آن چنان که از روایات برمی آید، یکی از بزرگ ترین فتنه های مقارن ظهور، درگیری ویژه ای است که در منطقه «قرقیسیا» در «سوریه»رخ می دهد. هم در منابع شیعی و هم در منابع اهل سنت به این نبرد اشاره و از جزئیّات آن خبر داده شده است.
روایت های اسلامی خبر از وقوع جنگ ها، فتنه ها و آشوب های گسترده و فراوانی در آخرالزّمان، در آستانه ظهور امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) می دهند؛ فتنه هایی که پی در پی می رسند و سرزمین های بسیاری را در بر می گیرند. رسول اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) از این فتنه ها و آشوب ها چنین یاد می کنند:
لطفا به ادامه مطلب مراجعه کنید.
«فتنه ای به پا می شود و به دنبال آن فتنه ای دیگر برمی خیزد. فتنه اولی در مقایسه با دومی همانند تازیانه خوردن در مقایسه با ضربات لبه تیز شمشیر است! سپس فتنه ای پدید می آید که همه محرّمات در آن حلال شمرده می شود! آنگاه خلافت به بهترین مردم روی زمین می رسد؛ در حالی که او در خانه اش نشسته باشد.» (1)
آن حضرت در روایت دیگری به گستردگی و تنوع این فتنه ها اشاره کرده، می فرمایند:
«بعد از من، چهار فتنه بر شما فرود آید که در اولی خون ها مباح می شود، در دومی خون ها و ثروت ها مباح می گردد، در سومی خون ها و ثروت ها و ناموس ها مباح می شود و در چهارمی آشوبی کور و کر جهان را مضطرب می سازد؛ آن چنان که کشتی غول پیکر آب های مجاور را مضطرب کند، این فتنه شما را زیر پر می گیرد و عراق را می پوشاند و در جزیره دست و پا می زند، مردم، تلخی حوادث و فشار آشوب را لمس می کنند، آن چنان که پوست به هنگام دبّاغی شدن فشار وارده را لمس می کند. کسی قدرت یک کلمه سخن گفتن نخواهد داشت! این فتنه در نقطه ای آرام نمی یابد، جز پس از آنکه در نقطه ای دیگر بیداد کند.» (2)
1- نبرد قرقیسیا در روایت های اسلامی
1-1. منابع شیعی:
«ای میسر! از اینجا تا قرقیسا [قرقیسیا] چقدر راه است؟» عرض کردم: همین نزدیکی ها است، در ساحل «فرات» قرار دارد. پس فرمودند: «اما در این ناحیه واقعه ای رخ خواهد داد که مانند آن از زمانی که خداوند تبارک و تعالی، آسمان ها و زمین را آفریده، اتفاق نیفتاده، و تا زمانی هم که آسمان ها و زمین برپا هستند، مانند آن اتفاق نخواهد افتاد. سفره ای است که درندگان زمین و پرندگان آسمان از آن سیر می شوند.» (3)
و نیز از ایشان نقل شده است که:
«همانا واقعه ای برای فرزندان عباس و مروانی در قرقیسیا روی خواهد داد که پسر نوجوان در آن پیشامد پیر گردد و خداوند هرگونه یاری را از ایشان برگیرد و به پرندگان آسمان و درندگان زمین الهام کند که از گوشت تن ستمگران خود را سیر کنید. سپس سفیانی خروج خواهد کرد.» (4)
امام باقر (علیه السلام) در روایت دیگری به ارتباط نبرد قرقیسیا و خروج سفیانی اشاره کرده، می فرمایند:
«سپاهیان سفیانی از قرقیسیا عبور خواهند کرد و در آنجا به نبرد خواهند پرداخت، پس صدهزار نفر از ستمگران [در آنجا] به قتل خواهند رسید. آنگاه سفیانی سپاهی را به سوی کوفه روانه می سازد که تعداد آنها به هفتاد هزار نفر می رسد.» (5)
