نظام اطلاعاتی آرژانتین شامل 6 نهاد مادر است که هر کدام از آنها دارای زیر مجموعههای اطلاعاتی بدین شرح میباشند: نهاد ریاست جمهوری به عنوان بدنه اصلی اطلاعاتی شامل اداره اطلاعات (به
عنوان سازمان اطلاعات و امنیت داخلی و خارجی و اصلیترین سازمان اطلاعاتی
این کشور مطرح است)، "مؤسسه اطلاعات ملی" (ENI)، "اداره نظارت قضایی"
(DOJ)، "سرویس فدرال مبارزه با مواد مخدر" (SEFECONAR)، و "ژاندارمری ملی
آرژانتین" (SIGN) است؛ وزارت دفاع، دارای زیر مجموعهای به نام "اداره ملی اطلاعات دفاعی استراتژیک" (DNIEM) است؛ وزارت دادگستری، شامل "سرویس اطلاعات ندامتگاه فدرال" (ISPF) و "اطلاعات پلیس امنیت فرودگاه" (ASPI) است؛ وزارت کشور،
شامل "اداره ملی اطلاعات جنایی" (DNIC)، "اطلاعات پلیس فدرال آرژانتین"
(IPFA)، "اطلاعات پلیس بوئنوس آیرس" (SIPBA)، و "اطلاعات ریاست نیروی
دریایی آرژانتین" (SIPN) است؛ وزارت اقتصاد (UIF) شامل "واحد اطلاعات مالی" است؛ و در آخر سازمان اطلاعات ستاد مشترک نیروهای مسلح (J-2) شامل
"مرکز جمعآوری اطلاعات نظامی" (CRIM)، "سرویس اطلاعات نیروی زمینی"
(SIE)، "سرویس اطلاعات نیروی دریایی" (SIN)، و "سرویس اطلاعات نیروی هوایی"
(SIFA) است. در این گزارش، تمرکز اصلی بر روی اداره اطلاعات است.
ریاست اطلاعات (SI یا SIDE)
این
سازمان، اصلیترین نهاد اطلاعاتی و امنیتی کشور آرژانتین است. ریاست
اطلاعات در زبان اسپانیولی Secretaría de Inteligencia و در زبان انگلیسی
Secretariat of Intelligence خوانده شده و مخفف آن SI است. البته نام این
سازمان سالهاست که اغلب در میان مردم "سازمان اطلاعات دولتی" (Secretariat
of State Intelligence) خوانده میشود که مخفف آن SIDE است. عمده فعالیت
این سازمان در حوزه جمعآوری و تولید اطلاعات و ضداطلاعات درون مرزی و برون
مرزی است.
در سال 1946، خوآن پرون -رییس جمهور وقت- طبق فرمان شمار 337/46 اقدام به تشکیل سازمانی به نام "سازمان هماهنگی اطلاعاتی دولت" (SIDE) نموده و رودولفو فرویده (Rodolfo Freude) را به عنوان رییس سازمان منصوب نمود. پس اولین رییس سازمان، فرویده است.
هدف این اقدام بدین گونه بود که سازمان مذکور تمامی فعالیتهای اطلاعاتی داخل و خارج را عهدهدار شود. پیش از تأسیس این سازمان، عمدتا دفتر اطلاعاتی رییس جمهور و یا نهادهایی مثل حفاظت اطلاعات نیروی زمینی و نیروی دریایی ارتش آرژانتین این مسؤولیت را بر عهده داشتند.
اما اولین تغییرات و اصلاحات ساختاری در SIDE به سال 1956 در زمان ریاست جمهوری پدرو آرامبورو (Pedro Aramburu) رخ داد. وی فرمان 776/56 مورخ 20 ژانویه را صادر نمود و نام سازمان را به "اداره اطلاعات دولتی" (Secretariat of State Intelligence) تغییر داد که مخفف آن SIDE است. شاکله سازمان از سرویس اطلاعاتی انگلیس الگوبرداری شد.
اما در دولت خوآن کارلوس اونگانیا (Juan Carlos Onganía)، سرنوشت سازمان به دست مردی کارآزموده و بسیار متبحر به نام ژنرال سنورانس (Señorans) افتاد. سنورانس که یکی از محترمترین رؤسای تاریخ SI یا همان SIDE است، بنیانگذار ماموریتهای جاسوسی برونمرزی است. این مأموریتها که غالبا بسیار پیچیده بودند، به بهترین نحو انجام میشدند.
این رییس کارآزموده، پرسنل سازمان را به 1200 نفر افزایش داد و سطح دانش و توانایی عملیاتی نیروهای به طرز شگرفی ارتقا یافت. سنورانس، استخدام و استفاده از مأمورین زن برای انجام عملیاتهایی با اتکا بر سوء استفاده از ضعفهای مردانه را برای اولین بار در دستور کار قرار داد. هم او، در سال 1966 در اقدامی شجاعانه و راسخانه اقدام به تعدیل نیرو نموده و 900 نفر از نیروهای سازمان -که شامل کارمندان زن میشد- را اخراج کرد. نکته جالب اینکه در بین نیروهای سازمان معروف بود که سنورانس به رغم استفاده از نیروهای زن، از نفوذ و قدرت گرفتن آنها به شدت ترس داشت و به همین دلیل همه آنها را اخراج کرد. در همان سال، تلاش ناموفقی برای گروگانگیری در سفارت شوروی سابق در بوئنوس آیرس صورت گرفت. اما به هر حال، دولت وقت شوروی تهدید کرد که با طرح شکایت، موضوع را به سازمانهای بینالمللی منعکس میسازد. اونگانیا، چارهای نداشت جز اینکه از سنورانس بخواهد که استعفا بدهد. او استعفا داد اما در آخرین اظهاراتش از شیطنت "پتروف" (Petrov) -سفیر وقت شوروی در استرالیا- در بکارگیری جاسوسان KGB در آرژانتین سخن به میان آورد.
ولادیمیر میخائیلوویچ پتروف
در دولت ژنرال آلخاندرو آگوستین لانوس (Alejandro Agustín Lanusse)، وی در 27 فوریه سال 1973 قانون 20.195/73 را صادر کرد که طبق آن پرسنل، مأموریتها، وظایف و دیگر امور سازمان مشخص شد. در زمان دولت کودتای خورخه رافائل ویدلا (Jorge Rafael Videla)، وی با صدور دستور لازمالاجرای 13 می 1976، وظایف سازمان را در حوزه کنترل و جاسوسی از سازمانهای چریکی، اتحادیههای کارگری، و هرگونه سازمان خرابکار و توطئهگر و یا همکار با این گونه سازمانها تعریف کرد. SIDE در آن زمان در عملیات مشهور شاهرخ (کرکس آمریکایی) در معیت سایر کشورهای آمریکای جنوبی شرکت کرد.
