دانشنامه دفاعی

گروه تخصصی دانشنامه دفاعی

دانشنامه دفاعی

گروه تخصصی دانشنامه دفاعی

دانشنامه دفاعی

بقیع اولین مدفن و مزاری است که به دستور رسول اکرم(ص) و به­‌وسیله مسلمانان صدر اسلام ساخته شد.

از زمان ظهور وهابیت در عربستان و در سایه حمایت آمریکا و انگلیس این فرقه مورد نقد تمامی فرق اسلامی از جمله شیعیان و اهل تسنن بود.

پیروان این فرقه از همان ابتدا با نام اسلام، دست به تندروی‌های زیادی در مورد ارزش‌ها و نمادهای اسلامی زدند که می‌توان به عنوان نمونه به تخریب بقیع اشاره کرد.
از همین رو هم‌زمان با هشتم شوال و به مناسبت نود و دومین سالگرد تخریب قبور ائمه بقیع به بررسی تاریخ شکل‌گیری و توطئه تخریب این مکان شریف می‌پردازیم.


بقیع کجاست؟
این مدفن مقدس و تاریخی واقع در شهر مدینه است و در گذشته «بقیع‌الغرقد» نامیده و در قرن‌های اخیر گاهی «جنه‌البقیع» نیز گفته می‌شد.

ابن اثیر می‌گوید: «در لغت بقیع به محل وسیعی که دارای درخت و یا ریشه درخت باشد، گفته می‌شود و چون مکان بقیع پیش از آن دارای درختی به‌ نام غرقد ‌و ریشه‌های آن بود پس از قطع این اشجار نیز با همان اسم معروف گردید.»(+)

مردم مدینه قبلاً اجساد درگذشتگان خود را در نقاط مختلف و در دو گورستان عمومی به نام گورستان «بنی حرام» و «بنی سالم» و گاهی در داخل منازل خود دفن  می‌کردند.

با دفن جسد عثمان بن مظعون و ابراهیم فرزند رسول خدا (ص) در بقیع، این مکان به عنوان قبرستان به رسمیت شناخته شد و مورد توجه مردم قرار گرفت و عده‌ای از صحابه و یاران رسول خدا(ص) بتدریج خارها و ریشه درختان موجود در بقیع را قطع و آن بخش را به عنوان آرامگاه خصوصی، به خانواده خود اختصاص دادند و بعضی از اقوام و عشیره رسول خدا (ص) در داخل بعضی از منازل متصل به بقیع دفن گردیدند.

قبور بقیع
با گذشت چهارده قرن از عمر این قبرستان، بقیع دگرگون شده و از قبور زیادی که در این آرامگاه تاریخی به افراد معروف از صحابه و شخصیت‌های اسلامی تعلق داشت، بجز تعداد محدودی باقی نمانده است.

قبور همه اقوام رسول خدا(ص) در قسمت غربی بقیع واقع شده است، هر گروه از آنان نیز به تناسب ارتباطشان با یکدیگر و انتسابشان به رسول خدا (ص) در یک نقطه معین و جایگاه مخصوص و در کنار هم دفن شده‌اند، مثلا قبور ائمه چهارگانه با قبر عباس و فاطمه بنت اسد در یک نقطه و در کنار هم و همه همسران رسول خدا (ص) در یک نقطه معین و در کنار هم و رقیه و ام کلثوم دختران پیامبر(ص) نیز در کنار هم و عمّه‌های آن حضرت با امّ‌البنین در کنار هم، که مجموع این بخش به نام «مقابر بنی هاشم» معروف گردیده است.

سایر بخش‌های مختلف بقیع نیز به نام‌های خاصی نامیده می‌شوند، مانند «روحاء» و «زوراء» و پس از گذشت بیش از نیم قرن از رسمیت یافتن بقیع، تمام شهدای حره در یک نقطه از بقیع و در کنار هم بخاک سپرده شده‌اند. (+)

در کنار قبرستان بقیع خانه‌های زیادی وجود داشت که یکی از آنها متعلق به عقیل ابن ابیطالب بود. این خانه به آرامگاه خصوصی و خانوادگی اقوام و فرزندان رسول خدا (ص) تبدیل و اولین کسی‌که در داخل آن دفن شد پیکر فاطمه بنت اسد بود.

"ابن شبه" از قدیمی‌ترین مورخان و مدینه‌شناسان می‌گوید: «عباس ابن عبدالمطلب در داخل خانه عقیل و در کنار قبر فاطمه بنت اسد دفن شده است.» این جمله صریح را مورخ و مدینه‌شناس معروف سمهودی و احمد بن عبدالحمید نیز در کتاب خود نقل کرده‌اند.

این خانه به همان شکل تا زمان امام حسن مجتبی(ع) باقیمانده بود و آن حضرت در وصیت خود از برادر خود خواستند تا بدن مطهرشان را در کنار قبر رسول الله(ص) به خاک بسپارند و اگر بنی‌امیه مخالفت کردند در کنار قبر مادرشان حضرت فاطمه(س) دفن شوند.

پس از آن حضرت، پیکر مطهر امام سجاد(ع)، امام باقر(ع) و امام صادق(ع) در کنار جد بزرگوارشان امام مجتبی (ع) دفن گردید که اسناد و مدارک فراوانی در این زمینه وجود دارد؛ در فاصله ۲ تا ۳ متری این قبرها نیز قبر عباس عمومی گرامی رسول خدا(ص) قرار گرفته و در کنار آن نیز قبر دیگری است که متعلق به فاطمه بنت اسد است که قبل از ویرانی ساختمان این حرم مطهر همه این قبور شش‌گانه در زیر گنبد و دارای ضریح زیبایی بودند.