آن حضرت همچنین به شمار کشته شدگان در این نبرد اشاره کرده، می فرمایند:
«شهری در طرف شرق ساخته می شود که در آن حوادثی روی می دهد که هرگز مردم آن زمان نظیر آن را نشنیده اند. آنگاه آن حادثه و یک حادثه دیگر که در شام روی می دهد، مجموعاً چهارصد هزار کشته بر جای می گذارد و به دنبال آن حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) ظاهر می شود و هرگز سپاهش شکست نمی خورد.» (6)
امام صادق (علیه السلام) نیز در روایتی، درباره نبرد قرقیسیا چنین می فرمایند:
«همانا برای خداوند در قرقیسیا سفره ای است که سروش آسمانی از آن خبر می دهد، پس ندا می کند: ای پرندگان آسمان و ای درندگان زمین! برای سیر گشتن از گوشت ستمکاران شتاب کنید.» (7)
یکی از محققان معاصر در کتاب خود به این حدیث اشاره کرده، ذیل آن می نویسد:
«چنان که روایت اشاره می کند، عرصه نبرد، بیابان خشک و بی آب و گیاه است و آنها اجساد کشتگان خود را دفن نمی کنند یا قادر به دفن آنها نیستند، از این رو پرندگان آسمان و درندگان زمینی از گوشت لاشه های آنها شکم خود را سیر می کنند و اینکه سربازان کشته شده نیز ستمگرند؛ زیرا که آنها سربازان جبّاران و ستم پیشگان می باشند یا اینکه در میان آنها شمار زیادی از افسران و فرماندهان ستمکار از دو طرف وجود دارد.» (8)
1-2. منابع اهل سنّت:
«سفیانی با سپاهیانش بر آنها غالب می شود و ترک و روم را در قرقیسیا به قتل می رساند تا اینکه درندگان زمین از گوشت آنها سیر می شوند.» (9)
او در روایت دیگری از امام علی (علیه السلام) نقل می کند که:
«سفیانی بر شام غالب می شود، آنگاه در قرقیسیا نبردی بین آنها رخ می دهد تا اینکه پرندگان آسمان و درندگان زمین از کشته های آنها سیر می شوند.» (10)
2- موقعیت جغرافیایی قرقیسیا
ابن حوقل درباره قرقیسیا می گوید:
شهری زیبا است که در آغوش باغستانی قرار داد. یاقوت و حمدالله مستوفی هر دو آن را محلی دانسته اند کوچک تر از رحبه که شش فرسخی قرقیسیا و در جانب غربی فرات است. (12)
ابن رُستَه قرقیسیا را از شهرهای اقلیم چهارم و از حوزه های ناحیه جزیره معرفی می کند. (13) ابن خردادبه در «المسالک و الممالک» پس از آنکه موقعیت قرقیسیا بر ساحل «فرات» را توصیف می کند، به بیان فاصله آن تا «بغداد» می پردازد و تمامی منازل میان این دو را نام برده، به فاصله هر یک از دیگری نیز اشاره می کند. بر اساس محاسبه وی، فاصله این دو شهر از یکدیگر در حدود نود و چند فرسخ است. (14)
در «معجم البلدان» طول و عرض جغرافیایی این شهر به نقل از بطلیموس ذکر شده است. او می گوید:
طول [جغرافیایی] شهر قرقیسیا 64 درجه و 45 دقیقه و عرض آن 35 درجه است. این شهر جزو اقلیم چهارم است. (15)
یکی از محققان معاصر درباره موقعیت جغرافیایی «قرقیسیا» می نویسد:
امروزه خرابه های آن نزدیک شهر دیرالزّور سوریه قرار دارد. قرقیسیا نزدیک مرزهای سوریه- عراق است و به مرزهای ترکیه- سوریه نسبتاً نزدیک می باشد. (16)
(قرقیسیا حدود 100 کیلومتر با عراق و 200 کیلومتر با ترکیه فاصله دارد).
