عملیاتی استشهادی در فلسطین انجام دهد، آنگاه نظرم را عوض خواهم کرد"

"وقتی ببینم که پرچم داعش و القاعده بر فراز کنیست (پارلمان) رژیم صهیونیستی برافراشته شود و کشورهای عربی سفارتخانه های صهیونیست ها را می بندند، آنگاه مطمئن خواهم شد که اشتباه می کرده ام"

  • موافقین ۷
  • ۱۶۲۸ بار مطالعه شده است

نظرات (۴۶)

نمیدونم والا شاید کسایی که خودشون رو به نفهمی زدن...
فکر کنن که هواپیماهای إمریکا رو شیعه ها به پرواز در میارن...
دانشنامه دفاعی:
به نظرم خارجی ها باید این سوال را از خودشان بپرسند
من با این سیاست تنش زدایی به شدت مخالفم
یعنی چی که یکسره سکوت می‌کنیم
فقط دوستان را ناامید کرده و به دشمنان فرصت تبلیغ می‌دهیم
واقعا درسته...
حالا صهیونیست ها به خیالشون که بین شیعه و اهل سنت تفرقه افکنی میکنند٬ قند که هیچی مرغ تو دلشون انداختن...
دانشنامه دفاعی:
من از هیچ چیز توی دنیا به اندازه‌ی وهابی و سلفی بدم نمی‌آید.
حاضرم تمام صهیونیست‌ها را خودم بکشم اما وهابی‌ها و سلفی‌ها هم کشته شوند!
چی گفتم عمو جان!!! چی‌نوشتم!!
خشمم مهار ناشدنی است
راستی کامنت نویسنده‌ی پانصد و پنجاه سال پیش را خواندی؟
پانصد و پنچاه سال پیش؟؟؟؟
پانصد و پنچاه سال پیش؟؟؟؟
دانشنامه دفاعی:
یک مطلبی در وبلاگ علی اصغر هست به نام nامین دفتر
کامنت‌هایش را بخوان
در مورد شما و زهرا خانم و من کامنت گذاشته.
از پانصد و پنجاه سال بعد آمده
اگر هم جواب داشتی همینجا بهش بده چون علی اصغر کامنت‌ها را باید تایید کند.. آن کامنت‌گذار هم یکسره اینجا می‌آید.
عمو کامنت شما بود ولی مال پانصد سال آینده نبود...
دانشنامه دفاعی:
چی نوشته بود؟
کامنتی از پانصدو پنجاه سال آینده نبود...
ولی مال شما بود که من رو به عنوان بهترین راننده تاریخ تانک معرفی کردی خخخخ
:)):)):)):))
دانشنامه دفاعی:
:))
بانوی نا آرام
راننده تانکی که کل آنکارا را زیر گرفت
فرمانده سپاه یاور مخوف
بعله٬ بعله...
لطف داری عمو...
برا همین ارتقاء درجه دادن به T50
و قول میگ 31 رو بهم دادن٬ قراره برا گواهی نامه هوایی برم با میگ 31 عکس بندازم...
ولی میترسم گوهریا ببینه و سکته بزنه...
دانشنامه دفاعی:
عجیب به میگ 31 علاقه دارد
مطمئنم کار شکنی می‌کند و مافیا را می‌خرد
حالا عمو پانصد و پنجاه سال قبل چی گفته بود...
دانشنامه دفاعی:
والا همینطوری به ذهنم رسید
  • گوهریا ...
  • ای خدا این دیگه چیه
    7 نفر رای به زندانی شدن من دادند
    یا خدا
    دانشنامه دفاعی:
    فکر کنم شما را بیشتر دوست دارند
    سلام گوهریا٬ کی قراره زندانی بشی؟؟؟
    هفت نفر هیئت رای دهنده کیا بودن؟؟؟
    دانشنامه دفاعی:
    یک نفر هم خواسته که من اعدام شوم
    :)))
    عمووووو
    عمووووو
    عمووووو
    ؟؟؟؟؟؟؟
    !!!!!!!!!!!!!
    زنجبیل زدید؟؟؟؟؟
    عمو شخصی به اسم پانصدو پنجاه سال پیش در کار نیست یعنی؟؟؟؟
    عمو از دست رفتم یا از دست رفتید؟؟؟؟
    خدا بخیر کنه....
    دانشنامه دفاعی:
    از کجا فهمیدی عمو جان
    عصری زنجبیل زدم
    انگشت اتهام به سمت من نگیرید لطفت٬ من نه زنجبیل زدم٬ نه پول دادم کسی رو اعدام کنن
    نه رای به زندانی شدن...