در سال 1983 که مردم آرژانتین دموکراسی را تجربه کردند، دولت رائول آلفونسین اقدام به تعدیل نیرو و بازسازی پرسنل کرد و سازمان کاملا در خدمت اهداف ملی قرار گرفت.
اما دوره فرناندو دلاروآ (Fernando de la Rúa) در سال 2001، دوره بیتوجهی به سازمان بود. در آن سال، بودجه به نصف تقلیل یافته و نیمی از پرسنل تعدیل شده بودند. علت این تصفیه سازمانی، وجود برخی از نیروهای وابسته به "فرآیند سازماندهی دوباره ملی" (National Reorganization Process) در دوره ویدلا بود. در این فرآیند، تمامی نیروهای اطلاعاتی دموکراسیخواه دوره آلفونسین بازنشسته، برکنار و یا ترور شدند، و نیروهایی با وابستگی کامل به دیکتاتوری نظامی ویدلا، به استخدام سازمان درآمدند. اما سالها بعد، دلاروآ با توجه به سیاست پیشگرفته ترجیح میداد که سیستم امنیتیاش منزه از این گونه افراد باشد.
در سال 2003 که نستور کرشنر (Nestor Kirchner) به ریاست دولت رسید، اقدام به پاکسازی سازمان از فساد داخلی کرد. او به سرجیو آکه ودو Sergio) Acevedo) -رییس وقت سازمان- دستور داد که وضعیت امنیتی سازمان را از حیث تجهیزات و نیروی انسانی طی یک گزارش مبسوط به وی اطلاعرسانی کند. نتیجه گزارش آکه ودو، خبر از وجود نیروهای غیرمطمئن، فساد مالی بسیاری از مأمورین اطلاعاتی در زمینه قاچاق و دلالی گازوئیل، مواد غذایی، و خودرو و همچنین عدم وجود تجهیزات در شأن یک سازمان اطلاعاتی میداد. لذا، سریعا دستور به تعدیل این افراد داده شد.
اسکار پاریلی (Oscar Parilli) رییس کنونی سازمان
وی متولد 13 آگوست 1951 و یک سیاستمدار و حقوقدان است. مدرک کارشناسی خود را در سال 1976 اخذ نمود و کارشناسی ارشد را در مدیریت بازرگانی ادامه داد. از نیمه دوم دهه 1970 تا نیمه دوم دهه 1980 را به موفقیتهای مختلف گذراند. از سال 1976 تا 1982 عضو کانون وکلا بود که دو سال آخر به نایب رییسی این اتحادیه رسید.
در سال 1982 به همراه گروهی از شبهنظامیان اقدام به تشکیل گروهی به نام "آتنیو خارچّه" کرد. از سال 1983 تا سال 1987 به عنوان معاون فرماندار ایالت "نئوکن" فعالیت کرد که یک سال آخر نیز ریاست بلوک "پرونیستها" در این ایالت را بر عهده داشت. از سال 1988 تا 1993 ریاست "حزب عدالتگرایان" را عهدهدار شد و در سال 1989 به عنوان معاون ملی ایالت منصوب شد. در سال 1991، وارد کارزار انتخابات فرمانداری شد و در نهایت با کسب 30 درصد آراء و قبول شکست از خورخه سوبیش (Jorge Sobisch) در رده دوم قرار گرفت. در سال 1993 در حالی که حزب جدید خود تحت عنوان "پرونیسم ویکتوریا" را رهبری میکرد به رقابت انتخاباتی با حزب کارلوس منم (Carlos Menem) -رییس جمهور سابق آرژانتین- پرداخت و نهایتا شکست خورد.
وی در انتخابات 1995 از بوردون آلوارز حمایت کرد که توفیقی نیافت. لذا، عملا تا سال 2003 از سیاست کناره گرفت و به شغل وکالت و تجارت پرداخت. البته در این سالها، از طریق یکی از دوستان مشترک به نام کاچو کابالرو (Cacho Caballero) رفاقت بسیار نزدیکی با نستور کرشنر (Nestor Kirchner)-رییس جمهور سابق آرژانتین و همسر درگذشته رییس جمهور فعلی- پیدا کرد. همین دوستی موجب شد که وقتی کرشنر در سال 2003 به ریاست جمهوری برگزیده شد، او را به عنوان رییس دفتر ریاست جمهوری برگزیند. این انتصاب در دوره بعدی، یعنی دوره اول ریاست جمهوری کریستینا فرناندز کرشنر -همسر نستور- نیز تکرار شد. نهایتا، این حقوقدان و سیاستمدار در سال 2015 از سوی کریستینا فرناندز کرشنر (Cristina Fernandez Kirchner) -رییس جمهور فعلی- به سمت ریاست اداره اطلاعات منصوب شد.
ساختار
سه مقام اول SIDE شامل رییس کل، معاون کل، و رییس دایره اطلاعات و عملیات میشود. سازمان SIDE -به عنوان اصلیترین نهاد اطلاعاتی آرژانتین- مستقیما به رییس جمهور که تعیینکننده طرح امنیت ملی است، گزارش میدهد. این سازمان علاوه بر تأمین امنیت داخلی و خارجی، وظیفه پیگرد جنایی را همچون سازمان FBI بر عهده داشته و با وزارت دادگستری همکاری میکند. این سازمان، مانند هر سازمان اطلاعاتی دیگر، دارای دو زیرمجموعه در داخل است: "مدرسه ملی اطلاعات" که وظیفه استخدام، آموزش نیروهای جدیدالورود، و اعزام آنها به آژانسها و سازمانهای تابعه را بر عهده دارد. این نهاد، همچنین به بررسی و آنالیز دکترین اطلاعاتی و امنیتی کشور پرداخته و استراتژی امنیتی را به دانشجویان توانمند برای مقابله با شیطنتهای خارجی میآموزد.
شخص رییس جمهور در انتصاب رییس سازمان و معاونین نقش مستقیم دارد. اما معاونین در انتخاب معاونان و پرسنل خود دارای محدودیتهایی هستند. SIDE، دارای سه معاونت داخلی، خارجی، و پشتیبانی موسوم به "آپویو" (Apoyo) است. البته برای این سه معاونت نام رمزی A,B, وی C انتخاب شده و مأمورین سازمان حضور پر رنگی در سفارتهای آرژانتین در سراسر دنیا دارند. آنها از مصونیت سیاسی برخوردار بوده و با عناوینی چون مشاور رسانهای، مشاور گردشگری، و فرستاده فرهنگی اقدامات جاسوسی را پیش میبرند.
اهداف
اهداف سازمان SIDE بدین شرح است:
* حفظ جان و امنیت عمومی حتی به قیمت جمعآوری اطلاعات فردی البته در سایه قانون.
* شناسایی و تحلیل تهدیدات خارجی و داخلی علیه مردم در خدمت رفاه آنها.
* کمک به دولت در زمینه تشخیص ظرفیت و آسیبپذیری اپوزیسیون داخلی و همتایان برونمرزی
* شناسایی کنشها و فرآیندهای موجود به عنوانی فرصت مناسب نیل به اهداف ملی
* بهبود و تحکیم روابط با سایر سازمانهای اطلاعاتی جهان در جهت بده بستان اطلاعاتی و اعتمادسازی
* فرمولبندی طرح اطلاعات ملی
* هماهنگی روابط لازم بین نهادهای اطلاعاتی کشور
* اطلاعرسانی به و هماهنگی با سایر نهادهای دولت برای جلوگیری از هر گونه اقدام خرابکارانه
* تولید اطلاعات برای استفاده از فرصت جهت پیشبینی حرکت بازیگران منطقهای و جهانی
* نظریهپردازی بر موضوعاتی چون تروریسم بینالمللی، قاچاق سلاح، و قاچاق دارو در چشماندازهای بین قارهای و جهانی
* دیدهبانی از منطقه جهت پیشبینی فرآیندهای مهم
* پاسخ به خواستههای "کمیسیون دو جانبه اطلاعات و فعالیتهای کنترل ملی"
* پیشبینی سناریوهای [اطلاعاتی و امنیتی] در عرصه بینالمللی و برآورد انعکاس آن بر کشور
* یاری وزارت دادگستری برای شناسایی و جلوگیری از جرایم سازمان یافته، پولشویی، و قاچاق
* پیگیری انواع جرایم از قبیل انواع قاچاق، آدمربایی، انواع جعل، و تلفات سایبری پس از صدور دستور از طرف قاضی
* آموزش و ارتقاء شرایط علمی و کارکردی پرسنل همچون دیگر ادارات دولت
* بسط روابط با سازمانهای دولتی و خصوصی داخلی و خارجی
بخشها و معاونتها
ساختمان بزرگ سازمان که واقع در خیابان 25 بوئنوس آیرس است، در سال 1929 ساخته شد و دارای 24 پایگاه عملیاتی در جهان است. سه معاونت اصلی SIDE شامل زیر مجموعههایی به شرح ذیل میشوند:
معاونت درون مرزی (کد 8) متخصص در تولید و پردازش اطلاعات در داخل شامل:
* مدیریت اطلاعات درون مرزی: متخصص جمعآوری اطلاعات در مورد مسائل ملی برای استفاده در فضاهای فنی ، عملیاتی، و مدیریتی
* ریاست جمعآوری اطلاعات داخلی: متخصص جمعآوری اطلاعات از فضای داخلی جامعه
* مدیریت نظارت قضایی (کد 84): متخصص در شنود تلفنی و نظارت اینترنتی در همکاری با سیستم قضایی
* مدیریت ضد اطلاعات (کد 85): متخصص در عملیاتهای ضد اطلاعات و ضد جاسوسی
* مدیریت ارتباطات اجتماعی: متخصص در جمعآوری و تحلیل اطلاعات جامعه
معاونت برون مرزی (کد 3) متخصص در جمعآوری و تولید اطلاعات برون مرزی شامل:
* مدیریت جمعآوری اطلاعات خارجی: متخصص در جمعآوری و اشاعه اطلاعات مربوط به مسائل بینالمللی. این مبحث فضاهای گوناگون را با اهداف عملیاتی و فنی در بر میگیرد و در این مسیر، اعزام نیروهای اطلاعاتی جهت برگزاری جلسات محرمانه با نیروهای اطلاعاتی کشورهای دیگر از ملزومات است.
* مدیریت اطلاعات برون مرزی: متخصص تولید اطلاعات دولتی و درون مرزی در فضاهای برون مرزی در یک طبقهبندی بسیار منظم و در قالب تحلیل استراتژیک. این فضاها شامل موارد ذیل است:
- فرآیندهای سیاسی، اقتصادی، و اجتماعی بینالمللی
- تروریسم بینالمللی و جرایم فراملی
- فرایندهای مربوط به بازداری سلاحهای کشتار جمعی
مسئول حمایت لجستیک پرسنل و مراکز پردازش اطلاعات و ارتباطات سازمان
هم اکنون پرسنل سازمان از 2500 تا 3000 نفر در داخل و خارج کشور است. فقط ریاست و معاونت SIDE مجاز به حضور آشکار بوده و مابقی افراد سازمان طبق "قانون 25.520 اصلاحات اطلاعاتی" موظف به حفظ هویت محرمانه خود هستند. 80 درصد کارکنان در خدمت معاونت درون مرزی و 20 درصد دیگر در خدمت معاونت برون مرزی و پشتیبانی هستند.
ضد تروریسم
پس از حادثه بمبگذاری آمیا، سازمان سریعا اقدام به ایجاد یک رنسانس آموزشی در داخل خود کرد. در این مسیر، سازمان سیا شرایطی را فراهم کرد که نیروهای SIDE (یا همان FIA جدید) تحت آموزش افسران زبده آمریکایی با مبانی ضدتروریسم آشنا شوند. از طرف دیگر، از آنجایی که دولت وقت آرژانتین این اقدام را مربوط به ایرانیها و اعراب میدانست، آموزش زبان و تاریخ فارسی و عربی در دستور کار قرار داد. همچنین، مقرر شد که عملیاتهای آتی با افراد آشنا با فرهنگ ایرانی و عرب پیش برود. در نهایت، عملیات بزرگ "قنطورس" (Operación Centauro- صورت فلکی نیمه انسان و نیمه اسب) برای مبارزه با تروریسم اسلامی (!) با رهبری سازمان CIA در سه محور شروع شد: شنود تلفنی، کنترل ایمیل، و نظارت مخفیانه بر مظنونین.
عملیاتها
عملیات جنگ کثیف (Dirty War): نقش سازمان SIDE در طی "عملیات شاهرخ" (کرکس آمریکایی-Condor) - که پیشتر از آن نام برده شد، بسیار پر رنگ بود. در زمان خورخه ویدلا، در طی عملیات شاهرخ، سازمان اطلاعاتی آرژانتین مرکز شماره 18 عملیاتهای تاکتیکی واقع در بوئنوس آیرس را در اختیار افسران اطلاعاتی ائتلاف کشورهای آمریکای جنوبی قرار داد.
یکی از مهمترین عملیاتهای SIDE در همکاری با سازمان DINA (سازمان اطلاعات و امنیت شیلی) و سازمان اطلاعات و امنیت اوروگوئه در همین مرکز برنامهریزی شد. قرار شد که سه شخصیت سیاسی مقیم در پاریس در یک زمان ترور شوند: ایزابل آلنده Isabel Allende (دختر سالواتور آلنده رییس جمهور فقید شیلی)، رودولفو ماتارولو Rodolfo Matarollo (از اعضای برجسته ارتش انقلابی خلق آرژانتین)، و انریکه ارو Enrique Erro (سناتور سابق اوروگوئهای).
هر سه نفر مخالف رژیمهای دیکتاتوری و نامشروع آن زمان سه کشور و از چهرههای تاثیرگذار بودند. پیشنهاد این عملیات از سوی مانوئل کنترراس (Manuel Contreras) -رییس وقت سازمان اطلاعاتی شیلی- مطرح گشت و قرار شد که ترور آنها با تفنگهای 9 میلی متری و یا کالیبر 22 صورت بگیرد. این عملیات، به دلیل اصرار سفیر وقت آرژانتین در پاریس برای باز کردن در کیفهای حاوی اسلحه و در نتیجه کشف آنها و امتناع از تحویلشان به مأمورین ترور، ناکام ماند.
عملیات مریلین (Marilyn): وقتی هکتور خوزه کامپورا (Héctor José Cámpora) در سال 1973 به ریاست جمهوری آرژانتین رسید، فیدل کاسترو، اقدام به اعزام هیئتی به منظور تبادل فرهنگی بین دو کشور کرد. SIDE حس خوبی نسبت به کوباییها نداشت. در همین زمان، یکی از تحلیلگران سازمان فهمید که هیئت اعزامی کوبا، نسبت به زنان مو طلایی ضعف دارند. در نتیجه، کافه "لابیهلا" در محله "رکولتا" بوئنوس آیرس تبدیل شد به مرکز دلالی زنان مو طلایی برای کوباییها توسط مامورین اطلاعاتی SIDE. حالا، زمان نفوذ به بدنه امنیتی کوبا بود و بازیگران اصلی طبیعتا همان زنان مو طلایی بودند. با پیشنهاد بسیار خوب استخدام، سه تن از همین زنان که پتانسیل آنها مورد تایید قرار گرفته بود، به هیئت کوبایی گره خوردند. تصاویر کوباییهای هدف، به سه مأمور جدید زن نشان داده شد و پس از آموزش کامل هر سه، سناریوی جدید زندگی و شخصیتشان به آنها تفهیم گردید.
طراح عملیات مریلین، از زنان بیوه دارای فرزند استفاده کرد تا بدین طریق هیچگونه شکی در کوباییها و خانواده خود این زنان ایجاد نشود. نهایتا پس تلاشهای مکرر سه زن، از سه کوبایی مورد نظر دو نفر آنها به دام عشق زنان افتادند. شش هفته شنود در اتاق محل اقامت کوباییها صورت گرفت که ناگهان سفارت کوبا دستور به بازگشت آنها داد. سازمان که میخواست بداند آیا کوباییها در تحریک چپگرایان آرژانتینی نقش دارند، چیزی دستگیرش نشد اما به خوبی به یک موضوع پی برد: "زن، در دنیای جاسوسی یک وسیله بسیار ارزشمند است". پس از این عملیات، به هر سه زن پیشنهاد فعالیت دائم در سازمان داده شد. یکی از آنها پذیرفت و دو تن دیگر، دوباره تن به کلوبهای شبانه سپردند. زنهای سازمان، در دهه 1970 که پرتنشترین سال این نهاد بود، نقش بسیار مهمی را در عملیاتها ایفا کردند.
عملیات 20 سال (Veinte Años): در 28 اکتبر 1995، انریکه گوریاران مرلو (Enrique Gorriarán Merlo) -تحت تعقیبترین ترورریست آرژانتینی- در شهر "تپوزتلان" در 60 مایلی مکزیکو سیتی دستگیر شد. بلافاصله او را سوار هواپیما کردند و به سازمان SIDE انتقال دادند. مرلو، متهم به طراحی طرح ترور آناستازیو سوموزا و حمله تروریستی 1989 به هنگ نظامی "لاتابلادا" توسط گروه خود موسوم به MTP بود.
شرح عملیات به این شکل است که وقتی مرلو به مکزیکو میرسد، متوجه میشود که در راه چند نفر او را تعقیب میکنند. در حین گذر از شهر، در زمان توقف در یکی از میادین، متوجه حضور سه فرد با چهره آرژانتینی میشود. از شواهد و قرائن درمییابد که آنها باید مامور اطلاعاتی آرژانتین باشند. خلاصه اینکه، پس از تعقیب و گریزهای مداوم، بالاخره او را در تپوزتلان محاصره کرده و دستگیر میکنند. سه بار بازجویی میشود و نهایتا لب به اعتراف و تایید نام خود گشوده و خواستار انتقال خود به پناهگاه میگردد (در بدنه امنیتی مکزیک مرسوم است که اگر یک جاسوس یا تروریست خارجی را دستگیر کنند، پس از اخذ اعتراف او را به پناهگاه مخفی انتقال میدهند). اما مامورین مکزیکی که همراه با آرژانتینیها 6 نفر میشدند، دست وی را در دست مامورین سازمان SIDE میگذارند. نهایتا، مرلو پس از تجربه مشتمال خودمانی سازمان، به حبس ابد محکوم میگردد، اما در سال 2003 با دستور مستقیم ادوآردو دوهالده Eduardo) Duhalde) -رییس جمهور وقت- آزاد میشود.
عملیات فصل (Cabildo): در آغاز، خوآن خوزه گالیانو (Juan José Galeano) قاضی پرونده آمیا که در حل مسئله با فساد تهدید و رشوه دست به گریبان بود، از هوگو آنزورهگویی (Hugo Anzorreguy)-رییس سابق سازمان- میخواهد که یک شاهد کلیدی به نام کارلوس تلدین (Carlos Telledín) که حاضر به ارائه شهادت نبوده را با تطمیع به دادگاه بکشاند. آنزورهگویی و تیمش، 400 هزار دلار را به تلدین که دلال اتومبیلهای سرقتی بود پیشنهاد دادند و قرار شد که این مبلغ به حساب همسرش آنا بورانی در یکی از شعبات بانک لویدز در "خیابان فصل" واقع در بوئنوس آیرس، واریز شود. عملیات به دلیل رفتار مخفیانه SIDE در پرونده آمیا بسیار معروف شد. این عملیات محرمانه، در زمان نستور کرشنر، طی جلسات شهادت توسط تنی چند از مامورین سازمان افشاء گردید.
نظارت بر سفارتهای خارجی مستقر: دهه 1960 را میتوان دهه جاسوسی از سفارت کشورهای کمونیست و بلوک شرق در بوئنوس آیرس دانست. در طی بازجوییها و دادگاهیهای پرونده آمیا از آنتونیو استیوزو (Antonio Stiusso)-رییس وقت بخش عملیات ضد جاسوسی- سؤال شد که به چه علت سازمان SIDE اقدام به شنود تلفنی و تعبیه ابزار جاسوسی در سفارت ایران و کوبا کرده است. استیوزو، در پاسخ گفت که این عملیاتها صرفا مربوط به وظایف ضد جاسوسی بوده و هیچ ارتباطی به پرونده آمیا ندارد. به هر حال، در سال 1998 دولت آرژانتین به این بهانه که طی آن شنودهای تلفنی معتقد است که ایرانیان در بمبگذاری آمیا دست داشتند، تعدادی از دیپلماتهای کشورمان را اخراج کرد، اما هیچگاه مدرکی دال بر صحت ادعای خود ارائه نداد.
عملیات سرو (Ciprés): در اواخر دهه 1990، نسریم مختاری که به ادعای آرژانتینیها یک فاحشه و آرایشگر ایرانی است، توسط سازمان SIDE تطمیع و به آرژانتین کشانده شد. اتهام وی، همراهی با عوامل اطلاعاتی ایران برای بمبگذاری سال 1992 سفارت اسراییل در آرژانتین و سال 1994 مرکز آمیا بود. اما کسی که در اعترافاتاش به عنوان شاهد از نسریم اسم برده بود، ویلسون دوس سانتوس (Wilson Dos Santos) نام داشت. دوس سانتوس، در ظاهر یک راننده تاکسی و در اصل یک قاچاقچی بود که عملیات قاچاق را در "مرز سه گانه" (مرز بین برزیل، آرژانتین، و پاراگوئه) صورت میداد. ظاهرا نسریم و ویلسون با همدیگر رابطه خصوصی داشتند و طبق ادعای این قاچاقچی، وی از قضیه بمبگذاری از طریق منابع مرتبط به نسریم در "جامعه اسلامی بوئنوس آیرس" خبر داشت و چند هفته قبل هم به سفارت آرژانتین در میلان خبر داده بود. البته خود سانتوس مشکوک به فعالیت در پلیس یا سازمان اطلاعاتی برزیل بوده است.
طبق دستور قاضی گالیانی، سازمان SIDE طی عملیات سرو، مامورین خود را به جای تاجر به نسریم که در آن برهه زمانی در سوئیس بود، نزدیک میکند. آنها مدعی میشوند که برای مبادله تجاری با ایران نیاز به یک مترجم دارند و بالاخره نسریم را به آرژانتین کشانده و برای بازجویی با خود میبرند. نهایتا، پس از بازجویی فراوان مسجل میگردد که این زن هیچ نقشی در این اتفاقات نداشته و اساس پای ایران در میان نیست.
عملیات رشوهدهی در مجلس
در سال 2001، دفتر اجراییات ریاست جمهوری، به دستور فرناندور دلاروآ -رییس جمهور وقت- و به کمک سازمان SIDE اقدام به تطمیع و رشوهدهی به چند نماینده مجلس کرد. دلاروآ، نیاز به تصویب لایحه اصلاح کار داشت و این چند سناتور، موانع بزرگ محسوب میشدند. فرناندو دو سانتیبانس -رییس وقت SIDE- از سناتورهای مذکور دعوت کرد که با حضور در دفاتر سازمان به پای معامله بنشینند. سرانجام با افشاء قضیه، آبروی دلاروآ در معرض خطر قرار گرفت و وی از سانتیبانس خواست که استعفا بدهد. رییس سازمان اطلاعات محکوم به حبس شد و غائله خوابید.
ترور مخالفین
در سال 2002، جراید و وزارت دادگستری سازمان SIDE را به ترور دو تن از رهبران اپوزیسیون حکومت وقت به نامهای داریو سانتیلان و ماکسیمیلیانو کوستکی که بر روی پل "پوئیردون" بوئنوس ایرس با شلیک تفنگ شاتگان پلیس کشته شدند، متهم کرد. سازمان در ابتدا سکوت کرد اما پس از افشاء مکالمه بین آلفردو فانچیوتی (مامور پلیس) و اسکار رودریگز (معاون اطلاعات وقت)، یکی از افسران پلیس حاضر در صحنه در دادگاه شهادت داد که یکی از مامورین اطلاعاتی پیش از ترور نزدیک من و دوستانم آمد و گفت "امروز، اتفاقاتی خواهد افتاد". بدین ترتیب، کارلوس سوریا -رییس وقت سازمان- رسما این عمل را تایید کرده و با اشاره به اینکه افراد مورد نظر تحت حمایت یک گروه تروریست کلمبیایی قصد اغتشاش داشتند، اظهار داشت: "دموکراسی نیازمند نظم و قانون است و ما بر مبنای نیاز به قانون چنین کردیم". ادواردو دوهالده که بر سر کار آمد، نیروهای خاطی سازمان را زندانی کرد. اما نستور کرشنر در سال 2005، با حکمی دستور به آزادی همه آنها -به شرط در دسترس بودن- داد.
تغییر نام SI به FIA
خبرگزاری رویترز در مطلب خود به تاریخ 25 فوریه 2015 به قلم هیو برانشتاین از تصویب لایحه درخواست ایجاد سازمان اطلاعاتی جدید تحت نام "آژانس اطلاعاتی فدرال" (Federal Intelligence Agency) به جای اداره اطلاعات آرژانتین خبر داد.
به گفته این خبرگزاری، این اقدام کریستینا فرناندز درست پس از مرگ آلبرتو نیسمان (Alberto Nisman) -دادستان پرونده انفجار در «مرکز همیاری یهودیان در آرژانتین» (آمیا)- و دلیل این تغییر بنیادی در ساختار سازمان امنیت آرژانتین طبق گفته خود فرناندز اقدام خودسرانه یکی از رؤسای سازمان اطلاعاتی به نام آنتونیو استیوزو (Antonio Stiusso) در قتل نیسمان است. اما روزنامه گاردین به نقل از منبع خود در سازمان SIDE در مطلب 27 ژانویه 2015، به وفاداری عمیق استیوزو به خانواده کرشنر و سپس خیانت وی با تحریک نیسمان به اقدام علیه کریستینا میپردازد. خیانتی که کریستینا کرشنر از طریق منابع نفوذی خود در سازمان از آن باخبر میشود و دقیقا برای همین است که نیسمان ناگهان سر بزنگاه فرار کرد. استیوزو، جاسوس افسانهای و فوق حرفهای نظام اطلاعاتی آرژانتین است که سالها با نام "جیمی (خمه) استایلز" (Jaime Stiles) جاسوسی کرد و در دوره نستور کرشنر، نفر سوم سازمان یعنی رییس دایره اطلاعات و عملیات بود.
در حال حاضر، نیروهای اپوزیسیون آرژانتین، فرناندز را متهم میکنند که با به راه انداختن بحث تغییرات در نهادهای امنیتی قصد دارد افکار عمومی را از ماجرای مرگ مبهم نیسمان منحرف کند. به هر حال، پلیس به شدت به دنبال استیوزو بوده و با اینکه سه آدرس از محلهای سکونت وی را در اختیار دارد، هنوز به وی دست نیافته است. این رییس اطلاعاتی، نقش بسیار مهمی در "جنگ کثیف" بر علیه کمونیستها، اتحادیههای کارگری، و چپگرایان آرژانتینی داشت. از سال 1983 که آرژانتین رنگ حکومت دموکراسی را به چشم دید، اتکا به سازمان اطلاعاتی این کشور -با توجه تجربیات شیرین قبلی برای مقابله با مخالفین که این مرد رقم زده بود- بیشتر شد.
بمبگذاری آمیا
بمبگذاری آمیا (Asociación Mutual Israelita Argentina-انجمن مشترک آرژانتین و اسراییل یا کانون همیاری یهودیان) در 18 جولای 1994 رخ داد که 85 کشته و صدها زخمی از خود بر جای گذاشت. دولت آرژانتین، از این اتفاق، به عنوان بزرگترین حمله تروریستی تاریخ کشور خود یاد کرده است. پس از این واقعه، اسراییل که طبق شواهد و قرائنی که در ادامه میآید،خود متهم ردیف اول این بمبگذاری است، از تمام توان خود -به طرق مختلف- جهت محکوم کردن جمهوری اسلامی ایران بهره برد و سالهاست در این امر توفیق نیافته است.
اثبات عدم دخالت ایران در بمبگذاری
در راستای اینکه در طی این سالها بارها جمهوری اسلامی ایران از آرژانتین و جامعه بینالمللی دعوت کرده که برای روشن شدن ابعاد و زوایای پنهان بمبگذاری آمیا، آماده است تا غایت همکاری را نشان دهد، در سال 2012 ایران و آرژانتین توافق کردند که برای تحقیق مشترک در مورد انفجار سال 1994 مرکز یهودیان در "بوینسآیرس" کمیسیونی از پنج قاضی مستقل که هیچ یک از آنها ایرانی یا آرژانتینی نباشند، تشکیل دهند.
اما این توافق دو جانبه میان ایران و آرژانتین، در آن زمان موجب خشم مقامات رژیم صهیونیستی شد. برای مثال، روزنامه صهیونیستی "Times of Israel" در این خصوص نوشت:" اسراییل، از توافقی که بین آرژانتین و ایران برای انجام تحقیقات دو جانبه در خصوص حادثه بمبگذاری مرکز یهودیان در "بوینسآیرس"صورت گرفت، خشمگین است."
لوئیز دلیا (Luis D'Elía) -سیاستمدار آرژانتینی و از نزدیکان کریستینا کرشنر- که دارای منابع موثقی در داخل سازمان اطلاعاتی آرژانتین بوده و به دلیل برقراری ارتباط دوستانه با جمهوری اسلامی، پیوسته در مظان اتهام قرار داشته و رسانههای طرفدار اسراییل از او به عنوان "سخنگوی ایران در آرژانتین" و یا "عامل ایران در آرژانتین" یاد میکنند، چندین مرتبه اذعان داشته که طبق مستندات وی، بمبگذاری آمیا از سوی رژیم اسراییل طراحی شده و هدف آن تخریب وجهه ایران بوده است.
آدریان سالبوچی (Adrian Salbuchi)-تحلیگر سیاسی و نویسنده آرژانتینی- در مارس سال 2008 در مقالهای با عنوان "جنگ در خاورمیانه: شمارش معکوس" اذعان میکند که قوه قضاییه آرژانتین طبق میل و فشار دولت بوش و سازمانهای لابی قدرتمند صهیونیست کار میکند که اتهام را به سمت ایران نشانه گرفتهاند.
از تنها سرنخهایی که نشان دهد ایران در این حادثه نقش داشته است، ساخت یک نوار ویدئویی توسط سازمان SIDE بود که نشان میداد سید محسن ربانی -رایزن فرهنگی سابق سفارت جمهوری اسلامی ایران در آرژانتین- در حال خرید یک دستگان ون سفید رنگ، چند ماه قبل از انفجار است. در خلاصه مجوز دستگیری ربانی و ایرانیهای دیگر در 2006 آمده است: "اسناد قطعی وجود دارد که ثابت میکند ربانی با دلالان خودرو دیدار داشته و به دنبال ونی بوده است که در روز بمبگذاری از آن استفاده شد". در واقع، گزارش اطلاعاتی مربوط به ربانی، 10 روز بعد از انفجار به قاضی گالیونو ارائه شد که نشان میدهد روزی که ربانی به دنبال خرید خودروی ون بود به اول ماه می سال 1993 باز میگردد، یعنی درست 15 ماه قبل از بمبگذاری و مدتها قبل از اینکه بازپرسان آرژانتینی ادعا کردند که ایران قصد ایجاد انفجار در آمیا را داشت.
پس از پیدا نکردن مدارک کافی، سازمان SIDE به مکالمات تلفنی متوسل میشود تا دوباره بهانهای برای متهم کردن ایران پیدا کند. در این زمان، تحلیلگران سازمان ادعا کردند که یک سری از مکالمات تلفنی بین تاریخهای 1 تا 18 جولای سال 1994 با یک تلفن همراه در مرز برزیل انجام شده است. ماموران اطلاعاتی آرژانتین برحسب حدس و گمان ادعا کردند که حتما طرف مقابل، از افراد گروه عملیاتی بمبگذاری بوده و تماسها توسط تلفن همراه ربانی صورت گرفته است. برنازانی رییس گروه افبیآی در آرژانتین که از این ادعا شوکه شده اذعان میکند: "این تحلیل بسیار ضعیف است، زیرا با استفاده از این نوع تحلیل و تفسیرها میتوانید من را به بنلادن ربط دهید. وی در ادامه صراحتا اذعان میکند که تحقیقات گروههای آرژانتینی تنها بر پایه حدس و گمان بوده و نه وی و نه هیچکدام از مقامات واشنگتن مدارک علیه ایران را جدی نگرفتهاند".
اذعان مقامات آمریکایی بر بیگناهی ایران
* به گزارش خبرگزاری buenosaires herald، نیکولاس برنز -نماینده آمریکا- در سال 2009 در سفری به آرژانتین، نقش ایران در حملات تروریستی سالهای 1992 و 1994 در آرژانتین را رد کرد.
به گزارش پایگاه آمریکایی The Nation در سال 2008، جیمز چیک (James Cheek) -سفیر وقت آمریکا در آرژانتین- ضمن رد هرگونه ادعای دست داشتن ایران در بمبگذاری آمیا، در این زمینه گفت: "تا آنجایی که من میدانم، هیچ مدرکی مبنی بر نقش ایران در این حادثه وجود ندارد. بازپرسها به هیچ نتیجهای در این رابطه نرسیدهاند.
ران گودارد (Ron Goddard) -رییس هیئت تحقیق آمریکا در بوئنس آیرس- نیز صحبتهای چیک را تایید کرد. بنا به گفته این مقام ارشد آمریکایی، هیج مدرکی مبنی بر رابطه ایران با بمبگذاری آمیا وجود ندارد. به اعتقاد گودارد، همه ادعاها علیه ایران بیپایه و اساس است.
جیمز برنازانی (James Bernazzani) -رییس مرکز امور حزبالله در اف بی آی- در سال 1997 برای جمعآوری تیمی از متخصصین به منظور بررسی حادثه آمیا انتخاب شد. وی در مصاحبهای در سال 2006 صراحتا اذعان میکند که در تحقیقات آرژانتین از حادثه آمیا هیچ مدرک واقعی مبنی بر نقش ایران یا حزبالله پیدا نشده است.
برنازانی
ردپای شیطنت
از همان ساعات اولیه انفجار، بدون وجود هیچگونه مدرکی، انگشت اتهام به سوی جمهوری اسلامی ایران نشانه رفت. به نوشته پایگاه تحلیلی Rehmat1، همانگونه که انتظار میرفت درست روز بعد از انفجار، یک تیم تحقیقاتی اسراییلی به بوینسآیرس رسید تا ردپای صهیونیستها در این حمله تروریستی را پاک کند.
قاضی پیگیری پرونده آمیا شخصی به نام خوآن خوزه گالیانو (Juan Jose Galeano) بود که پیشتر از وی نام بردیم. کسی که به خاطر گرفتن رشوه و ارائه اسناد جعلی علیه ایران از پرونده کنار گذاشته شد. عملکرد این قاضی آرژانتینی در تهیه پرونده ساختگی علیه جمهوری اسلامی ایران، پرداخت رشوه به کسانی که خود را شاهد این پرونده معرفی کردند و دیگر اقدامات وی در این خصوص موجب شد تا گالیانو توسط شورای عالی قضات آرژانتین از سمت خویش عزل و پروانه قضاوت وی نیز ابطال گردد.
خوان گالیانو در جریان بررسی پرونده، چندین نفر را وادار کرده بود تا با هویت مخفی به نفع ادعای وی مبنی بر دست داشتن ایران در وقوع انفجارهای سفارت اسراییل و مرکز آمیا رأی دهند که از جمله آنها میتوان به یکی از وکلای مدافع پرونده آمیا و همچنین برخی عناصر ضد انقلاب و اعضای گروهک تروریستی منافقین اشاره کرد.
گالیانو علاوه بر اینکه چهار افسر بیگناه آرژانتینی را بین 8 تا 10 سال در رابطه با پرونده آمیا در زندان نگه داشت، 400 هزار دلار رشوه به یک دلال اتومبیلهای سرقتی به نام کارلوس تلدین از سوی سرویس اطلاعاتی آرژانتین پرداخت کرد تا وی در دادگاه اعتراف کند یک دستگاه خودروی ون را در اختیار افراد حزبالله لبنان که از جانب ایران برای بمبگذاری مأموریت یافته بودند، قرار داده است. (توضیح در عملیات فصل در بخش عملیاتها).
شاهدین دروغین و قربانیان بیگناه
سازمان SIDE از همان ابتدا بنا را بر تطمیع، تهدید، و تخریب افراد مختلف از دلال تا نیروی پلیس گذاشت. این سازمان به مثابه بزرگترین اهرم کمکی قاضی فاسد، با هدایت استیوزو با برنامه اسراییلیها پیش رفت تا در پایان جمهوری اسلامی ایران را به پای میز محاکمه دادگاههای بینالمللی بکشانند.
1. منوچهر معتمر (کلاهبردار فراری از ایران)
موضوع اتهام یا شهادت: مقامهای ایرانی را متهم کرد که در طراحی عملیات نقش داشتهاند.
نتیجه تحقیقات بعدی: مدارک اختلاس و کلاهبرداری وی در پی تحقیقات آتی به مقامهای قضایی آرژانتین ارائه گردید. وی پس از پناهندگی در آمریکا، به جرم سرقت از یک فروشگاه دستگیر شد.
2. ابوالقاسم مصباحی (معروف به شاهد C و عضو گروهک تروریستی منافقین)
موضوع اتهام یا شهادت: وی در جریان بازجویی قاضی از وی، ادعا کرد که ایران برای سرپوش گذاشتن بر مسئولیتش در انفجار، مبلغ 10 میلیون دلار به دولت وقت آرژانتین پرداخت کرده است.
نتیجه تحقیقات بعدی: مصباحی در سال 2003 با ارسال نامهای به سازمان اطلاعات و امنیت آرژانتین، تمام ادعاهای قبلی خود را انکار و اعلام کرد که بازجوییهایی که قاضی از وی به عمل آورده، تماماً یک طرفه و مغرضانه بود و وی اصلا چنین مطالبی را بیان نکرده است.
3. کارلوس تلدین Carlos Telleldín و آنا بوراگنی Ana Boragni (متهم و شاهد)
موضوع اتهام یا شهادت: تلدین دلال اتومبیل سرقتی بود. وی مدعی شده بود که اتومبیل بمبگذاری شده متعلق به حزبالله را روبروی مرکز آمیا پارک کرده است. وی افسران پلیس آرژانتین را نیز به مشارکت در عملیات متهم ساخت .
نتیجه تحقیقات بعدی : با بازجوییهای بعدی دستگاه قضایی آرژانتین، مشخص شده که او مبلغ 400هزار دلار رشوه از سازمان اطلاعات و امنیت آرژانتین بابت شهادت دروغ گرفته است. وی با حکم دادگاه علنی در سال 2004 از اتهام مشارکت در بمبگذاری تبرئه شد. تلدین گفت که هنگام ادای شهادت به عنوان یک مظنون به خاطر بمبگذاری در مرکز آمیا تحت فشار بوده است.
اما همسرش آنا بوراگنی در بازجویی به اخذ رشوه توسط شوهرش اعتراف کرد اما گفت که وی نمیدانسته آن وجه به خاطر رشوه است بلکه فکر میکرده به خاطر چاپ کتاب از سوی یک مؤسسه سوئدی است.
4. چهار مامور پلیس
خوان خوزه ریبلی Juan José Ribelli (متهم )
موضوع اتهام یا شهادت: افسر پلیس که با حکم قاضی گالیانو از سال 1996 تا 2004 به مدت 8 سال در بازداشت به سر برد، ریبلی و تعداد دیگری از افسران پلیس از سوی کارلوس تلدین راننده آرژانتینی به عنوان شریک در عملیات بمبگذاری معرفی شد.
نتیجه تحقیقات بعدی: وی با حکم دادگاه علنی در سال 2004 از اتهام مشارکت در بمبگذاری تبرئه شد و پس از آزادی علیه قاضی گالیانو اعلام جرم نمود.
ماریو باریرو Mario Barreiro (متهم)
موضوع اتهام یا شهادت : افسر پلیس که با حکم قاضی گالیانو از سال 1996 تا 2004 به مدت 8سال در بازداشت به سر برد.
نتیجه تحقیقات بعدی : وی با حکم دادگاه علنی شماره 3 در سال 2004 از اتهام مشارکت در بمب گذاری تبرئه شد
آنستازیو لئال Anastasio Leal (متهم )
موضوع اتهام یا شهادت : افسر پلیس که با حکم قاضی گالیانو از سال 1996 تا 2004 به مدت 8 سال در بازداشت به سر برد.
نتیجه تحقیقات بعدی : وی با حکم دادگاه علنی شماره3 در سال 2004 از اتهام مشارکت در بمب گذاری تبرئه شد.
رائول ایبارا Raúl Ibarra (شاهد)
موضوع اتهام یا شهادت : افسر پلیس که با حکم قاضی گالیانو از سال 1996 تا 2004 به مدت 8 سال در بازداشت به سر برد.
نتیجه تحقیقات بعدی : وی با حکم دادگاه علنی شماره3 در سال 2004 از اتهام مشارکت در بمب گذاری تبرئه شد.
نسریم مختاری Nasrim Mokhtari (متهم)
در عملیات سرو بطور کامل به او پرداخته شد
خانم نیکلاس رومرو (شاهد)
موضوع اتهام یا شهادت : مدعی دیدن راننده انتحاری قبل از انجام عملیات شده است.
نتیجه تحقیقات بعدی : وی با دیدن تصویر شهید ابراهیم بررو مبارز حزب الله لبنان، گفت شباهت کمی بین عکس و شخصی را که دیده وجود دارد و او اطمینان ندارد.
فشار پشت صحنه مسئله آمیا آنقدر پیچیده شده بود که تیم چهار نفری و بسیار خبره SIDE به رهبری هوگو انزورهگویی -رییس سابق سازمان- و شامل آنتونیو استیوزو، پاتریسیو میگوئل فینان، و الخاندرو بروسون یا موفق به باز کردنش نشدند و یا به احتمال قویتر موفق شدند اما اجازه افشا نیافتند. این تیم، زمانی به دستور نستور کرشنر وارد قضیه شدند که قاضی گالیانو عملا در جلو بردن پرونده دچار فساد شده بود.
بسیاری از منتقدین، سازمان SIDE را مقصر در وقوع بمبگذاری آمیا میدانند. چرا که پیش از وقوع این فاجعه، سفارت آرژانتین در بیروت، سرویس اطلاعاتی برزیل، و سفارت آرژانتین در میلان نسبت به وقوع یک حمله تروریستی به مرکز یهودیان اخطار داده بودند.
خراردو یونگ (Gerardo Young) نویسنده کتاب "آرژانتین مرموز" در گفتگو با شبکه تی ان آرژانتین اظهار داشته که مرد کلیدی اقدامات و تهدیدات نیسمان، استیوزو است. در حال حاضر، آنیبال فرناندز -رییس دفتر کریستینا فرناندز- اعلام کرده که تمامی فتنهها زیر سر استیوزو است و او وقتی فهمیده که نیسمان دیگر یک مهره سوخته میباشد، او را کشته است. جنجال مرگ دادستان فریبخورده کنجکاو، به اعتبار دولت کریستینا که با انتخابات اکتبر 2015 هم روبروست، ضربه زده است.
جمعبندی
1.در یک کلام میتوان سازمان اطلاعات و امنیت آرژانتین را موج سوار فرصتطلب حوادث نامید. از آن رو که این سازمان در برهههای مختلف زمانی با چرخشهای گاها وارونه حمایت خود از یک دیکتاتور را به یک منتخب مردم تغییر داده است.
2. در قضیه آمیا به جرأت میتوان نقش سازمان SIDE را در ایجاد فشار بر روی شاهدین دروغین پرونده و پروندهسازی بر ضد ایران و به نفع اسراییل دید. به هر حال حادثه آمیا به عنوان لکه سیاهی در سابقه عملکرد این سازمان ثبت شد.
3. عمده قدرت سازمان از اواسط دهه 1970 تا یکی دو سال اخیر در دستان تیم ثابت "رفقای اطلاعاتی" (استیوزو و شرکا) بود که در حال حاضر با آواره شدن یک ضلع، باید دید سایر اعضای "جمع یاران" همچنان با قوت سیاست "نعل و میخ" (همراهی با دولت وقت ضمن فعالیتهای گاها خودسرانه) را ادامه خواهند داد یا سرانجام حقیقت آمیا آنها را متنبه کرده و در همراهی با کریستینا فرناندز، سیاست "آهسته روهروی کردن" را پیش میگیرد.
مشرق