3- دلایل و زمینه های نبرد قرقیسیا
«فرات از کوهی از طلا و نقره پرده برمی دارد، سپس بر سر آن جنگ می شود به طوری که از هر نه نفر، هفت نفر کشته می شود، پس هرگاه آن را درک کردید به آن نزدیک نشوید.» (17)
همین مضمون با الفاظی مشابه در روایات دیگری که از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) نقل شده، آمده است که از جمله می توان به روایت زیر اشاره کرد:
«فرات از کوهی از طلا پرده برمی دارد، سپس مردم بر سر آن به نبرد برمی خیزند و از هر صد نفر، نود نفر (و یا فرمود: نه نفر) در این نبرد کشته می شوند، هریک از آن مردمان گمان می کنند که نجات می یابند.» (18)
در «الفتن و الملاحم» ابن کثیر نیز به نقل از رسول خدا (صلّی الله علیه و آله و سلّم) به پیدا شدن گنج اشاره شده است:
«به زودی فرات از گنجی از طلا پرده برمی دارد، پس هرکس آن را یافت، نباید چیزی از آن برگیرد.» (19)
ابن کثیر در جایی دیگر نیز از آن حضرت روایت می کند که:
«قیامت برپا نمی شود تا اینکه فرات از کوهی از طلا پرده برمی گیرد [در آن زمان] مردم با یکدیگر به نبرد برمی خیزند. پس، از هر صد نفر، نود و نه نفر کشته می شود، هر یک از آن مردمان می گوید: شاید من کسی باشم که نجات می یابم.» (20)
ابن حسام جونپوری نیز در «البرهان فی علامات مهدی آخرالزمان» به ماجرای کوه طلا در «فرات» اشاره دارد:
«قیامت برپا نمی شود، مگر اینکه فرات کوهی از طلا را آشکار می سازد، مردم بر سر آن گنج به نبرد برمی خیزند و نه دهم آنها کشته می شوند.» (21)
نویسنده کتاب «عصر ظهور» در بحث از جنبش سفیانی چنین آورده است:
«هدف اصلی سفیانی از جنگ عراق سلطه یافتن بر آن کشور و ایجاد مقاومت در برابر نیروهای ایرانی و زمینه سازان ظهور حضرت که از مسیر عراق به سوی سوریه و قدس پیش می روند خواهد بود؛ ولی در راه عراق در اثر حادثه عجیبی جنگ قرقیسیا رخ می دهد و آن حادثه پیدا شدن گنجی در مجرای فرات یا نزدیک مجرای رود فرات است؛ به طوری که عدّه ای از مردم برای دست یافتن به آن، دست به تلاش می زنند و آتش جنگ بین آنها شعله ور می شود و بیش از صد هزار تن از آنها کشته می شوند و هیچ یک به پیروزی قطعی نمی رسند و به آن گنج دست نمی یابند؛ بلکه همگی از آن منصرف شده و به مسائل دیگر مشغول می شوند.» (22)
ناگفته نماند که ایشان نیز روایاتی درباره پیدا شدن گنج نقل می کنند، از جمله روایت زیر که در نسخه خطّی ابن حماد به نقل از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) وارد شده است:
«فتنه چهارم هجده سال به طور می انجامد، سپس در آن هنگام که باید پایان می پذیرد و تحقیقاً نهر فرات از کوهی از طلا پرده برمی دارد و مردم برای رسیدن به آن به جان یکدیگر می افتند و از هر نُه تن هفت تن کشته می شوند.» (23)
قابل ذکر است که بیشتر این روایات از نظر سند ضعیف هستند.