    دانشنامه دفاعی:
    پس کار کی‌ بوده؟
    کی بعد از من به قدرت می‌رسد!؟
    خدا بخیر کنه...
    عمو کسایی که زنجبیل میزنن دیگه از زود پز نمیترسن...
    گفته باشم...
    دانشنامه دفاعی:
    شاید هم همه توهم زدیم
    خواهش میکنم به من تهمت نزنید٬ 
    چرا من باید پول بدم که کسی رو اعدام کنن یا هفت نفر هیئت رو بخرم که کسی رو زندانی کنن
    اصلا به این کارا نیاز نیست...
    دانشنامه دفاعی:
    من که شکم بر طرف شد!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
    لطفت٬ لطفت لطفت؟؟؟
    خدا بخیر کنه...
    بین خودمون بمونه ها٬هاهاها

    دانشنامه دفاعی:
    من هنوز درگیر زنجبیلم
    خداروشکر که فعلا درگیرید٬ وگرنه جایی درز میشد من میرفتم تو یه جنگل
    نون ریز شده پشت سر خودم نمیریختم تا گم بشم...
    دانشنامه دفاعی:
    الان نویسنده‌ی پانصد و پنجاه سال آینده تماس گرفت گفت
    علی آقا و بهار خانم تا چند هفته آینده علیه ما کودتا می‌کنند و من و شما و زهرا خانم و علی اصغر را زندانی‌ می‌کنند.
    گفت کلید زیر پادری است...
    شما یادت بماند
    وقتی حواسشان نبود فرار کنیم
    عمووووو
    عمووووو
    عمووووو
    این زنجبیل کار خودشو کرد ها
    مگه کلید رو من پنهان نکردم...
    گفتم تو جا کفشیه اگه نبود گلدان سفیده...
    عموم از دست رفت ووووییی ووویییی
    دانشنامه دفاعی:
    ظاهرن شخصی که شواهدر از پانصد سال آینده دارد می‌گوید که علی اصغر جای کلید را عوض کرده چون به کودتاچی‌ها شک کرده است
    عموووووووووووووووووووووووووووووو
    رفتم نوشته های فرستاده شده پانصدو پنجاه سال پیش رو خوندم پخش زمین شدم تا یه جاشه چنان جهیدم که دو متر پرت شدم.....
    نوشته بود ظاهرن٬  ظاهرن٬ ظاهرن....
    الان هم شواهدر٬ شواهدر٬ شواهدر....
    خخخخخخ
    ای خدا شکرت روحم شاد شد
    آخیشششششش
    دانشنامه دفاعی:
    در پانصد و پنجاه سال آینده اینطوری می‌نویسند
    ظاهرن
    حتمن
    مطمئنن
    حتا
    جدیدن
    و ... بالاخره نگارش به سطح متعالی خودش می‌رسد.
    عمو جان، گرد نخود که از کسی نگرفتی!؟
    دارند به اسم زنجبیل پخش می‌کنند.
    نه...
    :(:(:(:(:(:(:(:(
    هییییی 
    و دیگر هیچ
    ولی باکلاس بودن ها جتلاگ داشتن٬ الان ما رو انسان نخستین فرض میکنن این پانصد و پنچاه سال آینده ها...
    دانشنامه دفاعی:
    عمو جان نتم تمام شده بود
    11:22 دقیقه است توانستم تجدید کنم. سرور وصلم نمی‌کرد.
    اتفاقن جتلاگشان نظر مرا هم جلب کرد
    میگم عمو گوهریا رو بردن زندان...
    آخه پیداش نیست...
    علی اصغر رو هم بردن شکنجه که جای کلیدرو بپرسن...
    زهرا پیام روی آنتن فرستاده شده پانصدو پنجاه سال آینده رو دید خوزفیش شده...
    شما هم که زود به زود زنجبیل میزنید...
    بهار که رفت چسبید به تاریخ...
    خدا به خیر کنه....
    خدا به داد من دست تنها برسه...

    دانشنامه دفاعی:
    عمو جان
    هر وقت روی سطل آشغال ضربدر زدم یعنی قرارمان روی پشت بام.
    خیلی مراقب باش جاسوس در ستاد فرماندهی داریم
    یعنی موضوع متن یه طرف این کامنت‌ها هم یه طرف...
    :)
    دانشنامه دفاعی:
    :)))
    عمو جا قطعی بود جا اشغالی....
    رو در یخچال میزدید مگه ایرادی داشت...
    دانشنامه دفاعی:
    آخر علی آقا عادت دارد می‌رود چیزی بر دارد با این عکس‌ها و آهن‌ربها ور می‌رود نشانه را خراب می‌کند.
    اما از سطل آشغال می‌ترسد.
    فکر کنم شک کرده که می‌خواهیم توی سطل آشغال بمب بگذاریم و ترورش کنیم.
    خخخخ...
    علی همین گوهریای صمیمی خودمونه درسته؟؟؟
    دانشنامه دفاعی:
    بله
    اما فکر کنم گوهریا اسم رمزی چیزی باشد
    من کلا از اول هم به جوان مشکوک بودم.
    با روس‌ها و انگلیس‌ها همزمان قرارداد بسته
    خدا بخیر کنه...
    باید کلمه گوهریا رو مشکافی کنیم...
    فقط یا خردوغان قرار نبسته باشه٬ انگلیس و روس رو یه کاریش میکنیم...
    دانشنامه دفاعی:
    اتفاقن امروز یکی از طرفدارهای خردوغان برایم کامنت گذاشته بود و داشت تهدیدم می‌کرد
    شاید هم شک کرده یا اسم رمز را می‌خواسته
    باید هشتگ گوهریا بزنم ببینم چه می‌گوید.
    یا٬ یا٬ یا...
    عمو براش پاپوش دوختم٬ تازه پاپوش رو سه چرخش کردم ...
    الان قراره بندازنش زندان..‌‌.
    دانشنامه دفاعی:
    سعی کن با نفوذی که داری برایش اعدام با اعمال شاقه بگیری
    مراقب باش که از شانزده زندان قبلا فرار کرده
    بگو شش متر کف زندان بتون مسلح بریزند ارتفاع دیوار هم پنجاه سانت باشد کافی‌ست. باید با همداستانش بنشینند آنجا برای زهرا خانم پسته مغز کنند.
    خدا بخیر کنه٬ عمو در این مواقع فقط سوت بلبلی بزن...
    اوایل این برنامه های اجتماعی( واتساپ) میخواستم یه برنامه زیپ نصب کنم مشکل داشتم
    از یکی از دوستان کمک خواستم٬ گفتش که از برنامه یه عکس بگیر برام بفرستانم٬ منم که بلد نبودم از برنامه عکس بگیرم...
    همش میگفت عکس چی شد٬ منم میگفتم صبر کن فعلا٬ آخر سر عاجزانه گفتم عکس بارگذاری نمیشه...
    اصلا عکسی در کار نبود که بارگذاری بشه...
    هییی
    دانشنامه دفاعی:
    هشتگش می‌کردی عمو جان
    اینجور مواقع باید طرف را یا هشتگ کنی یا دایرکت
    اگر جواب نداد می‌توانی شات کنی
    دعوا هم شد سوت بلبلی بزن کل لشگر بریزیم آنجا
    اگر هم ما دیر رسیدیم بلاکش کن
    حتما یه لاک صورتی هم میبرم....
    دانشنامه دفاعی:
    لاکپشت ببر عمو
    خوب گاز می‌گیرد
    بعضی مواقع برا اینکه یه وسیله براق بمونه بهش برق ناخن میزن٬ چون شیمیایی هستش بوش باعث سردرد میشه٬ من میخواستم یه جعبه رو برق بزنم بعد چون از روز قبلش این کارو کرده بودم مامانم دعوام کرد٬ برا اینکه بوش پخش نشه اجیم پای کامپیوتر بود دویدم بهش گفتم صدای کامپیوتر رو بلند کنه که بوی برق ناخن پخش نشد...
    الان قراره نمره A هوش رو به اسم من ثبت کنن...
    :)):)):))
    دانشنامه دفاعی:
    [اشک حلقه شدم در چشم]
    افتخار می‌کنم که همچین فرمانده‌ی با درایت و با هوشی در ارتشم دارم
    [بغض و افتخار و این جور چیزها]
  • دانشنامه دفاعی
  • البته لاکپشت موجود نفهمی است ممکن است خودت را هم گاز بگیرد
    لاکش را لاک صورتی بزن پرتش کن طرفشان به امید اینکه دماغ رئیسان را گاز بگیرد
  • دانشنامه دفاعی
  • البته لاکپشت موجود نفهمی است ممکن است خودت را هم گاز بگیرد
    لاکش را لاک صورتی بزن پرتش کن طرفشان به امید اینکه دماغ رئیسان را گاز بگیرد
    دانشنامه دفاعی:
    چرا کامنت‌های من دوتایی می‌آیند!؟
    آخه عمو لاک پشتم این موجود زیبا و آسیپ پذیر از گوهریا این موجود خبیث میترسه...