در بقیع اولین کسی که از انصار دفن شده است «اسعد بن زراره» و از مهاجرین «عثمان بن مظعون» بوده است. 

هم‌چنین مدفن تعدادی از همسران، فرزندان، اقوام و عشیره پیامبر اسلام و جمع کثیری از صحابه و یاران آن حضرت و تعداد بی‌شماری از شهدا و علما نیز در این قبرستان قرار دارد.


ساخت حرم و بارگاه برای مدفن ائمه اطهار(علیهم‎السلام)
ساخت حرم و بارگاه در بقیع در چند مرحله صورت گرفت؛ پس از زمان بنی‌امیه که شیعیان در سخت‎ترین شرایط به سر می‌بردند و حتی جرأت اظهار عقیده خود را نداشتند، عباسی‌ها به روی کار آمدند و هم‌زمان با این اتفاق بود که شیعیان به آزادی‌هایی دست یافتند، تا جایی‌که سفاح به حقانیت امیرمؤمنان علی (علیه‎السلام) اعتراف کرد و اقدام به بازگرداندن فدک به بنی‌الحسن نمود.

پس از این اقدام عباسی‌ها و با برداشته شدن همه موانع، شیعیان خاندان عصمت و به ویژه سادات بنی‌الحسن در تعمیر و توسعه مدفن ائمه بقیع و تبدیل خانه عقیل به حرم به عنوان یک وظیفه دینی و نماد مذهبی اهتمام نمودند.

شاید انتساب عباسی‌ها به عباس؛ عموی پیامبر(ص) مهم‌ترین انگیزه برای شیعیان آن دوره بود که به تعمیر و توسعه بارگاه جد خود اقدام کنند.


در مورد تغییر و تحولی که پس از این تاریخ تا قرن پنجم در این حرم شریف به وجود آمده، اطلاع دقیق و مستند تاریخی در دست نیست؛ ولی با توجه به بحث‌های گذشته به یقین این حرم در طول این سه قرن نیز مورد توجه عباسیان و شیعیان بوده و در هر فرصت ممکن به تعمیر و تجدید بنای آن اهتمام ورزیده‌اند.

مرحله بعدی تجدید بنای حرم از قرن پنجم آغاز شده که خوشبختانه اسناد و مدارک تاریخی زیادی در این زمینه وجود دارد.

طبق مدارک تاریخی، گنبد و بارگاه حرم ائمه بقیع که از نظر استحکام و ارتفاع، ظرافت و زیبایی بر همه قبه‌های موجود در بقیع برتری داشت، به مدت هشتصد سال پا بر جا بود و به دستور «مجد‌الملک ابوالفضل اسعد بن محمد بن موسی البراوستانی القمی»، وزیر برکیارق از سلاطین سلجوقی در بین سال‌های ۴۸۶ الی ۴۹۸ هجری قمری ساخته شد.

در این زمینه مورخ معروف ابن اثیر در حوادث سال ۴۹۵ هجری قمری می‌گوید: «در این سال امیر مدینه، منظور بن عماره حسینی دنیا را وداع گفت و او معماری را که از اهالی قم بود و از سوی مجد‌الملک براوستانی برای ساختن قبه حسن بن علی(ع) و عباس عموی پیامبر(ص) در مدینه به سر می‌برد، به قتل رسانید.»

شاید بهترین راه برای به دست آوردن کیفیت این بنای شریف و مشخصات آن مراجعه به ثبت مشاهدات و خاطرات مورخان و جهانگردان باشد. مشخصات «قبه‌ای بزرگ و سر به فلک کشیده و بسیار مستحکم» مشترک در بین مشاهدات مورخان هم‌چون ابن جبیر ابن نجار در قرن هفتم، خالد بن عیسی البلوی المغربی و ابن بطوطه (جهانگرد معروف) در قرن هشتم می‌باشد.(+)


ویژگی‌ها و خصوصیت‌های معماری حرم شریف بقیع
براساس اطلاعات تاریخی بدست آمده حرم بقیع هشت ضلعی بوده است.

میرزا محمدحسین فراهانی که در سال ۱۳۰۲ هجری قمری این حرم شریف را زیارت کرده است، می‌گوید: «‌چهار نفر از ائمه اثنی عشر ـ صلوات الله علیهم اجمعین ـ است که در بقعه بزرگی که به صورت هشت ضلعی ساخته شده است واقع‌اند و اندرون و گنبد آن سفیدکاری است.»

حرم بقیع دارای دو در بوده است که براساس اعلام ابن نجار مدینه‌شناس معروف متوفای ۶۴۷ هجری قمری، بقیع دارای دو در بوده است که یکی از آنها همیشه و در تمام ساعات روز به روی زائرین باز بوده است؛ بارگاه بقیع محرابی هم داشته است.

حرم بقیع خادمانی نیز داشته که شامل کفش‌دار و زیارتنامه‌خوان بودند.

امین‌الدوله در سفرنامه خود درباره بقیع می‌نویسد: «یکشنبه یازدهم محرم ۱۳۱۶ هجری قمری هوای بقیع و زیارت ائمه هدی کردم. آنجا جز حاج صادق یزدی و یک ضعیفه کفش‌دار و یک سقا کسی نبود؛ کلیددار، متولی و زیارتنامه‌خوان هنوز نیامده بودند.»