4- نیروهای درگیر در نبرد قرقیسیا
«سفیانی با سپاهش بر آنها پیروز می شود و ترک و روم را در قرقیسیا می کُشد». (24)
و در جایی دیگر آمده است:
«... پس در آن هنگام ترکان و رومیان اجتماع کرده، با یکدیگر به نبرد برمی خیزند و سه پرچم در شام برافراشته می شود، آنگاه سفیانی با آنها جنگ می کند تا در منطقه قرقیسیا به آنها می رسد.» (25)
در روایت دیگری چنین آمده است: زمان وارد شدن سفیانی به کوفه بعد از نبرد او با ترکان و رومیان در قرقیسیا است. (26) در روایتی که عبدالله بن زبیر از امام علی (علیه السلام) نقل می کند، نیز از حضور دو عبدالله (27) و سپاه آنان در «قرقیسیا» سخن گفته شده است:
«عبدالله به دنبال عبدالله برمی خیزد تا اینکه سپاهیان آنها در قرقیسیا در کنار نهر با یکدیگر رودررو می شوند.» (28)
منابع شیعی نیز از درگیری لشکر سفیانی با ترکان خبر می دهند، مؤلف «عصر ظهور» در این زمینه چنین می نویسد:
اما طرف مقابل سفیانی در این نبرد از نظر اکثر روایات ترکان هستند؛ ولی منظور از ترکان در اینجا چیست؟ آنچه به نظر می رسد و به طبیعت امر نزدیک تر است، اینکه آنها سپاهیان ترک زبان هستند؛ زیرا درگیری و نزاع بر سر دارایی است که نزدیک مرزهای سوریه و ترکیه وجود دارد...» (29)
در کتاب «روزگار رهایی» نیز احادیث متعددی درباره ترکان ذکر شده و تأکید می شود که فتنه ترک در قرقیسیا انجام می پذیرد. (30)
در اینجا به برخی از احادیثی که در کتاب یاد شده آمده و ظاهراً در ارتباط با نبرد قرقیسیا است، اشاره می کنیم:
در نخستین روایت به نقل از پیامبر اکرم (صلّی الله علیه و آله و سلّم) چنین آمده است:
«برای ترک ها دو خیزش است که در یکی از آنها آذربایجان ویران می شود و در دیگری وارد جزیره (31) می شوند و پرده نشینان را به وحشت می اندازند. خداوند مسلمانان را پیروز می گرداند که کشتار بزرگ الهی در آن روز است.» (32)
در روایت دیگری نیز چنین می خوانیم:
«بدون تردید سپاه ترک وارد جزیره خواهند شد تا اسب هایشان از فرات سیراب شوند، آنگاه خداوند بر آنها طاعون را مسلط می کند و همگی به وسیله طاعون از بین می روند و به جز یک نفر از آنها باقی نمی ماند. خداوند بر آنها برف و تگرگ همراه با سرمای سوزان و طوفان خانمان برانداز فرو می فرستد و همگی نقش بر زمین می شوند. مسلمانان به یکدیگر نوید می دهند که خداوند آنها را هلاک کرد و شرّ آنها را از شما کوتاه نمود.» (33)
5- زمان نبرد قرقیسیا
خروج سفیانی: امام باقر (علیه السلام) درباره واقعه نخست چنین فرمودند:
«سفیانی در روز جمعه خروج می کند، بر فراز منبر دمشق قرار می گیرد و از مردم بیعت می گیرد که هرگز با امر او مخالفت نکنند، چه آن را بپسندند و چه آن را ناخوش دارند. آنگاه به سوی «غوطَه» حرکت می کند و 50 هزار جنگجو در اطراف او گرد آیند، آنگاه سه پرچم به اهتزاز درآید: پرچم ترک ها و عجم ها که سیاه رنگ است. پرچم بنی عباس که زرد رنگ است. پرچم سفیانی که سرخ رنگ است. سفیانی بر آنها چیره می شود، پس از آنکه شصت هزار نفر از آنها را از دم شمشیر می گذارند، آنگاه به سوی «حمص» می رود و از فرات عبور می کند و عازم «رقّه» (34) و «سبا» (35) می شود».
امیرالمؤمنین علی (علیه السلام)، نیز از جنگ سفیانی با سپاه ابقع و اصهب (36) خبر می دهند:
«سفیانی با ابقع درگیر می شود، سپس او و سپاهیانش را می کشد. سپس اصهب و یاران او را می کشد. آنگاه به کشتن آل محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) و شیعیان آنها اهتمام می کند و به سوی عراق راهی می شود و سپاه او به قرقیسیا وارد می شود... .» (37)
در «عقدالدّرر» نیز در همین زمینه روایتی از امام محمدباقر (علیه السلام) نقل شده که به قرار زیر است:
«سه پرچم در شام برافراشته می شود؛ پرچم اصهب، پرچم ابقع و پرچم سفیانی، سفیانی ابتدا با ابقع درگیر می شود و او و همراهانش را به قتل می رساند، آنگاه اصهب را می کشد، سپس تنها چیزی که سپاهیان سفیانی به آن می اندیشند، حرکت به سوی عراق است و سپاهیان او از قرقیسیا عبور می کنند.» (38)
در منابع اهل سنت نیز این واقعه چنین ذکر شده است:
«سه پرچم در شام بلند می شود: اصهب، ابقع و سفیانی، سفیانی از شام و ابقع از مصر برمی خیزد. پس سفیانی بر همه آنها غالب می شود... (39) سپس سفیانی در شام بر پرچم های سه گانه غالب می شود. سپس برای آنها رویدادی به بزرگی قرقیسیا نخواهد بود.» (40)
ظهور امام مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف): حادثه مهمی که پس از نبرد قرقیسیا به وقوع می پیوندد، ظهور حجت خدا، قائم آل محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) است. امام باقر (علیه السلام) در این زمینه می فرمایند:
«سفیانی و قائم (علیه السلام) در یک سال خروج می کنند.» (41)
همچنین در حدیثی دیگر از ایشان آمده است که:
«مهدی (علیه السلام)، همانند موسی (علیه السلام) نگران و ترسان از مدینه خارج می شود و به سوی مکه می رود و سپاهیان سفیانی حرکت می کنند تا به سرزمین «بیداء» می رسند، همگی آنها هلاک می شوند و جز گزارشگری از آنها باقی نمی ماند.» (42)
لازم به یادآوری است که طبق احادیث شیعی بزرگ ترین و حسّاس ترین ضربت بر سپاه سفیانی را خراسانی و سپاهیان او وارد می آورند؛ هم آنانی که اشراف «کوفه» هیچ ارج و قیمتی برایشان قائل نیستند. در روایتی از امام صادق (علیه السلام) نقل شده چنین آمده است:
«همه مردان آن، جز یک نفر شامی کشته می شوند، وای بر حال کسانی که در اطراف آن (کوفه) باشند، چه آزار و اذیتی می بینند. مردانشان و زنانشان اسیر گرفته می شوند، بهترین آنها از نظر وضع و سامان کسی است که از فرات بگذرد و از منطقه بگریزد، فرار کردن از آنجا از یک ساعت ماندن در آن بهتر است. کسانی که از آنها اسیر شوند، باکی بر آنها نیست، آنها را کسانی نجات می دهند که مردم کوفه هیچ ارزشی برای آنها قائل نیستند، آنها را از کوفه دور نمی برند.» (43)
در «عقدالدّرر» نیز به پیوند این حوادث با یکدیگر اشاره شده و در روایتی از امیرمؤمنان، علی (علیه السلام) پس از ذکر واقعه «قرقیسیا» چنین آمده است:
«... سپاهیان سفیانی به جست و جوی اهل «خراسان» برمی خیزند و شیعیان آل محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را می کشند، آنگاه اهل خراسان در یافتن [امام] مهدی قیام می کنند.» (44)
ابن حماد نیز روایتی که از امام علی (علیه السلام) نقل می کند، از این ماجرا به تفصیل یاد می نماید و از رو آوردن اهل «خراسان» به حضرت مهدی (علیه السلام) و طلبیدن ایشان سخن می گوید:
«سفیانی بر شام غالب می شود، آنگاه بین آنها [سفیانی و شامیان] نبردی در قرقیسیا رخ می دهد که پرندگان آسمان و درندگان زمین از اجساد آنها سیر می شوند، آنگاه در عقبه آنها [سپاه سفیانی] شکافی ایجاد می شود. پس گروهی راهی سرزمین خراسان می شوند و سپاه سفیانی به دنبال آنها به راه می افتند تا به سرزمین خراسان می رسند. سپاه سفیانی در جست و جوی اهل خراسان برمی آیند و شیعیان آل محمد (صلّی الله علیه و آله و سلّم) را در کوفه به قتل می رسانند. آنگاه اهل خراسان در جست و جوی مهدی (علیه السلام) به پا می خیزند.» (45)
پی نوشت ها :
1. روزگار رهایی، ص 894، به نقل از: الحاوی للفتاوی، ج 2، ص 136.
2. همان، ص 896.
3. دخیل، علی محمدعلی، الامام المهدی، ص 344.
4. الغیبة طوسی، ص 422، ح 12.
5. بحارالانوار، ج 52، ص 237.
6. روزگار رهایی، ص 1120، به نقل از: بشارة الاسلام، ص 56.
7. السفیانی و علامات الظهور، ص 127.
8. عصر ظهور، ص 130.
9. الفتن ابن حماد، ص 195، ح 797.
10. همان، ص 208، ح 838.
11. قاموس اعلام ترکی، ج 5.
12. سترنج، جغرافیای تاریخی سرزمین های خلافت شرقی، ترجمه محمود عرفان، ص 113.
13. ابن رسته اصفهانی، الاعلاق النفیسه، ترجمه دکتر حسین قره چانلو، ص 112.
14. المسالک و الممالک، ترجمه قره چانلو، ص 56-57.
15. معجم البلدان، ج 4، ص 328.
16. عصر ظهور، ص 130.
17. الفتن ابن حماد، ص 233، ح 921.
18. همان، ص 418، ح 1353.
19. الفتن و الملاحم، ابن طاووس، ص 58، ح 106.
20. همان، ص 58، ح 107.
21. البرهان فی علامات مهدی آخرالزمان، ص 1111.
22. روزگار رهایی، ص 129.
23. همان، ص 131.
24. الفتن ابن حماد، ص 195، ح 797.
25. همان، ص 145، ح 596.
26. همان، ص 212، ح 850.
27. شاید مراد از این دو عبدالله رهبران مصری و مغربی باشد، یا یکی از آنها فرمانده لشکر سفیانی باشد.
28. الفتن ابن حماد، ص 203، ح 923.
29. عصر ظهور، ص 132.
30. روزگار رهایی، ص 955.
31. مترجم کتاب روزگار رهایی، در ترجمه حدیث «جزیرة العرب» آورده است که صحیح به نظر نمی رسد و با توجه به آنچه گفته شد منظور منطقه «جزیره» است و نه جزیرة العرب.
32. روزگار رهایی، ص 943، به نقل از: الملاحم و الفتن، ص 32.
33. همان، ص 942، به نقل از: الملاحم و الفتن، ص 69.
34. یکی از شهرهای سوریه.
35. روزگار رهایی، ص 1103، به نقل از: بشارة الاسلام، ص 192.
36. نویسنده کتاب عصر ظهور، «اصهب» را زمامدار و نماینده ترکان و «ابقع» را زمامدار و نماینده رومیان (طرفداران غرب) معرفی می کند.
37. بحارالانوار، ج 52، ص 245.
38. عقدالدّرر فی اخبار المنتظر، ص 67.
39. الفتن ابن حماد، ص 198، ح 805.
40. همان، ص 208، ح 839.
41. بحارالانوار، ج 52، ص 240.
42. روزگار رهایی، ص 1111، به نقل از: بشارة الاسلام، ص 102.
43. همان، ص 1109، به نقل از: بشارة الاسلام، ص 109.
44. عقدالدّرر، ص 67.
45. الفتن ابن حماد، ص 208، ح 838.
شفیعی سروستانی، اسماعیل؛ (1391)، دانشستان سرزمین های درگیر در واقعه ی شریف ظهور، ج 1، تهران: موعود عصر (عجل الله تعالی فرجه الشریف)، دوم