    دانشنامه دفاعی:
    بله، با این مافیای کمونیست حشر و نشر داشته، یحتمل مثل مائویست‌ها برمیدارد از حیوان سوپ لاکپشت درست می‌کند
    [بغض برای آینده نگری]

    نویسنده‌ی پانصد و پنجاه سال آینده:
    گور یاور مخوف در کنار گور جمعی افسران دشمن پیدا شد. روی این سنگ به خط سانسکریت نوشته شده است.
    من به فرماندهان ارتشم افتخار می‌کنم
    چند وقت پیش قرار بود یه چیز رو از رو عکس به یه نفر نشون برا واضح بودن دویدم ماژیک آوردم از رو گوشی دورش خط کشیدم و عکس گرفتم( حالا عکس گرفتن بلد بود٬ اصلا خود گوشیم عکس از صفحه داشت خودش) بعد عکس ذخیره شد جای که ماژیک کشیده بود م اصلا رو عکس نبود رو شیشه گوشی بود!!!!!! 
    بعدش فهمید بازم این برنامه رو داشته
    دانشنامه دفاعی:
    :)))
    الان عمو میترسم منو زندان بان گوهریا کنید خودم بپرم تو زندان و کلید رو پرت کنم رو یه جای دو...
    دانشنامه دفاعی:
    نظر به ابراز شجاعت خارج از حد تصور با توجه به کامنت قبل و اینکه از گوهریای مخوف وحشت دارید به شما ترفیع درجه داده می‌شود. ضمن حفظ سمت فرمانده ارتش سایبری نیز می‌شوید.
    از زندانیان علی اصغر مراقبت می‌کند.
    ای هی علی اصغر همش به فکر شعر و شاعری هستش...
    میترسم آنچنان محو شعر و شاعری بشه که کارش یادش بره...
    ولی پیداس ضریب هوشیش بالاست‌...
    من ۱۲۳ بود ولی فکر کنم الان پایین اومده باشه
    دانشنامه دفاعی:
    شوخی می‌کنی عمو!؟ حتما اشتباه شده
    من به این خنگی ضریب هوشم 175 است
    حالا اینها به کنار
    اصلا مجازات ثانویه گوهریای مخوف این است که باید تمام اشعار مشهدی حاج دکتر استاد علی اصغر را از بر کند.
    آخر ترم زهرا خانم ازش امتحان می‌گیرد
    یادم باشه به علی اصغر بگم یه تست هوش برام بفرسته...
    خیر سرش دکتر و روانشناسمون...
    دانشنامه دفاعی:
    موافقم
    باید از زندانی‌ها هم تست هوش بگیریم هر کی هوشش در حد مرغ بود را وعده می‌دهیم اگر گوهریا اعتراف کند او را آزاد می‌کنیم کتبا می‌نویسیم و زیرش امضا می‌کنیم به مفاد قرارداد هم اضافه می‌کنیم که دروغ گفتیم. اما طرف چون هوشش در سطح مرغ است خودش متوجه نشده
    خدا نکنه عمو خنگ چیه٬ ببخشید که شما فرمانده هستید... 
    بخدا پخش زمین شدم من الان٬ 
    عمو اگه از ۱۸۰ بالا میزد هوشتون کج رفتا خاص میشدید...
    دانشنامه دفاعی:
    عمو جان دیدی خنگم
    این کج رفتار خاص یعنی چی؟
    عمو تو جامعه شناسی افرادی که یه ویژگی خاص دارن یعنی با دیگران فرق دارن بهشون میگن کج رفتار خاص...
    مثلا یه نخبه٬ یه بازیکن بسکتبال که نسبت به افراد عادی بلندقدترا٬ یه رتبه یک کنکور٬ ووووو
    دانشنامه دفاعی:
    یعنی الان من کج رفتار خاص نیستم؟
    خیالم راحت شد.
    خوبه که٬ 
    بیشترین ضریب هوشی مال ۱۰ نفره اول گوته با ۲۱۰ بعد داوینچی با ۲۰۵ اون یکیا یادم نیست٬ پاسکال هست٬ و گالیه ۱۸۵ یا ۱۹۰ و نیوتن هم ۱۹۰ حالا انیشتن چند باشه خوبه(۸۵)...
    انیشتن با آیت الله بروجدی دوست بوده و با هم مکاتبت داشتن...