هم‌چنین در برخی سفرنامه‌ها برای حرم تزئیناتی ذکر شده و اینکه این حرم صحن نداشته است؛ آنچه از تاریخ به دست می‌آید این است که قبور ائمه بقیع و جناب عباس از قدیم‌الایام و بلکه پیش‌تر از قرن هفتم تا زمان تخریب دارای ضریح‌های متعددی ‌بوده‌‌اند که به مناسبت نزدیکی و اتصال قبور ائمه (علیهم‎السلام) همه آنها در داخل یک ضریح و قبر عباس عموی پیامبر (صلی الله علیه و آله) به علت فاصله آن با این قبور دارای ضریح مستقل بوده است. همه مورخان از ظرافت و زیبایی این ضریح‌ها تعریف و تمجید کرده‌اند.

در تاریخ برای اولین بار جهانگرد معروف ابن جبیر (متوفای ۶۱۴ هجری قمری) از صندوق قبور ائمه بقیع سخن به میان آورده و گفته است: «‌قبرشان بزرگ و از سطح زمین بلندتر و دارای ضریحی از چوب می‌باشد که بدیع‌ترین و زیباترین نمونه از نظر فن و هنر است و نقوشی برجسته از جنس مس بر روی آن ترسیم و میخ‌کوبی‌هایی به جالب‌ترین شکل در آن تعبیه شده که نمای آن را هرچه زیباتر و جالب‌تر نموده است» و عده‌ای مورخ دیگر که شبیه به این تعابیر را به کار برده‌اند.

اولین ضریح‌ها در بقیع به دستور مجدالملک ساخته شده و هم‌چنین دو ضریح دیگر نیز برای بقیع ساخته و نصب شده است که سومین آنها تا زمان تخریب این حرم پا برجا بوده است.

مرحوم سید محسن می‌گوید: «‌در اصفهان ضریح دیگری از فولاد به صورتی ظریف و زیبا ساخته شد که در قسمت بالای آن اسماء حسنی با آب طلا و خط زیبا ترسیم شده بود که با سختی فراوانی به جده منتقل و به خاطر ممانعت سران مدینه سه سال متوقف و با پرداخت مبالغ کلانی به مخالفان، در حرم نصب گردید.»(+)


تعمیرات و اصلاحات حرم و گنبد و بارگاه ائمه بقیع(علیهم السلام)
تعمیرات و اصلاحاتى به وسیله بعضى از خلفا و سلاطین و یا افراد مختلف انجام شده است، که به برخی از آنها اشاره می‌کنیم:

۱- اوّلین تعمیر در حرم ائمّه بقیع(علیهم السلام) در سال ۵۱۹ قمری و پس از گذشت بیست و چهار سال از ایجاد ساختمان آن و به دستور «مسترشد بالله» بیست و نهمین خلیفه عباسى انجام شد که براساس نوشته مورخان در طاق طرف قبر عباس، این کتیبه وجود دارد که: «إنّ الآمِرَ بعمله المسترشد بالله سنة تسع عشرة و خمسمأة».

البته به نظر می‌رسد بناى اصلى این حرم، پیش از این تاریخ بوده است، یعنى صدور این دستور براى انجام تعمیرات و اصلاحات بوده است.

۲- دومین تعمیر در حرم بقیع در نیمه اول قرن هفتم و بین سال‌هاى ۶۲۳ و ۶۴۰ قمری به وسیله یکى دیگر از خلفاى عباسى به نام مستنصر بالله انجام گرفته است. که براساس نوشته سمهودى در بالاى محراب حرم بقیع در کتیبه دیگرى این جمله به چشم مى‌خورد: «امر بعمله المنصور المستنصر بالله»

۳ـ تعمیر سوم حرم شریف، متعلق به اوائل قرن سیزدهم هجرى است که به دستور سلطان محمود عثمانى و به دست محمد على پاشاى مصرى انجام شده است.

گفتنی است این سه مورد از تعمیرات حرم بقیع که با تاریخ روشن و مشخصّات عاملان آنها، به دست ما رسیده است؛ ولى بطور مسلّم تعمیرات و اصلاحات به عمل آمده در حرم بقیع، منحصر به موارد یاد شده نبوده، بلکه چنین تعمیرات و اصلاحات مکرّر، طبق مقتضیات و ایجاب شرایط بدون این‌که تاریخ آنها مشخص و یا در منابع منعکس شود انجام شده است و به هر حال این تعمیرات، همانند احداث اصل ساختمان گنبد و بارگاه، بر قبور ائمه بقیع (علیهم السلام) نشان از اهتمام و توجه مسلمانان در طول تاریخ به این حرم شریف مى‌باشد که بی‌شک توجه خلفا و سلاطین را نیز بر این جایگاه مقدس سوق داده است.(+)


تخریب‌های بقیع در طول تاریخ
 یکی از آفات بزرگ و خطرناک‌ تمام مذاهب و آیین‌ها، کج‌فهمی، تندروی‌، برداشت‌های غلط و انحرافی و به اصطلاح قرائت‌های خودساخته از دین است که در مقاطع مختلف از میان پیروان همان مذاهب به وجود آمده و موجب تضعیف و تفرقه در آن مذهب گردیده است.

براساس فتاوای فقهی وهابیت که ریشه در برداشت‌های غلط  آنان دارد، هرگونه توسل و تبرک  به ساحت پیامبران و ائمه اطهار علیهم‌السلام شرک و کفر و بت‌پرستی محسوب می‌شود و موجب حلال شدن مال و جان چنین افرادی است.

مرحوم آیت‌الله امین عاملی در کتاب خود پیرامون عقاید وهابیت می‌نویسد:‌ «اعتقاد وهابیت درباره عموم مسلمانان این است که آنان پس از ایمان به کفر برگشته‌اند و پس از توحید به شرک گراییده‌اند؛ زیرا در دین بدعت گذاشته‌اند و به جهت زیارت و تبرک جستن به انبیاء و صالحان به کفر و شرک روی آورده‌اند، لذا جنگ با آنان واجب و ریختن خون آنان و تصرف اموالشان بر وهابیان حلال است» و بر این اساس بود که آنها به هر جا و به هر شهر و دیاری دست می‌یافتند قبل از هر چیز به تخریب مشاهد شریفه و بقاع متبرکه می‌پرداختند.

نخستین تخریب قبور ائمه بقیع
نخستین تخریب قبور بقیع به دست وهابیون سعودی در سال ۱۲۲۰ هجری یعنی زمان سقوط دولت اول سعودی‌ها توسط حکومت عثمانی روی‌ داد که پس از یک سال و نیم محاصره توانستند آن شهر را تصرف کنند و اقدام به غارت اشیای گران‌بهای حرم پیامبر - صلی الله علیه و آله و سلم - و تخریب و غارت قبرستان بقیع نمودند.

طبق نقل تاریخی، آنان در این حمله چهار صندوق مملو از جواهرات مرصع به الماس و یاقوت گران بها و حدود یکصد قبضه شمشیر با غلاف های مطلا به طلای خالص و تزیین شده به الماس و یاقوت و ... به یغما بردند.

با توجه به اینکه این نخستین حمله آنان به مقدسات اسلامی نبود؛ صلاح الدین مختار نویسنده و مورخ وهابی در کتاب «تاریخ امملکه العربیه السعودیه کما عرفت» بخشی از افتخارات وهابیت در حمله به کربلای معلی را چینن شرح می‌دهد: "در سال ۱۲۱۶ امیرسعود در رأس نیروهای بسیاری از مردم نجد و حبوب و حجاز و تهامه و نواحی دیگر به قصد عراق حرکت نمود و در ماه ذی القعده به شهر کربلا رسید و آن را محاصره کرد.

سپاه مذکور باروی شهر را خراب کردند و به زور وارد شهر شدند. بیشتر مردم را در کوچه و بازار و خانه ها به قتل رسانیدند و نزدیک ظهر با اموال و غنائم فراوان از شهر خارج شدند، سپس در محلی به نام ابیض گرد آمدند. خمس اموال را خود سعود برداشت و بقیه را به هر پیاده یک سهم و به هر سوار دو سهم قسمت کرد .(چون به نظر آنها جنگ با کفار بود) تعداد بیست هزار نفر از اهالی کربلا و زوار کشته شدند و خزانه حرم و تمام تزئینات و جواهرات حرم به تاراج رفت. "

پس از این واقعه‌ تاریخی - اسلامی با سرمایه‌گذاری مسلمانان شیعه و به‌ کار بردن امکانات ویژه‌ای، مراقد تخریب‌ شده به زیباترین شکل بازسازی‌ شد و با ساخت گنبد و مسجد، بقیع به یکی از زیباترین مراقد زیارتی و در واقع مکان زیارتی - سیاحتی مسلمانان تبدیل‌ شد.


دومین تخریب بقیع
دومین و در واقع دردناک‌ترین حادثه تاریخی - اسلامی معاصر به هشتم شوال سال ۱۳۴۴ و پس از روی‌ کار آمدن سومین حکومت وهابی عربستان مربوط ‌می‌شود؛ سالی که وهابیون به فتوای سران خود مبنی بر اهانت و تحقیر مقدسات شیعه، مراقد مطهر ائمه و اهل‌بیت ‌پیامبر(ص) را مورد دومین هجوم وحشیانه‌ خود قرار دادند و بقیع را به مقبره‌ای ویران‌ شده و در واقع مهجور و ناشناخته تبدیل‌ کردند.

وهابیون در سال ۱۳۴۳ هجری قمری در مکه گنبدهای قبر حضرت عبدالمطلب(ع)، ابی‌طالب(ع)، خدیجه(ع) و زادگاه پیامبر(ع) و فاطمه زهرا(ع) و "خیزران" عبادتگاه سری پیامبر را با خاک یکسان کردند و در جده نیز قبر "حوا" و دیگر قبور را تخریب کردند.

در هشتم شوال سال ۱۳۴۴ هجری قمری پس از اشغال مکه، وهابیان به سرکردگی عبدالعزیز بن سعود، روی به مدینه آوردند و پس از محاصره و جنگ با مدافعان شهر، سرانجام آن را اشغال نموده، مأمورین عثمانی را بیرون کردند و به تخریب قبور ائمه بقیع و دیگر قبور هم چنین قبر ابراهیم فرزند پیامبر اکرم - صلی الله علیه و آله و سلم - قبور زنان آن حضرت، قبر ام البنین مادر حضرت اباالفضل العباس - علیه السلام - و قبر عبدالله پدر پیامبر و اسماعیل فرزند امام صادق - علیه السلام - و بسیاری قبور دیگر پرداختند و ضریح فولادی ائمه بقیع را که در اصفهان ساخته شده بود و روی قبور حضرات معصومین امام مجتبی، امام سجاد، امام باقر و امام صادق - علیهم السلام - قرار داشت را از جا در آورده، بردند.

 در مدینه گنبد منور نبوی را به توپ بستند، ولی از ترس مسلمانان، قبر شریف نبوی را تخریب نکردند؛ اما با تخریب قبور مطهر ائمه بقیع (ع) اشیاء نفیس و با ارزش آن قبور مطهر را به یغما بردند و قبر حضرت حمزه(ع) و شهدای احد را با خاک یکسان و گنبد و مرقد حضرت عبدالله و آمنه پدر و مادر پیامبر (ع) و دیگر قبور را هم خراب کردند.

برای تشویق به کارگرانی که این عمل ننگین را انجام داده بودند، مبلغ هزار ریال دستمزد پرداخت شد و تنها حرم مطهر پیامبر اسلام‌(ص) آن هم در اثر ترس از قیام مسلمانان جهان و هم توجیه برخی از نویسندگان وهابی که این گنبد را به عنوان یکی از گنبدهای مسجد می‌شناختند نه به عنوان گنبد و بارگاه حرم پیامبر مصون ماند.

وهابیون متعصب در همان سال به کربلای معلی حمله کردند و ضریح مطهرحضرت امام حسین(ع) را کندند و جواهرات و اشیاء نفیس حرم مطهر را که اکثرا از هدایای سلاطین و بسیار ارزشمند و گرانبها بود، غارت کردند و قریب به ۷۰۰۰ نفر از علما، فضلا و سادات و مردم را کشتند.

سپس به سمت نجف رفتند که موفق به غارت نشدند و شکست خورده برگشتند.


واکنش‌ها به تخریب قبور ائمه بقیع
زمانی‌که خبر هولناک ویرانی بقاع و هتک حرمت نسبت به حرم شریف ائمه بقیع در کشورهای اسلامی منتشر شد، مسلمانان آن را مصیبتی عظیم و حادثه‌ای بس بزرگ نسبت به جهان اسلام اعلام کردند.

اعتراض‌های بسیاری از سوی علما و مراجع و شخصیت‌های سیاسی از عراق و ایران و هند و سایر کشورها به سوی حاکمان حجاز سرازیر شد.

مجالس درس در حوزه‌های علمیه و نماز‌های جماعت در مساجد تعطیل شد و مراسم عزداری برگزار گردید.

البته پس از آن وهابیان دست به مبارزه فرهنگی زدند تا وجود چنین مکانی را از منابع تاریخ حذف کنند که ابعاد آن را می‌توان در تألیفات جدید و متنوعی یافت که در تاریخ حرمین شریفین و مدینه‌شناسی منتشر شده است به طوری‌که در این کتاب‌ها گزارشی از این ابنیه تاریخ ثبت نشده است. به طوری‌که گویی اصلاً چنین آثاری وجود نداشته است.


یکی از این تألیفات که در سال ۱۴۱۲هجری قمری منتشر شده کتابی ست به نام «تاریخ المعالم المدینه المنوره قدیماً و حدیثاً» به قلم سید احمد یاسین؛ مؤلف این کتاب چهارصد صفحه‌ای تا آنجا که توانسته است آثار قدیمی و تازه‌های مدینه را از مساجد و قلعه‌ها و چاه‌ها با عکس و شرح و تفصیل معرفی نموده ولی از بقیع، حساس‌ترین اثر تاریخی مدینه فقط در هفت سطر و به عنوان گورستان عمومی مردم مدینه یاد نکرده است.(+)


غربی‌ها از جنایات وهابیت می‌گویند ...
یکی از جهانگردان غربی به نام مستر ریتر که به فاصله کوتاه از ویرانی این حرم، بقیع را دیده بود ویرانی آنجا را چنین ترسیم کرد: «‌چون وارد بقیع شدم، آنجا را همانند شهری دیدم که زلزله شدیدی در آن به وقوع پیوسته و به ویرانه‌ای مبدل ساخته است؛ زیرا در تمام بقیع به جز قطعات سنگ و کلوخ به هم ریخته و تیرهای چوب کهنه چیز دیگری نمی‌توان دید.

اما این ویرانی‌ها و خرابی‌ها نه در اثر وقوع زلزله و یا حادثه طبیعی بلکه با عزم و اراده انسان‌ها به وجود آمده بود و تمامی آن گنبد و بارگاه‌های زیبا و سفیدرنگ که نشانگر قبور فرزندان و یاران پیامبر اسلام(ص) بود، با خاک یکسان گردیده است.»

«لویس پورخارت»، یکی از گردشگران سوییسی، که پس از تشرف به اسلام خود را ابراهیم نامیده ‌است، در این‌ باره می‌گوید: فقط شیعیان و اماکن مقدسه آن‌ها نبودند که وهابیان آثار تفکرات خود را در آن به نمایش گذاشته‌اند، مکه مکرمه و طائف نیز از حملات آنان در امان نماند.

"جمیل صدقی زهاوی" نیز در خصوص فتح طائف می‌نویسد:
"طفل شیرخواره را بر روی سینه مادرش سر بریدند، جمعی را که مشغول فراگیری قرآن بودند کشتند، چون در خانه‌ها کسی باقی نماند، به دکان‌ها و مساجد رفتند و هر کس بود، حتی گروهی را که در حال رکوع و سجود بودند، کشتند.

کتاب‌ها را که در میان آن‌ها تعدادی مصحف شریف و نسخه‌هایی از صحیح بخاری و مسلم و دیگر کتب فقه و حدیث بود، در کوچه و بازار افکندند و آنها را پایمال کردند."

در کتاب "الدررالسنیه" آمده است: "محمد بن عبدالوهاب از صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله، نهی می‌کرد و از شنیدن آن ناراحت می‌شد؛ صلوات فرستنده را اذیت می‌کرد و به سخت‌ترین وجه مجازات می‌نمود.

حتی او دستور داد مرد نابینای متدینی را که مۆذن بود و صوت خوشی داشت، چون به حرف او گوش نداده، بر پیامبر صلوات فرستاده بود، به قتل رسانند. بسیاری از کتب مربوط به صلوات بر پیامبر صلی الله علیه و آله را به آتش کشید و به هریک از پیروانش اجازه می داد قرآن را مطابق فهم خود تفسیر کند."

وقتی از متوکل عباسی سوال شد، که چرا حرم امام حسین علیه السلام را خراب کرده و به جای آن مسجد می سازی؟

گفت: به علت اینکه، مردم در مسجد نماز خوانده و به امور دیگر عبادی پرداخته و با ما کاری ندارند. اما در حرم امام حسین با خواندن تاریخ اهل بیت و یادآوری مصائب ایشان، خون مردم به جوش آمده و علیه ما قیام کرده و برای ما درد سر درست می‌کنند.(+)


نقش استعمار انگلیس در شکل‌گیری و تثبیت فرقه وهابیت
بیش از سیصد سال است که جامعه بزرگ اسلامی از پدیده‌ای به نام وهابیت رنج می‌برد و سال هاست که این گروه پیامدهای جبران ناپذیر و زیان‌باری را برای جهان اسلام داشته است.

اندیشه‌های مخرب و بدعت‌گذار وهابیت براساس اعتقادات موجود در فقه حنبلی در قرن چهارم پایه گذاری و با سلفی در قرن هشتم احیا شد و در قرن دوازدهم سازمان یافت و در قرن چهاردهم هجری این مکتب به عنوان کالای سیاسی ازنقطه‌ای به نقطه دیگر صادر شد.

تاریخچه و جریان شناسی این گروه نشان از توطئه‌هایی دارد که دولت‌های استعمارگر علیه مسلمین طراحی کرده‌اند تا با ایجاد انشقاق و تفرقه بین امت اسلامی و تزریق ادبیات زور و بدون پشتوانه عقلی در اعتقادات اسلامی، راه را برای حاکمیت خویش بر جهان اسلام باز نموده و تئوری "تفرقه بیانداز و حکومت کن" را در جهان اسلام عملی کنند.

محققان تاریخ وهابیت ثابت کرده‌اند که این فرقه در اصل به دستور مستقیم وزارت بریتانیا ایجاد شد؛ به عنوان مثال کتابهایی چون "پایه های استعمار" از خیری حماد و "تاریخ نجد" از سنت جان ویلبی یا و "خاطرات حاییم وایزمن" اولین نخست وزیر رژیم صهیونیستی و نیز "خاطرات مستر همفر" و ...، پرده از این راز برداشته و نقش جاسوسان وزارت مستعمرات انگلیس را در شکل گیری و تثبیت این فرقه، حکایت می‌کند.

همفر در خاطرات خویش آشنایی خود را با محمد ابن عبدالوهاب مؤسس فرقه وهابیت اینگونه بیان می‌کند: «این‌ جوان‌ مغرور (محمد بن‌ عبدالوهاب‌) در فهم‌ قرآن‌ و سنت‌ از درک خودش‌ پیروی‌ می‌کرد، و آراء و نظریات‌ بزرگان‌ مذاهب‌ را طرد می‌کرد.

وی نه‌ تنها بزرگان‌ زمانش‌ و بزرگان‌ مذاهب‌ اربعه‌ بلکه‌ حتی‌ درباره‌ ابوبکر و عمر نیز ـ در صورتی‌که‌ از کتاب‌ و سنت‌ چیزی‌ خلاف‌ نظریات‌ آنان‌ می‌یافت‌ ـ آراء آنان‌ را هم‌ به‌ دیوار می‌زد.

من‌ گمشده‌ خودم‌ را در محمد بن‌ عبدالوهاب‌ یافته‌ بودم‌، زیرا آزادگی‌ و غرور و منش‌ و تنفری‌ که‌ از علمای‌ عصر خود داشت‌ و استقلال‌ نظرش‌ که‌ حتی‌ به خلفای‌ چهارگانه‌ نیز اهمیتی‌ نمی‌داد، و تنها به‌ فهم‌ خودش‌ در قرآن‌ و سنت‌ اتکاء می‌کرد... سخت‌ نسبت‌ به‌ ابوحنیفه‌ می‌تاخت‌، و درباره‌ خودش‌ می‌گفت‌: من‌ از ابوحنیفه‌ خیلی‌ بیشتر می‌فهمم و مدعی بود که: نصف‌ کتاب‌ بخاری‌ باطل‌ است‌.»


همفر می‌گوید زمانی‌که در لندن بودم، دبیر کل‌ گفت‌: وزارت‌ مستعمرات‌ نقشه دقیقی‌ برای‌ شیخ عبدالوهاب‌ تهیه‌ نموده‌ است‌ که‌ آن‌ را باید اجرا کند، و این‌ نقشه‌ عبارت بود از:

۱. تکفیر تمام‌ مسلمانان‌ و مباح‌ بودن‌ قتل‌ آنان‌، و غارت‌ کردن‌ اموالشان‌، و هتک آبروی‌ آنان‌، و فروختن‌ آنان‌ در بازار برده‌ فروشان‌، جواز برده‌ ساختن‌ مردانشان‌ و کنیز گرفتن‌ زنانشان‌.

۲. نابود ساختن‌ کعبه‌ به‌ نام‌ اینکه‌ جزء آثار بت‌ پرستی‌ است‌ و مانع‌ شدن‌ مردم‌ از حج‌، و تحریک عشایر و قبایل‌ به‌ غارت‌ قافله‌های‌ حجاج‌ و کشتن‌ آنان‌.

۳. کوشش‌ برای ایجاد روح‌ نافرمانی‌ نسبت‌ به‌ خلیفه عثمانی‌ و تحریک مردم‌ برای‌ جنگیدن‌ با او و تجهیز لشکرهایی‌ برای‌ این‌ منظور، و نیز لازم‌ است‌ با شریف‌های‌ حجاز با تمام‌ وسائل‌ ممکنه‌ مبارزه‌ شود، و از نفوذ آنان‌ کاسته‌ گردد.

۴. ویران‌ ساختن‌ قبه‌ها و ضریحها و اماکن‌ مقدسه‌ مسلمانان در مکه‌ و مدینه‌ و دیگر بلاد اسلامی‌ که‌ برایش‌ امکان‌ داشته‌ باشد، به‌ نام‌ اینکه‌ اینها بت‌پرستی‌ و شرک و نوعی‌ اهانت‌ به‌ شخصیت‌ پیامبر و خلفای‌ او و رجال‌ اسلام‌ است‌.

۵. ایجاد هرج‌ و مرج‌ و آشوب‌ در بلاد به‌ هر اندازه‌ که‌ بتواند.

۶. انتشار قرآنی‌ دست کاری شده، که‌ احادیثی‌ که‌ ناظر به تحریف‌ قرآن‌است‌ در آن‌ عملی‌ شده‌ باشد.

از اینرو همفر پس از بازگشت از انگلستان به سوی بصره روانه شد و پس از آن در جستجوی محمدابن عبدالوهاب عازم نجد گردید.

وی با هماهنگی وزارت مستعمرات بریتانیا دور جدیدی از رایزنی‌های خویش را برای قیام علیه حکومت عثمانی شروع کرد و در نهایت با همکاری محمدابن سعود حاکم درعیه و محمدابن عبد الوهاب مکتب وهابیت را به عنوان یک مکتب ابداعی به جوامع اسلامی تحمیل نمودند.(+)

بدین ترتیب تفکری نحس در جهان اسلام ریشه دواند که تا امروز به گسترش خود ادامه داده است و هر روز جان صدها کودک، زن و مرد مسلمان را به بهانه‌های واهی می‌گیرد. وهابیت کاری به اربابان اصلی خود یعنی مستکبران جهان ندارد و برای پیشبرد اهداف شوم نظام سلطه، مسلمانان را هدف جنایت خود قرار داده است.
جبهه جهانی مستضعفین

نظرات (۱۱)

تشکر از مطلب خوبتان...
دانشنامه دفاعی:
سلام برادر
خواهش میکنم.
این‌ها رو باید صدا سیما مرتب درموردش حرف بزنه همه مردم بدونن
دانشنامه دفاعی:
سلام برادر
صدا و سیما وقتش را به تبلیغات
و فیلم‌های کابالایی‌فروخته است، برای این کارها فرصت چندانی ندارد.
البته اگر بخواهیم انصاف را در نظر بگیریم شبکه خبر تا حدود شصت درصد دارد کار میکند.
اصلن سیاست شبکه خبر متفاوت است.

چی می گی داداش جان؟ من نه صهیونیست مهیونیست می فهمم چی هست  نه تو این خط هام. دوست بهایی؟؟ اشتباه گرفتی منو داداش یاور :) ببخشید من گیجت کردم. من خواننده وبلاگ "بر چکاد البرز و ناسروده های من بودم. آخر نگفتی چی شد انقدر تغییر رویه دادی؟

منم بد نیستم. سخته دیگه زندگیه

قوربونت

دانشنامه دفاعی:
سخت نگیر داداش.
یعنی فقط من اشتباه گرفته‌ام؟

چی می گی داداش جان؟ من نه صهیونیست مهیونیست می فهمم چی هست  نه تو این خط هام. دوست بهایی؟؟ اشتباه گرفتی منو داداش یاور :) ببخشید من گیجت کردم. من خواننده وبلاگ "بر چکاد البرز و ناسروده های من بودم. آخر نگفتی چی شد انقدر تغییر رویه دادی؟

منم بد نیستم. سخته دیگه زندگیه

قوربونت

دانشنامه دفاعی:
آخر دارید مثل صهیونیست‌ها رفتار میکنید.
موفق باشید
یا علی
من که سر رشته ندارم در مورد نوشته هات داداش جان. اما باریکلا که حسابی معلومات داری :)
دانشنامه دفاعی:
زنده باشید
خیلی ممنون
من که سر رشته ندارم در مورد نوشته هات داداش جان. اما باریکلا که حسابی معلومات داری :)
دانشنامه دفاعی:
اختیار دارید
من که سر رشته ندارم در مورد نوشته هات داداش جان. اما باریکلا که حسابی معلومات داری :)
دانشنامه دفاعی:
شما لطف دارید داداش جان
ممنون

پس اسم وبلاگ های ایشون رو از کجا می شناسی؟ :)

دانشنامه دفاعی:
سلام دوست گرامی
بنده اسم این وبلاگ‌ها را آوردم چونکه باید این کار را میکردم.
اگر سوالی پیرامون مطالب و مقالات دارید در خدمتم.

جواب چی نگرفتم؟؟ اصلن چی می گی؟حالت خوبه؟

 

 باز هم می گم عزیز جان کار درستی نمی کنی با نام دوست من میای یا با نامها و هویت های متفاوت ظاهر میشی. درست نیست اخلاقی نیست عاقلانه نیست. خدافظ!

دانشنامه دفاعی:
شما این خدا بیامرز را چقدر میشناختید؟
آنوقت اسم من چقدر شبیه اسم ایشان است!؟
شما اول تکلیف خودت را روشن کن، دوستی‌ات را اثبات کن، ادعایت را اثبات، منطقت را نشان بده. بعد هم هر چه سوال داشتید بنده در خدمتم.
متوجه نشدید؟
حالا شما از کجا نام وبلاگ هاش رو می شناسی؟!! مثل اینکه شما بودین که متوجه سوال من نشدین
دانشنامه دفاعی:
شاید از همانجایی که شما می‌شناسید.
اگر این گفتگو را در این مورد ادامه بدهید شرمنده‌تان می‌شوم و کامنت‌هایتان را تایید نمی‌کنم.

در هر صورت....

این بازی ها درست نیست. زشته عزیزم زشته. هویت خودت را داشته باش مطمین باش به تو بیشتر اعتبار می دهند. هویت جعلی برای شخصیت خودت هم خوب نیست داداش جان!

قشنگ نیست بزرگونه هم نیست. شخصیت و هویت اصلی خودت را داشته باش

مهم نیست تایید کردن یا نه. فقط بدان که درست نیست...

دانشنامه دفاعی:
کدام هویت جعلی مرد مومن؟
من دارم با اسم خودم مینویسم.
شما واقعن یا حالت خوب نیست یا خودت را زده‌ای به آن راه!
این (بزرگونه) گفتنتان هم حالم را یکجوری کرد برادر.. مثل اینکه جدیدن مد شده میگویند (این کار خانمانه است) گویا دور از وطن ماندن دارد آثار سوء خود را نشان میدهد.

آقای بروفه من دوبار خواستم علیه شما اقدام کنم از دلم نیامد.
اصلن گیریم که شما درست میگویید.
اگر مرض ندارید.
اگر از روی غرض این کار را نمیکنید؛ و به قول معروف فکر میکنید که دارید تخریب میکنید. فقط یک سر به زبانه درباره نویسندگان بزنید.
آقای بروفه فکر نکنید اگر خارج از کشور باشید به شما دسترسی وجود ندارد. که اگر اینطور فکر کنید به خدا خیلی ساده‌اید.
من شما را تهدید نمیکنم. دارم نصیحت میکنم. خیلی برادرانه. اگر روزی کسی خواست از راه خطا برگردد دست به شماتت نزنید. دست به این کارهای خاله زنکی نزنید. والله این کارها در شان یک مرد نیست. خیلی زشت است. من کامنت‌های شما را که می‌بینم خجالت میکشم.
به این فکر میکنم که یک آدم چقدر میتواند خودش را خراب کند و تا کجا سقوط کند.
امیدوارم به خودتان بیایید.
والله من خیلی واضح هر چیز که لازم بوده خوانندگانم از من بدانند را گفته‌ام. اما شما درگیر یک داستان هستید!
کی به دنبال افسانه است!؟
کی باخته است؟
به خودتان بیایید و بیشتر از این خودتان را مضحکه نکنید و باعث گناه نشوید.
والله اگر تمام وقتتان را هم بگذارید جز گرفتاری برای خودتان نیست. برای من فقط یک کلیک کردن و پاک کردن است. حتا وقت نمیگذارم نوشته‌هایتان را بخوانم.
لطفن شان خود را تا این حد پایین نیاورید. برای سن و سال شما زشت است (حدس میزنم میان سال باشید) خودتان را تا این سطح پایین بیاورید و تخریب کند.
شنیدن نام برادر و داداش برای من خیلی حرمت دارد حتا اگر شما به طعنه بگویید. پس احترام این واژه را نگاه دارید. اگر ادعای برادری دارید نابرادری نکنید. اگر هم دوست دارید گفتگو داشته باشیم. یک ایمیل بدهید. با هم حرف میزنیم. والله بنده خیلی هم اینجا نمیمانم. اگر خدا بخواهد میروم سوریه؛ تا کمک کنم قائله شری که دوستان صهیونیست شما به راه انداختند بخوابد.
ببینید حامی و سینه چاک چه کسانی هستید آقای بروفه! شما هم مخالف من هستید و صهیونیست‌ها و وهابی‌ها و بهایی‌ها هم مخالف، ماسون‌ها هم مثل شما میایند و فحش و دری وری میگویند و من هر روز بلند میشوم و سیفون را میکشم تا اراجیفشان با آب برود.
اما شما ادعای برادری دارید. همیشه میگویید داداش جان، برادر جان. این کار را مشکل کرده و تا اینجا نگذاشته مثل بقیه با شما رفتار کنم.
در ضمن اگر آدرس وبلاگ خاک و خون را دارید به من بدهید ببینمش. یادم است یک خانم صهیونیست آنرا هک کرده بود! نمیدانم در چه فضایی سیر میکنی. اما امیدوارم خدا آخر و عاقبتت را به خیر کند.
به خودت بیا برادر.
دست از این بچه بازی و خاله زنک بازی بردار
برای خودت زشت است.
در پناه حق
یا علی
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی