ناوشکن (به انگلیسی: Destroyer) نوعی کشتی جنگی سریع، با توان مانور بالا و برد عملیاتی بالا است که برای اسکورت ناوگانها یا گروههای رزمی و دفاع از آنها در برابر شناورهای کوچک و سبک بکار میرود.
پیش از جنگ جهانی دوم بیشتر ناوشکنها شناورهایی سبک بدون توانایی اقیانوسپیمایی بودند. اما پس از جنگ جهانی دوم ورود موشکهای هدایتشونده به صحنهٔ نبردهای دریایی زمینهساز تحولات وسیعی در طراحی و کاربردهای کشتیهای جنگی شد. ناوشکنها توانستند به لطف موشکهای دوربرد نقشهایی را بر عهده بگیرند که پیشتر تنها به ناوهای جنگی و نبردناوها تعلق داشت. این وضعیت باعث شد تا ناوشکنهای بزرگتر و قدرتمندتری با توانایی شرکت در عملیاتهای منفرد ساخته شود. در این دوران حفاظت از ناوهای هواپیمابر و مدیریت پدافند هوایی ناوگروهها اصلیترین ماموریت ناوشکنها شد و برخی از وظایف سنتی ناوشکنها همچون اسکورت کاروانهای دریایی و گشت ساحلی به ناوچهها واگذار شد.
ناوشکن کانادایی کلاس ایروکوای
اکنون در آغاز سدهٔ ۲۱ ناوشکنها به سنگینترین واحدهای جنگ سطحی برای استفاده عمومی تبدیل شدهاند. تنها سه کشور (آمریکا، روسیه و پرو) ناوهای سنگینتر در خدمت دارند و هیچ کشوری نبردناو در خدمت ندارد.
ناوشکنهای مدرن، که ناوشکن موشکانداز شناخته میشوند، از دید تُناژ (وزنی) مشابه ناوهای جنگ جهانی دوم هستند ولی از دید قدرت آتش برتری فوقالعادهای بر آنها دارند و حتی قادر به شلیک موشکهای دارای کلاهک اتمی نیز هستند.
چاماس دیرینگ از کلاس ناوشکنهای تایپ ۴۵ بریتانیایی
تاریخ آغازین
پدیدارشدن ناوشکنهاو بهینهسازی آنان تا جنگ جهانی دوم، با اختراع اژدر در ارتباط بودهاست. اختراع اژدرهای ملخدار خودپیشران (به انگلیسی: Self-propelled torpedo) در دهه ۱۸۶۰ به یک طرف درگیر این امکان را داد که تنها با یک پرتابکننده که اژدر از آن رها میشد یک ناوگان قوی دشمن را نابود کند.
قایقهای تندرو برای حمل اژدر ساختهشدند که قایق اژدرافکن نام دارند. این قایقها در دهه ۱۸۸۰ به کشتیهای کوچک ۵۰-۱۰۰ تُنی تبدیل شدند که به اندازه کافی تند و سریع بودند که از دست قایقهای مراقبتی دشمن بگریزند.
تایپ 52 چین
نخستین پاسخ به پدیدارشدن قایقهای اژدرافکن، ساخت قایقهای محافظتی سریعتر با آتشبار سنگینتر بود که شکارچی (به انگلیسی: Catchers) نام گرفتند.
در ابتدا تهدید با اژدرها تنها زمانی بود که ناوها در بندر لنگر انداخته بودند؛ ولی به مرور ساخت اژدرها با برد بیشتر و سریعتر سبب تهدید ناوبری در دریا نیز شد. پس از اینکه نیاز به اسکورت ناوگانها توسط شکارچی در دریای نیز احساس شد، این قایقها میبایست تحمل و توانایی سفرهای دریایی را نیز میداشتند، در نتیجه به طول آنان افزودهشد و بزودی بطور رسمی قایق اژدرافکنشکن نام گرفتند و پس از آن شکننده (ناوشکن) نامیدهشدند.
زمانی رسید که ناوشکنها خیلی بیشتر از یک شکارچی حفاظتی بودند، این ایده مطرح شد که خود آنان میتوانند نقش اژدرافکن را نیز داشتهباشند، بنابراین لولههای پرتاب اژدر به آنان افزودهشد. در آن زمان و حتی در زمان جنگ جهانی اول تنها عملکرد ناوشکنها حفاظت از ناوگان خودی از حمله اژدرافکنها و انجام حمله متقابل به رزمناوهای دشمن بود. وظیفه اسکورت کشتیهای بازرگانی در آینده به آنان افزودهشد.
متاسفانه نوشتهای را که قبل در ویکی گذاشته بودم تغییر دادهاند. الان هم به احترام نویسنده ناشناس دیگر تغییری ندادم.
کی تغییرش داد ؟