    دانشنامه دفاعی:
    بله عمو جان
    کسی که ضریب هوشی بالا دارد لزومن نابغه نیست.
    این را همان دوست متخصصی که از من تست هوش می‌گرفت گفت: نیشت را ببند؛ این دلیل نمی‌شود از من با هوش‌تر باشی!
    البته خودش هم می‌دانست از او با هوش‌ترم؛ فکر کنم برای همین این را گفت
    عمو اگه ۱۰ دیگه بالا برید اسمتون ثبت میشه...
    دانشنامه دفاعی:
    فکر نکنم
    آخر روز به روز دارم به خرد خودم بیشتر شک می‌کنم
    بله درسته ولی بیشک شما باهوش هستی...
    به علی اصغر بگم یه تست هوش بذاره که دوستان جواب بدن...
    علی اصغر مدیریت خونده روانشاسی بیشتر از من خونده...
    بله درسته ولی بیشک شما باهوش هستی...
    به علی اصغر بگم یه تست هوش بذاره که دوستان جواب بدن...
    علی اصغر مدیریت خونده روانشاسی بیشتر از من خونده...
    دانشنامه دفاعی:
    فکر کنم من 55 بشم
    اصلا هوش و حواس ندارم
    خدا نکنه چرا؟؟؟
    دانشنامه دفاعی:
    چند وقتی هست که هیچ تمرکز ندارم
    افکار و ایده‌هایم را نمی‌توانم طبقه‌بندی کنم.
    باورت نمی‌شود عمو جان
    قبلا حتی توی خواب طرح‌ها و پروژ‌هایم را تکمیل می‌کردم.
    می‌توانستم در آن واحد روی چند مسئاله خیلی مهم فکر کنم.
    مسائل نظامی سخت و پیچیده
    اما الان حسابی ذهنم آشفته‌ است.
    نمی‌دانم چرا
    عمو زیر ۷۰ که....
    پس خدا نکنه...
    گاهی به خاطر یه سری کارهای روزانه و محیط تمرکز کم میشه ولی باید تمرین کنید که این تمرکز تنبل نشه
    دانشنامه دفاعی:
    همین الان یک برنامه ریختم
    داستان نوشتن به شدت ذهنم را فعال می‌کند
    البته چند تا داستان نیمه کاره دارم
    اما فردا یک داستان در مورد نویسنده‌ی پانصد و پنجاه سال بعد می‌نویسم.
    رمز گذاری می‌کنم که فقط دوستان دنبال کننده بخوانند.
    بعله٬ بعله...
    چیه فکر کردید من فضولم میگم رمز رو به من هم بدید...
    هههه هاهاهاهاها من فضول که نه کنجکاوم٬ کنجکاوم همین...
    نوشتن هم خوبه٬ روزی ۱۰ دقیقه رو جدول راه برید برا حافظه٬ خونسردیو کاهش استرس و اضطراب خوبه... و شمارش به صورت معکوس٬ اول از ۵۰ تا ۰ و بعد بیشترش...
    موفق باشید٬ موفق باشه٬ موفق باشم٬ موفق باشن...
    دانشنامه دفاعی:
    عمو در شمارش معکوس کمترین مشکلی ندارم.
    البته چند سالی هست که امتحان نکردم. اما از هر عددی که انتخاب کنید می‌توانم معکوس بشمرم با حداکثر سرعت ممکن.
    روی جدول هم خیلی دوست دارم راه بروم اما سن و سالم باعث می‌شود خجالت بکشم.
    در مورد رمز معلوم است که رمزش را به شما می‌دهم.
    همه موفق باشند جز اردوغان و آمریکا و الخ... یک کلام فقط خودمان و دوستانمان موفق باشیم باقی همه شکست بخورند.
    عمو جان اگر می‌خواهی بروی برو
    یا حضرت جرجیس٬ یا حضرت ادریس٬ یا حضرت قینان٬ یا حضرت لوزا٬ یا همه حضرت ها ۳۲ نفر در سایت هستن...!!!! ؟؟؟؟
    دانشنامه دفاعی:
    دو دقیقه پیش که 73 نفر بودند!
    شدن ۶۰ نفر...
    خوب دیگه برم که فردا باید درس بخونم...
    عمو شبتون قشنگ٬ شب بدخواهاتون هم لیمو ترش یا فلفلی...
    دانشنامه دفاعی:
    برو عمو جان
    پیک سایت ما هم الان است تا ساعت دو
    البته آخر شب هم شلوغ می‌شود
    شبت بخیر
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی