هنگامی که به تاریخ جنگهای اعراب و اسرائیل مینگرید، به اسم جنگندهی ناآشنایی چون «نشر» بر میخورید. تولید این جنگنده در سالهایی که اسرائیل با دولتهای عربی، دست و پنجه نرم می کرد و دچار مشکلات فراوانی برای تهیهی ادوات و هواپیماهای نظامی مورد نیاز خود بود، بسیار قابل توجه است. این راهی است که کشور ما نیز باید آن را بپیماید تا قسمتی از هواپیماهای نظامی مورد نیاز خود را بتواند در داخل تولید نماید..
نشر اولین جنگندهای بود که در اسرائیل تولید شد و با تولید بسیار موفق این جنگنده، راه برای ساخت جنگنده های پیشرفته تر کفیر و لاوی هموار گشت.
در آن زمان، نیروی هوایی اسرائیل (IAF) ملاحظه کرد که این جنگنده، به طور موقت، توان نیروی هوایی را به میزان قابل ملاحظهای بالا میبرد. در واقع تولید و ورود به خدمت این جنگنده، یک دورهی میانی قبل از در سرویس قرار گرفتن جنگندههای پیشرفته نظیر «لاوی» بود. تجربیات حاصل از تولید و استفادهی «نشر» راهگشای خوبی برای پیشرفت صنایع هواپیماسازی اسرائیل گشت.
در آن زمان، قرار بود با ورود به خدمت جنگندههای بهتر، هواپیماهای نشر بازنشست شوند. نشر 10 سال در نیروی هوایی اسرائیل با موفقیت تمام، انجام وظیفه نمود تا به نقطهی اوج خود – یعنی نبرد یام کیپور (1973) رسید و در آن جنگ بود که پیروزی های فراوانی در نبردهای هوایی و حمله به اهداف زمینی اعراب، کسب نمود.
سابقهی عملیات واقعی:
اولین
جنگندهی نشر که رسمن به اولین اسکادران عملیاتی نیروی هوایی تحویل شد به تاریخ می
1971 (اردیبهشت 1350) در پایگاه هوایی
Hatzor فرود
آمد و توسط خلبان باسابقهی نیروی هوایی – دنی شاپیرا – مورد آزمایش قرار گرفت. در
طول ماههای بعد و با موفق بودن طراحی این جنگنده، تعداد دیگری از این جنگنده به
اسکادرانهای ناقص میراژ3)
به دلیل جنگ، دولت فرانسه از تحویل
مابقی میراژ3 های خریداری شده خودداری نمود.
بسیار به دلیل شباهت بسیار زیاد
این جنگنده با میراژ۳، بر این عقیده هستند که این جنگنده، کپی ای از
میراژ۳ فرانسوی است) اضافه
شدند تا اسکادرانهای میراژ3، توان عملیاتی خود را بازیابند.
هنگامی که تعداد قابل ملاحظهای از نشرها در کارخانجات هواپیماسازی اسرائیل تولید گشتند، دو اسکادران، منحصراً (بدون میراژ3) از نشرها، تشکیل یافت. اولین اسکادران در پایگاه هوایی Etzion به تاریخ سپتامبر 1972 و دیگری به تاریخ مارس 1973 در پایگاه هوایی Hatzor استقرار یافتند.
با شروع جنگ یام کیپور به تاریخ اکتبر 1973، نیروی هوایی اسرائیل، 40 فروند نشر در سه اسکادران (یک اسکادران اولیه و دو اسکادران جدید) در خدمت داشت. اگر چه نشر در اصل برای حملات علیه اهداف زمینی طراحی شده بود، ولی در ضمن جنگ، برای نبردهای هوایی نیز استفاده شدند. در آن زمان فرمانده نیروی هوایی، تصمیم گرفت تا از جنگنده های F-4D فانتوم، «اسکای هاوک» و «سار» بر علیه اهداف زمینی استفاده کند و از جنگنده های میراژ3 و نشر برای نبرد با هواپیماهای دشمن و ایجاد برتری هوایی در مناطق درگیری، بهره ببرد.
نبرد یام کیپور (1973):
در طول نبرد یام کیپور، نشرها به خوبی از عهدهی وظایف خود برآمدند، تعدادی زیادی از میگها و سوخوهای اعراب را به راحتی ساقط کردند و نشان دادند که جنگندهی بسیار خوب و مانور پذیرتری نسبت به میگهای21 هستند، ضمن اینکه از نظر کیفیت قطعات تولیدی نیز در سطح بسیار مناسب و خوبی بودند.
مطابق آماری که بلافاصله پس از اتمام جنگ انتشار یافتند، نشرها در 117 نبرد هوایی (جنگ یام کیپور) شرکت جسته بودند. (65 نبرد هوایی در سوریه و 52 نبرد در مصر) 227 هواپیمای دشمن در این نبردهای هوایی ساقط شده بودند که در مقابل تنها 6 فروند جنگندهی نشر، ساقط شده بود که این 6 جنگندهی نشر نیز در ماموریت شناسایی بودند و توسط پدافند زمینی مورد هدف قرار گرفته بودند.
در
این میان، اسکادران نشر متعلق به پایگاه هوایی Etzion سرآمد بقیه بود و 42 هواپیمای اعراب را ساقط کرده بود و
تنها یک فروند هواپیمای نشر از دست داده بود.
نشرها
در عملیات شناسایی – ضربتی چندان موفق نبودند. آنها فقط در چند ماموریت زمینی شرکت
داشتند: حمله به اهدافی در بلندی های جولان و نقاطی در نوار غزه. عملیات در آن
مناطق، بسیار سنگین و فشرده بود و هر خلبان نیروی هوایی، میبایست در طول هر روز،
چندین عملیات جنگی را انجام میداد.
نبرد یام کیپور (یوم کیپور)، ثابت نمود که تقویت نیروی هوایی با جنگنده های نشر، چقدر عالی و موثر بوده است و مقامات وزارت دفاع را بسیار متقاعد کرد که به ادامهی تولید و توسعه جنگنده در IAI) صنایع هواپیما سازی) ادامه دهند.
با ورود به خدمت جنگنده های «کفیر»، به تدریج از نقش عملیاتی نشرها کاسته شد. سپس در اواخر سال 1976، همهی جنگنده های نشر در قالب دو اسکادران ادغام شدند و به پایگاه هوایی Eitam (جنوب صحرای سینا) انتقال یافتند. در اواخر دههی 1970، با تولید انبوه جنگندهی «کفیر»، هواپیماهای نشر و میراژ3 با کفیر جایگزین شدند.
کفیر کاملاً از نشر پیشرفته تر بود، با دارا بودن عملکردی بهتر و سیستم هایی که بسیار پیچیده تر از نشر بود و (با وجود کفیر) سرمایه گذاری در جهت ارتقاء سیستم های نشر، ارزنده و اقتصادی به نظر نمیرسید.
در
سال 1981، کفیر به طور کامل، جای نشر را در نیروی هوایی گرفت و جنگنده های نشر جهت
فروش به دیگر کشورها، مورد نوسازی و تعمیرات اساسی قرار گرفتند.
نشرها
به کشور آرژانتین فروخته شدند که در آنجا با نام گذاری مجدد، به نام Dagger شناخته شدند
و در چند عملیات موفق بر علیه انگلستان در جنگ مالویناس 1982 شرکت
جستند.
برخی مشخصات فنی:
ماموریت اولیه: جنگندهی تک سرنشینه چند مأموریت
سازنده: اسرائیل
ابعاد:
طول: 15.55 متر
فاصلهی دو سر بالها: 8.22 متر
ارتفاع: 4.25 متر
مقدورات:
حداکثر سرعت: 2.1 ماخ = 2400 کیلومتر بر ساعت
سقف پرواز خدمتی: 17000 متر
برد: 1300 کیلومتر
وزن:
وزن خالی: 6600 کیلوگرم
حداکثر وزن قابل بار گذاری شده: 13500 کیلوگرم
پیشرانه:
موتور Atar 09 ساخت اسنکما (فرانسه) با کشش 4280 کیلوگرم
- ۲۸۲۶ بار مطالعه شده است
میگم چه وبلاگییییی؛ دارم با ترس و لرررززز براتون نظر میذارم؛ انگار که از قرارگاه خاتم الانبیا سر درآورده باشم....
عضو بیان شدم صرررررفا به خاطر وبتون...
وبتون به وبلاگ "روشنک دختر لر" لینک شد....
اگر خواستین بیاین وبم به جای ابزار جنگی، فقط یه شاخه گل لطیف بیارین؛ یک کیلو پنبه هم خوبه؛ یا آب قند...
یا حق