دانشنامه دفاعی

گروه تخصصی دانشنامه دفاعی

دانشنامه دفاعی

گروه تخصصی دانشنامه دفاعی

دانشنامه دفاعی

1. پیوریتن‌ها چه ربطی به کریستف کلمب دارند؟

2. چطور بین پیوریتن‌ها را با قاره‌ی آمریکا مرتبط می‌کند؟ (200 سال از تاریخ را ننوشته و ذکر نکرده است)

3. چگونه می‌شود اثبات کرد که پیوریتن‌ها، هدفشان تشکیل دولت یهودی و فراهم کردن مقدمات ظهور مسیح بوده است؟

مکانی را برای مردمان قوم خود، اسرائیل، بر خواهیم گزید و آن‌ها را در آن جا مستقر خواهم نمود. آن‌ها در جایگاه خود ساکن خواهند شد و به هیچ جای دیگر نقل مکان نخواهند کرد. (کتاب دوم سموئیل (1) 10:7)



جان کاتن

جان کاتن(2) «وعده‌ی خداوند به استقرار قوم»، 1619

اعتقادات و شیوه‌ی زندگی پیوریتن‌ها تأثیر دائمی و طولانی مدت بر گرایش‌های غالب مذهبی و نیز غیر مذهبی آمریکایی‌ها داشته است. این تأثیر را می‌توان در تحول نظام حکومتی آمریکا، در رفتار و عادت‌های اجتماعی، در جنبش‌های مختلف مذهبی از قبیل «بیداری بزرگ و جنبش احیا»(3)، در گرایش‌های تبلیغی دین مسیح در بین مردم آمریکا و در نگرش‌های اجتماعی و سیاسی آمریکایی‌ها نسبت به «دیگران»، به خصوص مسلمانان و اعراب مشاهده کرد. سیدنی ایی. آلستروم(4)، یکی از تاریخ دانان مذهبی عصر جدید در آمریکا است که تأثیر پیوریتنیسم(5) بر رشد فکری آمریکایی‌ها را به بهترین شکل توصیف می‌کند و می‌گوید:

بنیان گذاران طریق «پیوریتن» در حقیقت از یک منظر، مؤسسات کشور آمریکا بوده‌اند و «پیوریتنیسم» از لحاظ خوشبختی یا بدبختی، در عمل، در تمام کشورهای فدرال پایه ای الهی را ایجاد کرد و به روح مذهبی رایج شکل داد؛ کشورهایی که در سال 1776 استقلال خود را اعلام نمودند.(6)

در واقع، در آغازین مراحل حضور پیوریتن در آمریکا است که باید دنبال عوامل تعیین کننده ای باشیم که در حقیقت، وجهه‌ی آمریکا، خودآگاهی و تجزیه و تحلیل و در مقابل آن، آگاهی و نگرش نسبت به جهان عرب، سرزمین و مردمان آن را شکل می‌دهد.

برای انجام پیش رو، لازم است تا حکایت اسکان جهان جدید(7) و تحولات بعدی مذهبی، سیاسی و اجتماعی مردم آمریکا را درک کنیم. این داستان معروفی است و تاریخ دانان توانا بارها اسناد مرتبط با آن را ارائه کرده‌اند.(8) با این حال، به منظور تحقیق درباره‌ی شیوه ای که آن‌ها برای شکل دهی مفهوم آمریکایی از اعراب، مسلمانان و سهم آن‌ها از جهان ارائه می‌کنند، بررسی شماری از نظرات و موضوع‌های حائز اهمیت است. این گزینش نه در نتیجه‌ی فرآیندی تصادفی مطرح می‌شود و نه به صورت کاملاً فراگیر است. در این جا تنها به تعدادی از تأثیرگذارترین و مشهورترین نظرات خواهیم پرداخت. هدف این تجزیه و تحلیل نشان دادن چگونگی تأثیرگذاری این نظرات در درجات مختلف بر نگرش اصلی آمریکایی‌ها نسبت به اعراب و مسلمانان است و این که چگونه این نگرش، رفتار آمریکایی‌ها نسبت به اعراب و مسلمانان است و این که چه گونه این نگرش، رفتار آمریکایی‌ها را در برخورد با آن‌ها [اعراب و مسلمانان] شکل می‌دهد.

به طور خلاصه، این گزینش شامل نظرات ذیل است:

1)                 وجود یک طرح کلی الهی که بر اساس آن پیوریتن‌ها و زائران، مهاجرت خود به جهان جدید [آمریکا] و ایفای نقش در آن را خواست الهی تلقی می‌کنند.

2)                 عقیده‌ی راسخ به این که آن دسته از پروتستان‌هایی که از اروپا (به خصوص انگلستان) مهاجرت کرده و در جهان جدید ساکن شده‌اند، مردمان خدا هستند و به خواست خدا انتخاب شده‌اند تا از فساد و بی عدالتی دنیای قدیم نجات پیدا کند.

3)                 ساکنان آمریکا از یک رابطه‌ی نوید داده شده با آفریننده بهره می‌بردند و از این رو، یاران الهی در این رسالت خدایی به حساب می‌آمدند.

4)                 آمریکایی‌ها در مقام نوید داده شده جامعه‌ی مذهبی خود را کلیسای قدیسان برجسته تلقی می‌کردند و اعضای آن جامعه را شهروندان قلمروی پادشاهی خداوند در نظر می‌گرفتند.

5)                 مشارکت در این پیمان، متضمن انجام مأموریت خارق‌العاده ای بود؛ نجات بقیه‌ی جهان از گمراهی.

این نظرات به خودی خود رویایی و آرمان‌گرایانه هستند، ولی هم چنان رفتار و نگرش اقشار مختلف مردم آمریکا را شکل می‌دهند، علاوه بر این، به رغم ماهیت رویایی و آرمان‌گرایانه شاید بتوان این نوع عقاید را در نتیجه‌ی ترغیب نگرش مغرورانه و گاهی نژادپرستانه نسبت به مردمان دیگر دانست.

پدران زائر(9) و طرح الهی

اصل طرح الهی، مفهومی اساسی در اعتقادات و رفتار پیوریتن‌ها است. پیوریتن‌ها هر مورد جزئی در زندگی روزانه‌ی - در واقع، در کل دوران حیات - خود را پیش آمد طرحی الهی تلقی می‌کردند که از همان آغاز روزگار وجود داشته است، یعنی دست مشیت خداوند بر اقدامات و تقدیر آن‌ها و نیز شکل و موجودیت دیگر مخلوقات جهان حاکم است، هیچ پیش آمدی بیهوده رخ نمی‌دهد، هر اتفاقی به یک هدف پیش پنداشته منتهی می‌شود در دفتر خاطرات و دفاتر روزانه‌ی پیوریتن‌ها - خاطرات ساموئل سیوئل نمونه‌ی خوبی است - می‌توان میزان تأثیرگذاری این اعتقاد بر طرز تفکر پیوریتن‌ها و سبک زندگی آن‌ها را مشاهده کرد. زائران سفر خود به دنیای جدید را بر اساس چارچوب این طرح الهی تلقی می‌کردند. پدران زائر در مقام نمایندگان مشیت الهی، تأسیس جامعه‌ی خود در جهان جدید را نشانه ای از انتخاب و عنایت آشکار خداوند تلقی می‌کردند.(10)

آثار نوشتاری حکایت از انتخاب گروه خاصی از مردم دارد که به دنیای جدید مهاجرت می‌کنند، و جایگاه و نقش ویژه ای در زندگی جدید برای آن‌ها انتخاب شده است؛ تمام این موارد بخشی از مشیت الهی تلقی می‌شد. جان کاتن در بخش عنوان رساله‌ی خود به نام وعده‌ی خداوند به استقرار قوم، بندی از کتاب مقدس را نقل می‌کند «مکانی را برای مردمان قوم خود، اسرائیل، بر خواهم گزید و آن‌ها را در آن جا مستقر خواهم نمود. آن‌ها در جایگاه خود ساکن خواهند شد و به هیچ جای دیگر نقل مکان نخواهند نمود. آن‌ها در جایگاه خود ساکن خواهند شد و به هیچ جای دیگر نقل مکان نخواهند کرد». (کتاب دوم سموئیل، 10:7)(11 (کاتن با ذکر دو مورد این موضوع را به روشنی بیان می‌کند. او به ساکنان این سرزمین می‌گوید «انتخاب این مکان برای آن‌ها اولین موهبت از جانب خداوند است» و «تمام مراحل انتخاب و استقرار این مردمان در این سرزمین یا سرزمین دیگر، تحقق وعده‌ی خداوندگار است».(12)

بعدها در قرن هفده میلادی، کاتن میدر، (13) اولین تاریخ دان مذهبی کشور جدید، زنده نگه داشتن این افکار را در ذهن نسل‌های آینده ضروری می‌داند که مبادا آیندگان تمایل حقیقی مردمان انگلستان جدید را فراموش کنند و نسبت به آن غفلت ورزند. میدر در کتاب یادآوری خود این نکته را شرح می‌دهد:

خلاصه‌ی کلام این که خداوندگار، ارواح مردمان انگلستان را برگزید و آن‌ها را احضار نمود. ارواح هزاران مردمانی که همدیگر را نمی‌شناختند، با گرایشی یک پارچه درهم آمیخت تا منازل دل پذیر کشورشان را ترک نمایند و از اقیانوسی متلاطم عبور کنند و به برهوتی دهشتناک پا گذارند تا با نهایت خلوص و خرسندی در برابر فرامین او سر تسلیم فرود آورند.(14)

مهاجرانی که در جهان جدید سکنی می‌گزیدند هم چون پروتستان‌های اروپایی به طرح الهی معتقد بودند، اما آن چه که بسیار به این مفهوم می‌افزود آن بود که مهاجران و نیز فرزندان آن‌ها عمیقاً بر این باور بودند که جایگاه ویژه ای در این طرح دارند. خداوند آن‌ها را برای تحقق این امر برگزیده بود. از این رو است که زائران و نسل‌های بعدی آمریکایی‌ها همواره موقعیت خود را با جایگاه مذهبی «مردم برگزیده» قیاس می‌کنند. جان وینتراپ(15)، رهبر یکی از اولین گروه‌های ساکن در آمریکا، حتا این قیاس را مجازاتی می‌دهند که خداوند بر هواداران خود مقرر کرده است. او می‌گوید:

این مسئله به آن معنا است که خداوند آن‌ها را به توبه از گناهان گذشته‌ی خود و خواهد داشت و با این مجازات می‌خواهد. آن‌ها را از بلایی نجات دهد که زود هنگام در میان بسیاری از ما شیوع می‌یابد و عده ای را به کام مرگ کشیده و عده ای دیگر را نیز به دوزخ می‌فرستد، از این رو، خداوند قوم اسرائیل را به برهوتی هدایت کرد و آن‌ها را بر آن داشت تا خوش گذرانی های مصر را از سر خود بیرون کنند؛ جایی که در ابتدا به کام آن‌ها خوش نیامد، اما در نهایت، باعث سعادت آن‌ها شد.(16)

ساکنان اولیه‌ی پلیمت در دوران استعماری در آمریکا

به تصاویر خیلی دقت کنید

(سپت دوم، 16، 3، 30)

طرف‌های مخالف در تحرکات و مباحث مذهبی اولیه که مطرح می‌کردند، از این قیاس مربوط به کتاب مقدس استفاده می‌کردند تا استدلالات خود را تقویت نموده و اعتبار بخشند. مثلاً در مکاتباتی که بین راجر ویلیامز(17) و وینتراپ صورت می‌گیرد، ویلیامز موقعیت گروه خود و استدلال آن‌ها را با در نظر گرفتن این مورد مطرح می‌کند که آن‌ها «مردمانی الهی هستند که مورد آزار و اذیت قرار گرفته‌اند و از مرزهای بابل به دیگر نقاط - خواه به روم یا به انگلستان یا به هر کجای دیگر - پراکنده شده‌اند.» ویلیامز به وینتراپ می‌نویسد:

استدلال شما بسیار ناشایست است، زیرا دیگر افراد قوم اسرائیل با عطوفت نسبت به مشیت الهی احترام گذاشتند، ولی تکیه‌ی صِرف شما به قضاوت و خودآگاهی، منجر به ضربه زدن و تحت تأثیر قرار دادن طرفداران شما می‌شود و باعث دوری آن‌ها از شما شده و مسائل دیگری به وجود می‌آورد. بنابراین، اگر چه بنده می‌دانم که این برگزیدگان در نهایت، هیچ گاه به حال خود رها نخواهند شد، ما باید با قضاوت در مورد شهرهای سدوم، مصر، عمالیق و بابل از سکونتگاه خود بیرون رویم تا خواست خود را به مسیح برسانیم و او را نسبت به انتخاب خود مطمئن سازیم.(18)

در مورد دیگری، اینکریز میدر،(19) ساکنان مسیحی را برگزیدگان خداوند می‌نامد تا حضور قدرت الهی را در کنار مبارزه‌ی مهاجران جدید با بومیان آمریکا توجیه کند. او می‌گوید «بارها خداوند با به جان هم انداختن کفار و مصریان در ایام مدیان(20)، به استغاثه‌ی ما پاسخ داده است. شناخت این مسئله جای بسی نیایش و شادمانی دارد. خداوند بزرگ به این خواسته‌ی ما نیز پاسخ داده است». در حقیقت، بی‌دینان سرخ پوست در پاسخ به استغاثه‌ی مهاجران همدیگر را می‌کشند.

بله، نه تنها این سرخ پوستان ادعای دوستی با انگلیسی‌ها را مطرح کردند، بلکه بعضی از آن‌ها که زمانی دشمن ما بودند، حالا در کنار ما هستند تا مردمان، دوستان و خویشاوندان خود را نابود نمایند که شاید آن‌ها نیز به خدمت ما درآیند.(21)

وقتی ساکنان جهان جدید خود را برگزیدگان کتاب مقدس تصور می‌کردند، پس جای تعجبی ندارد که رهبران آن‌ها هم نقش پیامبران و چهره‌های شاخص کتاب‌های عهد عتیق و جدید را ایفا نمایند. بسیاری از قیاس‌هایی از این نوع را می‌توان در نوشته‌ها و آثار ادبی آمریکایی‌ها در طی قرون مختلف مشاهده کرد. یکی از موارد جالب، مدحی است که اینکریز میدر در رسای فرماندار نیوانگلند می‌سراید. میدر او را در بستر مرگ مانند یعقوب نبی می‌داند که ابتدا شورای خود را به عهده‌ی فرزندش گذاشت که در کنار بستر او جمع شده بودند و سپس دعای خیر را نثار آن‌ها کرد. یا مانند داوود نبی نسل خود را فرمان بردار مشیت الهی نمود. میدر برای سنگ نبشته ی مزار فرمان دار، گفته‌های یوسفوس درباره‌ی نحیما(22) - حاکم اسرائیل - را مناسب دانست.(23)

«مردمان خداوند» مفهومی بود که همواره عاملی استوار در طرز تفکر مذهبیون و نیز رهبران غیر روحانی آمریکا باقی ماند، اگر چه با گذشت زمان اشکال و رنگ و بوی مختلفی به خود گرفت تا با موقعیت‌های خاص هم آهنگ شود. حتا جرج واشنگتن هم که در سلوک ترکیب دین با سیاست معروف نیست، در سخن رانی خطاب به یهودیان ساونا(24)، وضعیت قوم اسرائیل را با مهاجرت اروپایی‌ها به آمریکا مقایسه می‌کند. واشنگتن امید خود را این گونه بیان می‌کند:

همان طور که خداوند قوم اسرائیل را از ظلم و ستم مصریان رهانید و آن‌ها را در سرزمین موعود مستقر نمود [سرزمینی که نفوذ خدایی آن در ایجاد این ایالت‌های متحد به عنوان کشوری مستقل آشکارا مشهود است]، هنوز هم آن‌ها را با شهد شراب بهشتی می‌نوشاند و ساکنان هر مذهبی را وا می‌دارد تا از موهبت مادی و معنوی این قوم - که خدایشان یهود است- بهره ببرند.(25)

تمثیل «مردمان برگزیده» نقش مهمی در تشکیلات تبلیغی بسیار معروف قرن نوزده میلادی ایفا می‌کرد. پری میلر(26)، یکی از تاریخ دانان معاصر آمریکا، این مفهوم را این گونه خلاصه می‌کند «دهه‌ها مستعمرات پیوریتن‌ها از لحاظ جغرافیایی جدا از هم بود. مردم که کاملاً عادت کرده بودند خود را نژاد برگزیده تصور نمایند، پیمان خاصی با خداوند بستند».(27)

پیمان با مردمان برگزیده‌ی خداوند

این نظر که مردم «پیمان خاصی با خداوند منعقد نموده‌اند»، نفوذ عمیقی به افکار و تصورات نسل‌های بعدی آمریکا داشت. خداشناسی فرقه‌ی پروتستان در حکم یک اصل کلی فرض می‌کرد آن دسته از افرادی که به مذهب راستین مسیحیت اعتقاد دارند، رابطه ای ویژه با خالق خود دارند که این رابطه را پیمان رحمت ایزدی می‌نامیدند. این پیمان نه تنها دلالت داشت بر رضایت خداوند از این انتخاب، بلکه - و از همه مهم‌تر - حاکی از وظایف حیاتی بود که در نتیجه‌ی این انتخاب به مؤمنان سفارش شده بود. از نظر پیوریتنیسم آمریکایی، این پیمان و شرایط مربوط به آن، نه تنها در باب امور مذهبی و عبادات، بلکه حتا در زندگی روزانه، آمریکایی‌ها را ملزم به اجرای آن می‌کرد. در سرتاسر تاریخ ملت آمریکا، اظهارات متعددی بیان شده است که این نظر را تأیید می‌کند، بنابراین برای شناخت هر چه بهتر این پیمان باید بتوان قالبی را درک کرد که پیوریتن‌ها به این پیمان دادند و آن را در نهادهای مذهبی و نیز اجتماعی و سیاسی خود وارد کردند؛ پیمانی که ابعاد آن منتج به مواردی مانند استقلال آمریکا شد و قانون اساسی و نظام حکومتی این کشور را در بر گرفت.
بسیاری از تاریخ دانان دینی آمریکا اهمیت این رابطه‌ی خاص با کلیسا و با خداوند را به درستی تأکید نموده‌اند. سیدنی آلستروم در سخنرانی راجع به پیوریتن‌ها اشاره می‌کند.
شناخت پیوریتن‌ها از احیا و نیز نظریات آن‌ها در مورد نظم بخشیدن به کلیسا و جامعه، در گروه این پیمان است. منافع خاص تعصب آمیز انگلیسی‌ها و بعدها متکلمان پیوریتن در نیوانلگند، حول محور اعتقاد به این پیمان بود.(28)

آلستروم به جان پرستون، یکی از پیوریتن‌های معاصر اشاره می‌کند که این پیمان را در حکم اصلی ذکر می‌کرد که «پایه‌ی تمام آرزوهای شما است. این همان عهدی است که هر فردی بر پایه‌ی آن به وجود آمده است. تمام فکر و ذکر شما همین میثاق است. خداوند با شما پیمانی بسته و شما هم پیمان او هستید».(29)

گرایش مهاجران به این پیمان چنان ویژه بود که خود را شرکای متعهد به آن می‌دانستند. حکم الهی آن‌ها را برای پیش برد این پیمان انتخاب کرده بود و آن‌ها هم مشتاقانه آن را تقبل کرده بودند. نخستین اظهارات در خصوص این پیمان با خداوند در قوانین (گاهی اوقات «قرارداد» هم خطاب می‌شد) مربوط به نخستین مستعمره نشینان پیوریتن در جهان جدید یافت می‌شود. کاتن میدر در مطالبی که راجع به تاریخ این اجتماع‌ها می‌نویسد، با نهایت اطمینان از پیمانی که به تقلید از دیگر اجتماعات مسیحی گرفته شده است، در برابر تمام طرفداران «کلیساهای خداوند»(30) متن پیمان جامعه‌ی سِیلم (31) را قرار می‌دهد که از آن زمان مورد تأکید واقع و اجرا شد.(32)

پیمان سِیلم،(33) همان طور که میدر هم اشاره می‌کند، کاربرد مفهومی از پیمان را نشان می‌دهد که تمام ابعاد زندگی را تحت الشعاع قرار می‌دهد. این پیمان تمام اعضا و طرفداران خود را فرا می‌خواند تا خود را مردمان خداوند تلقی نمایند، از تمام شیوه‌های زندگی مغایر با آموزه‌های حضرت مسیح دست بکشند، همان طور که ایشان فرموده است نسبت به هم رفتار نمایند، در کلیسا و در جامعه با وقار و با شیوه ای برادرانه با هم رفتار کنند، انجیل را عرضه نمایند، اما دیگران را آزار ندهند (از جمله بومیان)، از مقدمات ارشد کلیسا و حاکمان حکومتی پیروی کنند، کار و زندگی آن‌ها هم چون مباشران خداوند باشد و در تربیت کودکان و تعلیم به خدمت کاران خود، رابطه‌ی آن‌ها با خداوند و پیمان را مد نظر داشته باشند. از آن به بعد، این همان پیمان راستین بود که اولین موج از مهاجران، خود را نسبت به آن متعهد می‌دیدند. شرایط مذکور در این پیمان میزان روابط آن‌ها با یکدیگر و با «افراد با دین و بی دین» و نیز رابطه با خداوند را تعیین می‌کرد، این ضوابط در حکم قانون کلیسا و حکومت استفاده می‌شد و همان طور که بعد خواهیم دید، در ایجاد تفکر و رفتار سیاسی آمریکای مستقل که با حرکت بنیان گذاران آغاز شده بود، نقش مهمی ایفا می‌کرد. آن چه که برای تحقیق پیش رو بسیار مهم است، رابطه‌ی قراردادی با خداوند و وظایفی بود که به گردن مردمان متعهد به این پیمان نهاده شده بود. یکی از این وظایف «اشاعه‌ی نور» بود که در شکل دهی نگرش آمریکایی‌ها و درک آن‌ها نسبت به دیگران - خواه بومیان، اعراب، مسلمانان و خواه افراد بیرون از این پیمان - نقش بسیار مهمی ایفا می‌کرد.

پیوریتن‌های نیوانگلند خود را اسرائیلی‌های جدید تلقی می‌کردند، ولی تنها بر اساس شباهت موقعیت، لقب خود را به مردمان برگزیده تغییر ندادند. آن‌ها وعده‌ی اولیه‌ی خداوند به حضرت ابراهیم(ع) را پایه‌ی تمام مشارکت‌های خود در این پیمان می‌دانستند. آن‌ها خود را «ذریه‌ی حضرت ابراهیم» و وارث وعده‌ی داده شده به ایشان تلقی می‌کردند. آن‌ها هم چنین اعضای با ایمان کلیسای راستین خداوند بودند. عضویت در کلیسا پیش شرط عضو یک جامعه برای صلاحیت تقبل این پیمان و وعده‌ی الهی بود. یک نمونه چشم گیر این رابطه‌ی بین عضویت در کلیسا و تقبل این پیمان، از یکی از نخستین اسناد مستعمره‌ی نیوانگلند به دست می‌آید. کاتن میدر بیان می‌کند که چگونه ساکنان جدید در سلیم در زمان ورودشان در سال 1629 مانند پدرشان ابراهیم مصمم بودند و کشت و زرع خود را با «نام خدا» آغاز کردند. اگر چه آن‌ها قبل از عزیمت به نیوانگلند تصمیم گرفته بودند در مورد تشکیل حکومت مذهبی به توافق برسند، تمام مهاجران بر اصلی کلی توافق کردند که اصلاح کلیسا طبق کلام مکتوب خداوند به انجام برسد، از این رو، آن‌ها در صدد گرفتن راهنمایی از برادران دینی خود در پلیمت برآمدند. پلیمتی ها با طیب خاطر آن‌ها را راهنمایی کردند تا نکات عبرت آموزی که حضرت مسیح در هر مورد جزئی از دین مسیحیت ذکر کرده بود را دریابند. در نهایت، بعد از گرفتن تأیید از سوی پیام آوران کلیسای پلیمت، آن‌ها بعد از بازگشت، شش روز از ماه آگوست را کنار گذاشتند تا برای روزه داری و عبادت، استقرار حکومت دینی و اعتراف به ایمان خود اختصاص دهند و وارد پیمان مقدسی شوند که به موجب آن حکومت دینی شکل می‌گرفت.

«پیمان حکومت دینی» تشکیلاتی بود که به محض پذیرش اصول کلی، تمام جامعه را در بر می‌گرفت. این پیمان از لحاظی نوعی غسل تعمید اشتراکی به کلیسای مسیحی به حساب می‌آمد، اما به هر حال کافی نبود. هر عضوی از جامعه باید از طریق شهادت فردی به مسیحیت اقرار می‌کرد. «بعضی افراد با اظهار موافقت خود با اعتراف و پیمان پذیرفته می‌شدند، بعضی دیگر بعد از پذیرش تحقیقات شفاهی (گاهی مکتوب) با جواب دادن به سؤالات مذهبی و جلب رضایت افراد مورد توجه خداوند پذیرفته می‌شدند». دو نکته در این فرآیند مهم است: اول این که جامعه اصولاً از طریق پذیرش پیمان حضرت ابراهیم(ع) «مردمان خدا» تلقی می‌شدند و «فرزندان با ایمان، اعضای کلیسا به همراه والدینشان بودند و غسل تعمید آن‌ها نشانی بود بر این موضوع». دوم این که هر کس قبل از پذیرش در کلیسای خاص باید آشکار و شخصاً به پیمان اقرار کند، این گونه آن‌ها شرایط پذیرش را در گرد میز خداوندی خواهند داشت».(34)

این طرح اولیه‌ی آمریکایی‌ها از پیمان، جامعه‌ی آن‌ها - به خصوص اعضای تأیید شده‌ی کلیسا - را در موقعیت خاصی در جهان قرار داد؛ موقعیتی که بسیار آگاهانه آن را به وجود آورده بودند. با توجه به این موقعیت خاص که سرسختانه ایجاد شده بود، پیوند با این پیمان که از تبار حضرت ابراهیم ریشه می‌گرفت، اهمیت زیادی پیدا کرد و در این حین، آمریکایی‌ها تلاش‌ها می‌کردند تا دیگر نقاط جهان را به کیش خود درآورند. آمریکایی‌های با ایمان برای این که صلاحیت این کار را به دست آورند و به ملتی تبدیل شوند که در مرحمت و رسالت خدایی سهمی داشته باشند، اغلب خود را به شخصیت‌های مبلغ و موقعیت‌های رسالتی کتاب مقدس ربط می‌دادند، اما قانع کننده‌ترین ارتباطی که دائم به کار گرفته می‌شد، همان جانشینی حضرت ابراهیم بود. در اوضاع و احوال قرن نوزده میلادی که اشتیاق زیادی برای مسیحی کردن ملت‌ها وجود داشت، ساموئل ورکستر(35) در سال 1805 این استدلال را در قالب کتابی با عنوان دو خطابه مطرح می‌کند. این کتاب ارتباط نزدیکی با این موضوع دارد، زیرا ورکستر این خطابه‌ها را در ارتباط با تلاش‌های تبلیغی دین مسیح نوشته است. خلاصه این که این استدلال مانند این برهان مطرح می‌شود که «خداوند با تمام نوع بشر از منظر این پیمان رفتار می‌کند، از حضرت آدم (ع) گرفته تا حضرت نوح (ع) و حضرت ابراهیم(ع)».


ساموئل ورکستر

«خداوندگار با اعطای رحمت خود به حضرت ابراهیم و تمام آیندگان آن حضرت، پیمانی با او بست که ابراهیم به آن وفا نمود و در نهایت خداوند متعال این رحمت را به تمام بشر اعطا فرمود». ورکستر می‌گوید «و به این ترتیب، خداوند به همان شکل با بشر رفتار می‌کند. تمام رحتمی که پیمان موجود ارزانی می‌دارد».(36) زیرا خداوند به حضرت ابراهیم می‌فرماید «از پس تو تمام ملت‌ها مورد رحمت قرار خواهند گرفت»؛ رحتمی که در نهایت کل دنیا را در بر خواهد گرفت. با این حال، شرایطی هم مطرح است. فرد باید «با ایمان» باشد و در کلیسا به نیت مسیح(ع) غسل تعمید داده شود. غسل تعمید جای ختنه سوران را می‌گیرد؛ جایگزینی که برای تکذیب محدودیت این وعده به یهودیان ضروری تلقی می‌شد. و ایمان به کلیسای راستین شرطی بود که به آمریکایی‌ها نسبت به دیگر به اصطلاح «پیروان» مسیحیت به خصوص مسیحیت طرف دار پاپ، اولویت می‌داد. در نهایت، ورکستر به این نتیجه می‌رسد:
هر چه تعداد بیش‌تری از شما به مسیحیت ایمان آوردید، به مسیحیت خدمت نموده‌اید. نه یهودی وجود دارد، نه یونانی، نه در بندی وجود دارد و نه آزادی، نه مردی وجود دارد و نه زنی؛ تمام این‌ها در مسیحیت حضرت عیسی حاضرند و طبق وعده‌ی نوید داده شده، اگر مسیحی باشید، پس از ذریه‌ی ابراهیم و وارثان او هستید. اگر مسیحی باشید، متعهد به پیمان با حضرت ابراهیم خواهید شد.(37)

از این رو، می‌گویند این پیمان تا آخرالزمان نیز وجود خواهد داشت و تمام نوع بشر را در بر خواهد گرفت، ولی تنها آن‌هایی که به مسیحیت ایمان آورده‌اند و به آن معتقدند، فرزندان ابراهیم هستند. وظیفه‌ی آن‌ها گسترش موهبت الهی به دیگر نقاط دنیا است. از این رو، ورکستر خطاب به مبلغین آمریکایی که قصد سفر تبلیغی به سرزمین مقدس را داشتند، می‌گوید:
بروید و از ارتفاعات کالواری و صهیون به قبایل مدت‌ها گم شده‌ی اسرائیل، به حامیان پیامبر دروغین، به مردم متحیر از سرزمین‌ها و زبان‌ها و ادیان مختلف، چشمه‌های آن جا را نشان دهید که برای تطهیر تمام ملت‌ها جاری شده‌اند. پارچه نوشته ای در آن جا به آن‌ها نشان دهید که برای گردآوری تمام مردم به نمایش گذاشته شده است.(38)

سفر زیارتی به قلمروی پادشاهی خداوند

از نظر مهاجران با طرز تفکر مذهبی در آمریکا و مهاجران آینده به این سرزمین، سفر، زیارت و اقامت موقت، آن هم از نوع پروتستان انجیلی، فعالیت‌هایی نبود که به طور عمده برای لذت یا حتا برای ارضای کنجکاوی فکری صورت می‌گرفتند. در واقع، در سنت مسیحیت پروتستان، زندگی یک فرد سفری روحانی تلقی می‌شود، زائر در مسیر خود سودای رسیدن به پادشاهی خداوند را در سر دارد. اغلب این موضوع سفر روحانی، در سراسر زندگی فرد منتهی به سرزمین مقدس و نمادین می‌شود که با بررسی عناوین آثاری چون شرح مختصری از سفر روح من به سرزمین مقدس (ایزاک پنینگتون(39)، 1681) و بیانیه ای به جهان از سفر و پیمایش من به خارج از مصر، عبور از بیابان، از دریای سرخ و از لوای فرعون به کنعان (توماس گرین(40)، 1659) می‌توان اهمیت آن را درک کرد.(41) از منظر مهاجران به دنیای جدید، شباهتی که آن‌ها بین خود و قوم اسرائیل مشاهده می‌کردند، تنها محدود به خطرهای پیش رو در محیط خصمانه‌ی جدید نبود. این شباهت در حقیقت، به استعاره‌ی معنوی گسترده ای تبدیل شد که در آن، جغرافیای کتاب مقدس با تجارب زندگی حقیقی تناسب داشت و حکایت‌هایی هم چون پرواز از مصر، عبور از بیابان و دریا و مواجهه با برهوت گسترده‌ی ناشناس را در بر می‌گرفت. طرفداران جان وینتراپ ساعاتی پیش از عزیمت خود به جهان جدید، موعظه ای از جان کاتن را گوش می‌دادند که با به کارگیری تداعی معانی و زبان کتاب مقدس به آن‌ها اطمینان می‌داد «هنگامی که خداوند ما را با فرامین خود در بر می‌گیرد و با ما درباره‌ی حیات و قدرت و زوایای آن اتمام حجت می‌کند، بدانید که سرزمین موعود هم وجود دارد».(42) هنگامی که ویلیام بردفرد(43) وضعیت فلاکت بار زائران را پس از عبور آن‌ها از اقیانوس منعکس می‌سازد، زبانش یادآور تجارب ذکر شده در کتاب مقدس است. او به یاد می‌آورد:
وحشی‌ها هنگامی که حواری و همراه کشتی شکسته‌ی او را دیدند، هیچ کمکی برای از خستگی درآوردن آن‌ها انجام ندادند، بلکه آن دو را با تیر و کمان به محاصره‌ی خود در آوردند.(44)


تصویر جان وینتروپ

نقش تصویر این ملعون روی لباس جوان غربی

این موضوع در کتاب مقدس در حکم مرحمتی به حواری و همراه او ثبت شده است.
بردفرد در نتیجه گیری در این بخش از «شرح حال» خود، می‌پرسد:

چه چیز جز جوهر و موهبت الهی هم اکنون می‌تواند به آن‌ها نیرو ببخشد. نباید آیندگان این مهاجران، پدران انگلیسی خود را به خاطر بیاورند که از این اقیانوس پهناور عبور کردند و آمادگی تلف شدن در این برهوت را داشتند... آری، خداوند به آن‌ها که به او وفا کرده بودند، نشان داد که چگونه آن‌ها را از دست ظالمان نجات می‌دهد.(45)

آمیختن توصیف واقع گرایانه از فلاکت زائران با تداعی معانی کتاب مقدس، هیچ چیز از ارزش احساسات مذهبی صادقانه و دل مشغولی‌های مادی بردفرد کم نمی‌کند.


ویلیام بردفورد

همان آمیزه از احساسات صادقانه و واقع نگری و تلمیحات مربوط به کتاب مقدس، توصیف کاتن میدر را از سفر و تجربه‌ی مهاجران تحت الشعاع قرار می‌دهد، مهاجرانی که در سال 1623 وارد نیوانگلند شدند «و در میان آن‌ها مردانی شایسته و با لیاقت حضور داشتند که دنبال ایجاد خوشبختی در این اسرائیل کوچک بودند، گر چه در هنگام ورودشان در حکم احیاکنندگان معبد اورشلیم به اشکال مختلف تحت تأثیر قرار گرفته بودند: بعضی با دیدن شرایط بد دوستان خود متأثر شدند و بعضی دیگر خوشحال که وضعیتشان از آن‌ها بدتر نیست».(46)

اما زائران از رویارویی با شرایط دشوار مرعوب نشدند. آن‌ها مردان آرمانی بودند که هدفشان «احیای معبد اورشلیم» بود. به گفته‌ی ورنون پرینگتون(47) «پیشتازان پیوریتن به منظور ایجاد قلمروی پادشاهی خداوند پا به آمریکا گذاشتند».(48) این مفهوم فوق العاده از پادشاهی خداوند که پیوریتن‌ها بر اساس آن خود را یاران و همکاران خداوند تلقی می‌کردند، برای شناخت هر چه بهتر از نگرش آمریکایی‌ها نسبت به دیگران که تعلقی به این پادشاهی نداشتند، بسیار حائز اهمیت است. این مسئله از یک منظر دیگر نیز اهمیت دارد، زیرا پذیرش نیابت پیوریتن‌ها در این قلمروی پادشاهی، پایه ای است که منتهی به حوادث مهم‌تری می‌شود. ویلیام بردفرد هم که آثاری در مورد زائران دارد، این نظر را تأیید می‌کند و می‌گوید:

آن‌ها آرزوهای بزرگ و اشتیاق درونی داشتند تا برای اشاعه و ارتقای اصول پادشاهی مسیح در آن نقاط دوردست، شالوده‌ی مناسبی بنا کنند یا حداقل گامی در راستای آن بردارند. آری، آن‌ها باید خود این گام را می‌داشتند، ولی با وجود این، جای پایی هم برای دیگران باز کردند تا این مأموریت بسیار بزرگ را به انجام برسانند.(49)

نظر مربوط به ایجاد قلمروی پادشاهی خداوند یا اصطلاحی که اغلب آن را «اسرائیل آمریکایی خداوند» می‌نامیدند، آرمانی مهم و مذهبی در بین آمریکایی‌ها در سراسر تاریخ آمریکا بود. اچ. ریچارد نیبور(50) در تحقیق برجسته‌ی خود با عنوان قلمروی پادشاهی خداوند در آمریکا، اشکال نشأت گرفته شده از این نظر را در افکار آمریکایی‌ها توصیف می‌کند. نیبور در بخش «دوره‌ی اولیه از حیات آمریکایی‌ها» می‌گوید:

زمانی شالوده‌ی کار بر ایجاد «قلمروی پادشاهی خداوند» به معنای «حاکمیت خداوند» بنا نهاده شد. در دوره‌ی بدیع بر انگیزش و احیا، این اصطلاح به معنای «سلطنت مسیح» بود و تنها در دوره‌ی اخیر به معنای «پادشاهی بر زمین» خود را مطرح نمود.(51)

به هر حال، در تمام این مراحل، آمریکایی‌ها خود را شهروندان این پادشاهی تلقی می‌کردند که به واسطه‌ی حکمرانی و مشارکت در این امر خطیر مورد لطف قرار گرفته بودند. جان وینتراپ این موضوع را این گونه تأیید می‌کند «خداوند کاری عظیم در پیش دارد که از طریق پیامبرانش آن را برای ما آشکار کرده است».(52) شهروندی آمریکایی‌ها در این قلمروی پادشاهی هرگز به طور جدی به چالش کشیده نشد و از این رو است که بعدها می‌بینیم این مفهوم از مأموریت الهی در خلال ادوار بر انگیزش، استقلال و احیا و تا عصر حاضر، احساس آمریکایی‌ها را بر می‌انگیزد؛ مأموریتی الهی که با این حس شهروندی همراه می‌شود تا نور الهی را در بین دیگران - ملت‌های کم سعادت تر - اشاعه دهد.

حتا در حالی که اولین موج از مهاجران پیوریتن شرایط بسیار نامطلوب سرگرم ایجاد منازل جدید خود بودند، همواره حسی از مسئولیت را نسبت به «دیگران» به خاطر می‌آوردند؛ حسی که از موقعیت خاصی نشأت می‌گرفت که آن‌ها در طرح الهی می‌پنداشتند. مشارکت در پیمان و عضویت در یک گروه برگزیده، آن هم در کلیسای مورد لطف ایزدی، مزیت‌هایی همراه داشت، اما نسبت به وظایفی که دیگر افراد عادی انجام می‌دادند، وظایفی خطیر و سنگین‌تر بود. این پیمان برای انتخاب و توفیق افراد، شرطی اساسی با خود داشت، اما به محض این که این شرط حاصل می‌شد، این انتخاب، برگزیدگان را نسبت به دیگران در موقعیت خاصی قرار می‌داد.

مسیحیان راستین - تلقی یی که مهاجران نیوانگلند نسبت به خود دارند - «نور جهان» هستند.(53) این همان نقلی است که کتب مقدس آن‌ها را خطاب می‌کند؛ «شما نور جهان هستند». استیفن اُلین(54) از مفاهیم «کلیسای راستین» و «خاستگاه قلمروی پادشاهی خداوند در دنیای جدید «استفاده می‌کند و آن را «تنها مأمور امانتدار انجیل» می‌نامد.(55) این همان اصلی است که مهاجران پیوریتن از همان آغازین روزهای ورود به دنیای جدید، آن را اصلی اساسی تلقی می‌کردند. نتیجه‌گیری جان وینتراپ در دخیل دانستن زمینه‌های اقتصادی برای استقرار در نیوانگلند، واقع بینانه و در حقیقت، بسیار مادی انگارانه است. با این حال، طبق نظر وینتراپ، اولین توجیه «ترویج انجیل در بین بومیان آمریکایی است. در جایی که اولین و مهم‌ترین اقدام، گرایش به سمت گسترش پادشاهی عیسی مسیح و رهانیدن بومیان از دام شیطان و تغییر کیش و مرام آن‌ها به دست خودشان است».(56) اشاعه‌ی نور انجیل اولویت اصلی بود، اگر چه دیگر زمینه‌های مادی نیز توسعه داده می‌شدند. این نخستین روحیه‌ی تبلیغی، نشانه ای از تعصبی است که پروتستان‌های انجیلی قرن نوزده میلادی در آمریکا در جهت تغییر آیین دیگر نقاط جهان در خود داشتند. طبق نظرات یکی از محققان مذهبی آمریکا، روحیه‌ی تبلیغی «عنصری بسیار مهم در شخصیت مسیحیان و اصلی اساسی از دین مقدس ما است. مطابق با قانونی تغییر ناپذیر، هر کسی که به مسیح ایمان آورد باید آن را اشاعه دهد». در نهایت، بیش‌تر آمریکایی‌ها بر این باور هستند که «ایمان به خدا و تمایل به طرفداری از عشق مسیح، از همان حقیقت مربوط به نجات دیگران نشأت می‌گیرد و هر فرد معتقد در ارتباط با اشاعه‌ی دین، مأموریتی به عهده خواهد داشت».(57)

این همان نوع نگرش مهاجران به وضعیت خود و شرایط دیگران بود؛ همان نگرشی که بسیاری از مذهبی‌ها و غیر مذهبی‌های آمریکایی از آن وقت تاکنون نسبت به خود احساس می‌کنند. همان طور که زائران خود را مأموران طرح الهی برای ایجاد «پادشاهی او» تلقی می‌کردند، آن‌ها و فرزندانشان نیز مأموریت خود به دیگر نقاط جهان را حتمی می‌پنداشتند. کلیسای آن‌ها حامل نور راستین بود و آن‌ها وظیفه داشتند با مبلغین دروغین «ضد مسیح» [دجال] در دنیای جدید مقابله نمایند، درست همانند همتایان پروتستان که این وظیفه را در دنیای قدیم به انجام می‌رساندند. بی شک یکی از انگیزه‌هایی که وینتراپ و همراهان او را برای ایجاد مستعمره در نیوانگلند ترغیب می‌کرد «جدیت طرفداران پاپ در اشاعه‌ی آیین و خرافات خود و توسعه‌ی پادشاهی ضد مسیح بود؛ اقدامی که خطری مسلم را برای افراد آن‌ها ایجاد می‌کرد و وضعیت آن‌ها را عمیقاً به مخاطره می‌انداخت». همین عقیده‌ی راسخ «نور راستین» بود که مبلغین آمریکایی قرن نوزده میلادی(58) را به تضاد با کلیسای رومی و اسلام در مشرق و در دیگر نقاط جهان سوق داد. آن‌ها به این عقیده پایبند بودند که مسیحیت - مسیحیتی که به آن تعلق خاطر داشتند - «نور حقیقی است که متمایز از نظام‌های دیگر می‌درخشد، خواه این نظام‌ها مذهبی باشند یا اخلاقی، فرقی نمی‌کند... نظام‌هایی که از لحاظ تمام فعالیت‌ها و گرایش‌های خود کاملاً شیطانی بودند. آن‌ها به بدبختی منتهی شده‌اند و این حرکت شرارت انگیز آن‌ها ادامه خواهد داشت».(59)

در این نگرش، دو خصوصیت درخور توجه هستید که نشانه ای از تشکیلات تبلیغی آمریکایی‌ها در آن باقی می‌ماند و نیز نگرش‌های سیاسی در قرن نوزده میلادی را نسبت به کشور مستقل تازه تأسیس متمایز می‌ساخت. اولاً حسی از اهمیت اضطراری و برجسته وجود دارد که به این موقعیت منحصر به فرد (شاید حتا انحصاری) از پروتستان‌های آمریکایی اضافه می‌شد. ثانیا، انگیزش تبلیغی را به رغم مواجهه با خطرات و مشکلات عدیده، در تحقیق این اهداف، خوش بینانه تلقی می‌کردند.

در اذهان افراد با ایمان جای هیچ شکی نبود که خداوند این ملت را برگزیده است تا عامل او در اشاعه‌ی این نور الهی باشند. شرایط دوران، بازتابی از این مسئله بود و علاوه بر این، در آثار مکتوب و موعظه‌های کشیشان آمریکایی هم یافت می‌شد. فردریک مرک(60) می‌گوید «حس مأموریت برای آزاد نمودن دنیای قدیم، پدران زائر و فرزندان آن‌ها را در بر گرفته بود؛ حسی که پس از آن نیز در نسل‌های بعدی آمریکایی‌ها پدیدار شد» و هم چنان بدون تغییر باقی مانده است.(61) نسل مربوط به نیمه‌ی قرن نوزده میلادی، یکی از آن نسل‌های رسالت گرای آمریکایی بودند. یکی از نویسندگان قرن نوزده میلادی با نگاهی به گذشته‌ی ریشه‌های ملت آمریکا، با عقیده‌ای راسخ می‌گوید «ماهیت جمعیتمان به طور چشم گیر نشان می‌دهد که خداوند ما را به عنوان مردمان مبلغ خود منصوب کرده است». او آمریکا را ملتی مبلغ تصویر می‌کند که سرنوشت، آن را فرا می‌خواند تا با استفاده از مزیت‌های جغرافیایی، آزادی و امنیت خود، «گروه‌های مختلفی چون کافران و مسلمانان، بوداییان و پاپ پرستان، سفیدپوستان، رنگین پوستان، افراد مختلف، آزاد و دربند را متمدن نمایند».(62)

بنابراین حس اضطرار و اهمیت، نتیجه‌ی بلافصلی بود که از انتخاب خداوند و اجرای جهانی آن مأموریت تبلیغی نشأت می‌گرفت. پیوریتن‌های نیوانگلند و فرزندان آمریکایی آن‌ها تصور می‌کردند که جهان نیاز مبرمی به کمکشان دارد و معتقد بودند که خداوند آن‌ها را به نمایندگی انتخاب کرده است تا به این نیاز پاسخ دهند. مبلغین آمریکایی امروز از همان زبان استفاده می‌کنند و اگر چه سیاست مداران و زمام داران از نامیدن خداوند به «مأمور عالی رتبه» اکراه دارند، عبارتی چون «ندای تاریخ» و دیگر واژگان مشابه را می‌سازند تا اساساً همان مفهوم را نشان دهند.

پی نوشت ها :

1. دو کتاب از کتب عهد عتیق که منبع اصلی تاریخچه‌ی قوم اسرائیل در خلال قرون ده و یازده قبل از میلاد است.

2.John Cotton

3.Great Awakening & Revivals

4.Sidney E. Ahlstrom

5.Puritanism

6. الهیات در آمریکا، اثر سیدنی ایی. آلستروم [Sydney E. Ahlstrom) که توسط جیمز وارد اسمیت و جمیسون اِی للاند [James Ward Smith & Jamison A. Leland] در قالب کتاب دین در زندگی آمریکایی گردآوری شده است (پرینستون، نیوجرسی: نشر دانشگاه پرینستون، 1961)، جلد 1، صفحه‌ی 236.

7. جهان جدید اصطلاحی است که در ابتدا برای اشاره به قاره‌ی تازه کشف شده‌ی آمریکا استفاده می‌شد و در هر کجای این متن منظور از آن آمریکا است.-م.

8. برای اطلاعات بیش‌تر درباره‌ی این موضوع، آثار ورنون لویس پرینگتون، چارلز فیدلسون، اچ. ریچار نیبور (پسر) و پری میلر [Vernon Lewis Parrington. Charles Feidelson, Jr. H. Richard Niebuhr, Perry Miller] را ببینید.

9. Pilgrim Fathers؛ ساکنان اولیه‌ی پلیمت در دوران استعماری در آمریکا.-م.

10. مفاهیم التفات آشکار الهی [Manifest divine favor] و بسط و توسعه‌ی نژادی قلمروی ایالات متحده، عوامل مهمی هستند که اغلب تفکر سیاسی و دیپلماتیک آمریکایی‌ها در برخورد با بومیان و رابطه با دیگر کشورها را تحت تأثیر قرار می‌داد.

11. جان کاتن، وعده‌ی خداوند به مستعمره‌اش، جلد 3، شماره‌ی 53 (بوستون، ماساچوست: انجمن Old South؛ بدون تاریخ)، صفحه‌ی عنوان.

12. جان کاتن، وعده‌ی خداوند به مستعمره‌اش، جلد 3، شماره‌ی 53 (بوستون، ماساچوست: انجمن Old South؛ بدون تاریخ)، صفحه‌ی 5.

13. Cotton Mather

14. کاتن میدر، آثار شکوهمند مسیح در آمریکا، (هارتفورد، کانتیکات: اس. اندروز و سان [S Andrews & Son]، 1855)، جلد 1، صفحه‌ی 69.

15. John Winthrop

16.جان وینتراپ، «نتایج ایجاد مستعمره در نیوانگلند»، Old South Leaflets، جلد2، شماره‌ی 50 صفحه‌ی 10.

17. Roger Williams

18. روجر ویلیامز، نامه‌های روجر ویلیامز به وینتراپ، Old South Leaflets، جلد 3، شماره‌ی 54 (بوستون، ماساچوست: انجمن Old South، بدون تاریخ)، صفحه‌ی 4.

19. Increase Mather.

20. Days of Midian

21. اینکریز میدر، رواج دعا، تاریخ ابتدایی نیوانگلند (آلبانی، نیویورک: جی مانسل، 1864)، صفحه‌ی 255.

22. Nehemiah

23. میدر، آثار شکوهمند مسیح در آمریکا، جلد 1، صفحه‌ی 131.

24. Savannah

25. جرج واشینگتن، سخنرانی‌های واشینگتن خطاب به کلیساها، Old South Leaflets، جلد 3، شماره‌ی 56، (بوستون، ماساچوست: انجمن Old South، بدون تاریخ)، صفحه‌ی 15.

26. Perry Miller

27. پری میلر، از پیمان تا احیا، اسمیت و جمیسون، 1961، جلد 1، صفحه‌ی 325.

28. آلستروم از انتشارات اسمیت و جمیسون، همان، صفحات 1-240.

29. آلستروم از انتشارات اسمیت و جمیسون، همان، صفحات 241.

30. Churches of God؛ عبارتی است که اشاره به تمام فرقه‌های مسیحی دارد.-م.

31. Salem Community

32. میدر، آثار شکوهمند مسیح در آمریکا، جلد1، صفحه‌ی 71.

33. میدر، آثار شکوهمند مسیح در آمریکا، جلد1، صفحات 3-71.

34. میدر، آثار شکوهمند مسیح در آمریکا، جلد1، صفحات 12-10، 28.

35. Samuel Worcester

36. ساموئل ورکستر، دو سخنرانی (شهر سالم، ماساچوست: هارون پول [Haron Pool]، 1805)، صفحات 6-5.

37. ساموئل ورکستر، دو سخنرانی (شهر سالم، ماساچوست: هارون پول [Haron Pool]، 1805)، صفحه‌ی 8.

38. ساموئل ورکستر، دو سخنرانی (شهر سالم، ماساچوست: هارون پول [Haron Pool]، 1805)، صفحه‌ی 40.

39. Isaac Penington

40.Thomas Greene

41. موضوع زندگی در حکم سفری معنوی از اسارت در گناه تا آزادی در ایمان را در کتب شکایت اسیران (1668) اثر توماس کارلتون [Thomas Carleton] و رابطه‌ی بازگشت انسان و مصیبت‌های او از یک اسارت طولانی و غم بار... (لندن، 1677) اثر توماس بیلز ببینید؛ مسافران زیونز [Zyons Travellers]، در این جا بار دیگر آزادی و ایمان راستین به واسطه‌ی سرزمین مقدس نمادین نشان داده می‌شود. برای این منابع و منابع دیگر در این حوزه کتاب آمریکایی‌ها در سرزمین بیگانه اثر مارسیا جی. پانکیک [Marcia J. Pankake] (رساله‌ی چاپ نشده ی دکترا، دانشگاه مینیسوتا، 1975)، صفحات صفحات 12-9 را مشاهده فرمایید.

42. همان گونه که ورنون ال. پرینگتون [Vernon L. Parrington] تحت عنوان پیوریتن‌های آسمانی (1720-1620)، صفحه‌ی 41 نقل کرده است.

43.William Bradford

44. ویلیام بردفورد [William Bradford]، تاریخ مستعمره‌ی پلیمت، Old South Leaflets، جلد 7، شماره‌ی 153 (بوستون: بدون تاریخ)، صفحات 13-12.

45. ویلیام بردفورد [William Bradford]، تاریخ مستعمره‌ی پلیمت، Old South Leaflets، جلد 7، شماره‌ی 153 (بوستون: بدون تاریخ)، صفحات 14-13.

46. میدر، آثار شکوهمند مسیح در آمریکا، جلد 1، صفحه‌ی 60.

47. Vernon Parrington

48. پرینگتون، پیوریتن‌های آسمانی، صفحه‌ی 32.

49.همان گونه که نیبور در کتاب قلمروی پادشاهی خداوند در آمریکا صفحه‌ی 48نقل کرده است.
50.H. Richard Nibuhr

51. همان گونه که نیبور در کتاب قلمروی پادشاهی خداوند در آمریکا صفحه‌ی xiiنقل کرده است.
52. همان گونه که نیبور در کتاب قلمروی پادشاهی خداوند در آمریکا صفحه‌ی 48نقل کرده است.

53. استیفن اُلین، مجموعه آثار استیفن اُلین، جلد 1(نیویورک: هارپر، 1852)، صفحه‌ی 61.
54.Stephen Olin

55. استیفن اُلین، مجموعه آثار استیفن اُلین، جلد 1(نیویورک: هارپر، 1852)، صفحه‌ی 62.

56. نتایج، وینتراپ، صفحه‌ی 4.
57. اُلین، مجموعه آثار، جلد 1، صفحات 15-114.

58. نتایج، وینتراپ، صفحه‌ی 1

59. اُلین، مجموعه آثار، جلد 1، صفحه‌ی 62.

60.Fredrick Merk

61. فردریک مرک [Fredrick Merk]، بسط و توسعه‌ی نژادی قلمرو و رسالت در تاریخ آمریکا (نیویورک: آلفرد ای. کناپف، 1963)، صفحه‌ی 3.

62. ایالات متحد: ملت متعهد به تبلیغ دین، بررسی الهیات در آمریکا، جلد 1، ژانویه‌ی 1859، صفحات 7-166.

منبع : شعبان، فؤاد؛ (1390)، به خاطر صهیون(سنت یهودی - مسیحی در فرهنگ آمریکایی)، ترجمه یاسر فرحزادی، تهران، نشر ساقی، چاپ اول.

  • موافقین ۴
  • ۱۷۱۶ بار مطالعه شده است

samuel worcester

ساموئل ورکستر

پیوریتن

نظرات (۲)

سلام، مطالب خوبی میگذارید، خدا خیرتان دهد...
دانشنامه دفاعی:
سلام علیکم
سپاس از حسن نظر و دعای خیرتان
عالی نوشتین
دانشنامه دفاعی:
اختیار دارید
بنده فقط کمی ویرایش کردم و تصاویر را افزودم [شعبان، فؤاد؛ (1390)، به خاطر صهیون(سنت یهودی - مسیحی در فرهنگ آمریکایی)، ترجمه یاسر فرحزادی، تهران، نشر ساقی، چاپ اول.]
مقصودم هم گشودن مبحث و گفتگو پیرامون موضوع و روشنگری است.
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی