در ده سال گذشته و بخصوص پس از زلزله ی هایئتی ، وجود سلاحی مخرب و ویرانگر بنام سلاح الکترومغناطیسی در حال علنی شدن در اذهان عمومی مردم جهان است ، اما تاریخچه ی تکان دهنده ی 100 ساله ی این سلاح نشان میدهد در پس پرده ی بسیاری از وقایع قرن بیستم ، سلاحی مخوف و ویرانگر با توانایی های فوق العاده مخفی شده.
لطفا به ادامه مطلب بروید
کلنل تام بردن ، تحلیلگر رزمایشهای نظامی ، دارای 26 سال
تجربه در صنایع پدافند هوایی ، تاکتیکها و عملیاتهای نظامی و سیستمهای
نظامی و دارای دو دکترای مهندسی اتمی و ریاضیات بوده و در مرکز تحقیقات
پیشرفته در دپارتمان دفاع آمریکا ، مشغول کار بر روی سلاحهای لیزری پدافندی
است تام بردن که یکی از محققان پیشتاز در زمینه های پدیده های فراطبیعی
بوده و کتابی تحت عنوان "مختصری بر اکسکالیبور" درباره ی این موضوع منتشر
کرده ، در کتابی جنجالی بنام Solutions to Tesla's Secrets and the Soviet
Tesla Weapons ، پرده از حقایقی تکان دهنده درباره ی یکی از مخوفترین
سلاحهای ساخت شوروی در دوران جنگ سرد برداشته تام بردن که یکی از محققان
پیشتاز در زمینه های پدیده های فراطبیعی بوده و کتابی تحت عنوان "مختصری بر
اکسکالیبور" درباره ی این موضوع منتشر کرده ، در کتابی جنجالی بنام
Solutions to Tesla's Secrets and the Soviet Tesla Weapons ، پرده از
حقایقی تکان دهنده درباره ی یکی از مخوفترین سلاحهای ساخت شوروی در دوران
جنگ سرد برداشته تام بردن در اثبات ادعاهایش در باره ی این سلاح ، اتفاقات
آشکار و پنهان قرن بیستم در جهان را در بخشی از کتابش تحت عنوان "تاریخچه ی
تکان دهنده ی حملات الکترومغناطیسی شوروی/روسیه علیه آمریکا" گواه حرف خود
قرار میدهد : - اول ژانویه ی 1960 ، خروشچف ، رهبر اتحاد جماهیر شوروی در
سخنرانی از توسعه ی نوعی سلاح جدید و مرگبار در شوروی خبر میدهند که قادر
به برچیدن حیات از روی کره ی زمین است ، بدون شک منظور این اظهارات خروشچف
که روزنامه ی نیویورک تایمز در شماره ی روز خود آنرا درج کرده ، سلاح تازه
ساخت الکترومغناطیسی بوده ، پس میتوانیم به این نتیجه برسیم که روسها در
سال 1960 در مرحله ی توسعه ی مهندسی سلاحهای الکترومغناطیسی بودند. - 1 می
1960 ، پدافند هوایی شوروی ، هواپیمای جاسوسی U-2 آمریکا به خلبانی فرانسیس
گری پاورز را منهدم میکند که منجر به جنجال دیپلماتیک بین شوروی و آمریکا
میشود ، اما نکته ی قابل توجه در این واقعه این است که شوروی در سال 1960
از مدل اولیه سامانه ی پدافندی اس-75 استفاده میکرد که ارتفاع عملیاتی
موشکهای آن به ارتفاع پرواز یو-2 نمیرسید (درحالیکه گفته شده این پدافند در
سال 1960 یو-2 را منهدم کرده) ، این درحالی استکه رادارها و هواپیماهای
میگ-19 غیرمسلح شوروی مسیر و موقعیت هواپیمای آمریکایی را به دقت دنبال
میکردند . پس چه چیزی باعث سقوط هواپیمای یو-2 و چندین فروند هواپیماهای
میگ-19 شوروی در آن منطقه شده ؟ پاورز ، خلبان هواپیمای یو-2 پس از بازگشت
به آمریکا طی یک تعویض اسرا گزارش میدهد که قبل از سقوط ، نوری خیره کننده
در پشت هواپیمای او ایجاد شد و باقی ماند ، که نشانه ی واضحی از استفاده ی
سلاح الکترومغناطیسی در آن منطقه بوده.نکته ی دیگر خسارات بسیار کم وارد به
هواپیما بود بطوریکه روسها توانستند حتی دستگاههای جاسوسی هواپیما را پیدا
کرده و عکسهای گرفته شده ی آنرا ظاهر کنند درحالیکه سرجنگی موشکهای اس-75
مجهز از نوع انفجاری شدید بود و در صورت اصابت نصف هواپیمای جاسوسی را
منهدم میکرد . - پاییز 1962 ، ابرسلاح الکترومغناطیسی پرقدرت در حال تکمیل
شدن بود ، خروشچف که فکر میکرد این سلاح تا چند ماه آینده عملیاتی میگردد ،
دست به یکی از خطرناکترین قمارهای دوران حکومت زد ، طی عملیاتی پیچیده و
مخفیانه ، شوروی موشکهای برد متوسط اتمی و بمب افکنهای اتمی خود را در کوبا
مستقر کرد که میتوانست در چشم به هم زدنی آمریکا را محو کند . کندی ، رییس
جمهور آمریکا که از ساخت سلاحهای الکترومغناطیسی خبر نداشت ، این اقدام
خروشچف رو بلوف تلقی کرد ، در بهبوحه ی این تنش ، از وزارت دفاع شوروی خبر
میرسد که روند ساخت سلاحهای الکترومغناطیسی با مشکلات فنی مواجه شده و
دیرتر از زمان مقرر عملیاتی میشود ، این خبر استراتژی خروشچف را بکلی خراب
کرد و خروشچف طی قراردادی محرمانه حاضر شد در ازای برچیده شدن موشکهای اتمی
آمریکا از ترکیه و گرفتن تضمین از آمریکا برای حمله نکردن به کوبا ،
سلاحهای اتمی خود را از کوبا خارج کند . این اقدام خروشچف باعث سقوط نسبی
موقعیت او در جهان کمونیستها شد و او میدانست که روزهای حکومت او بزودی به
پایان میرسد مگر اینکه نمایشی شگفت انگیز از قدرت شوروی انجام دهد .
بلافاصله بعد از اینکه سلاح الکترومغناطیسی شوروی تکمیل و آماده ی استفاده
شد ، خروشچف این "نمایش شگفت انگیز" را انجام داد و در 10 آوریل 1963 ،
زیردریایی اتمی U.S.S. Thresher توسط شلیک این ابرسلاح منهدم گردید بطوریکه
انرژی القایی الکترومغناطیسی ناشی از شلیک شوروی باعث اثرگذاری بر مدارهای
کنترل الکتریکی زیردریایی شد ، در نتیجه ی این ، زیردریایی کنترل خود را
از دست داد و به کف اقیانوس رفت . انرژی مغناطیسی القا شده توسط سلاح شوروی
بقدری بود که منجر به ایجاد میدان مغناطیسی قوی در تمام منطقه ی اطراف
زیردریایی شد بطوریکه اختلال شدیدی در چندین سیستم و فرکانسهای رادیویی
زیردریایی U.S.S. Skylark که زیردریایی Thresher را همراهی میکرد بوجود آمد
، شدت اختلالهای رادیویی بحدی بود که Skylark توانست بعد از دو ساعت ،
انهدام زیردریایی Thresher را به فرماندهی مخابره کند ، انهدام اولین طوفان
خروشچف بود . در 11 آوریل 1960 ، تنها یک روز بعد از غرق شدن زیردریایی
آمریکایی ، خروشچف طوفان دوم خود را آغاز کرد ، 2 توپ الکترومغناطیسی شوروی
بطور هماهنگ به سمت اقیانوس شلیک کردند انرژی مغناطیسی شلیک شده در 100
مایلی شمال پورتو ریکو به کف اقیانوس برخورد کرد ، چند لحظه بعد حجم عظیمی
از آب دریا در اثر انفجار مغناطیسی کف دریا نیم مایل به هوا بلند شد . این
حادثه توسط خلبان و خدمه ی هواپیمای مسافربری آمریکایی که در مسیر پورتو
ریکو به فلوریدا در حال حرکت بود مشاهده شد و خلبان بلافاصله این حادثه را
به گارد ساحلی و FBI گزارش کرد . این دو حادثه ی پشت سرهم علامتی بود از
این حقیقت که سلاح "مخرب" خروشچف عملیاتی و آماده برای استفاده است . 17
ژوئن 1966 ، چندین هواپیمای مسافربری و ناظران زمینی در تهران کره ای شفاف و
نورانی را بر فراز آسمان تهران و در نزدیکی فرودگاه مهرآباد مشاهده کردند ،
به گفته ی شاهدان ، این کره نورانی در مدت 5 دقیقه ای که در آسمان بود
بسرعت در حال بزرگ شدن بوده ، این اولین بار بود که سلاح الکترومغناطیسی
شوروی وجود خود را با این کار به اذهان عمومی نشان میداد . در فاصله ی سال
1967 تا 1968 چندین مورد از ایجاد شدن حفره هایی در ابرها در آسمان آمریکا
از سراسر کشور گزارش شد که به احتمال زیاد آغاز پروژه ی "مهندسی آب و هوای
آمریکا توسط شوروی" بوده ، طبق آمار سازمان هواشناسی آمریکا زمستان آن سال
بطور غیرعادی سرد بود بطوریکه در ادامه خواهم گفت ، دستکاری آب و هوای
آمریکا از سال 1968 شروع و از سال 1974 شدت گرفت ، بطوریکه ماهواره های
هواشناسی و نظامی آمریکا از سال 1974 به بعد متوجه جریانهای الکترومغناطیسی
و آب و هوایی غیرعادی و بیسابقه ای از جزیره ی بنت شوروی به سمت آمریکا
شدند ." در 1972 و طی جلسه ی محرمانه ی روسای احزاب کمونیست شوروی در پراگ ،
برژنف اعلام کرد در سال 1985 شوروی به حدی قدرتمند میشود که کنترل اقیانوس
ها ، اتمسفر و 90% کره ی زمین را در دست خواهد گرفت ، نکته این سخنرانی
استفاده از لفظ کنترل کردن جهان توسط پرژنف بود نه حمله نظامی و اشغال
(خروشچف هم در سال 1960 زمانبندی را برای شوروی ارایه داده بود که طبق آن
شوروی میبایست تا سال 1985 به برتری تکنولوژیکی و آمادگی کامل نظامی برای
گرفتن کنترل دنیا میرسید) اما در ژوئن 1975 ، برژنف محافظه کار که هزینه
های ناشی از ساخت و استفاده از این سلاح الکترومغناطیسی را کمرشکن و
غیرضروری میدانست (تاکید برژنف در دکترین دفاعی تقویت توان اتمی شوروی بود)
و بیشتر بر بهبود وضعیت سیاسی و اقتصادی تاکید داشت تا جنگ تسلیحاتی سنگین
، خواستار ممنوع شدن جهانی سلاحهای کشتار جمعی "هراسناک تر از سلاحهای
اتمی" شد ، در جولای همان سال او پیشنهاد عجیب خود را اینبار برای هیاتی از
سناتورهای آمریکایی اعلام کرد . در آگوست 1975 نیز عضو کمیته ی مرکزی حزب
کمونیست شوروی ، همین پیشنهاد را به جمعی از نمایندگان کنگره ی آمریکا مطرح
کرد و پس از این مذاکرات پشت درهای بسته ، وزیر خارجه ی شوروی ، آندره
گرومیکو در سخنرانی خود در سی امین نشست سالانه ی مجمع عمومی سازمان ملل در
تاریخ 23 سپتامبر 1975 ، برای اولین بار این مساله ( ممنوعیت سلاحهای
کشتار جمعی قویتر از بمب اتمی) را بطور علنی ابراز کرد و اعلام کرد تمام
کشورهای جهان بخصوص کشورهای ابرقدرت باید قراردادی مبنی بر عدم توسعه ی
سلاحهای جدید و ناشناخته ی کشتار جمعی را امضا کنند . او حتی عنوان این
قرارداد را "قرارداد ممنوعیت توسعه و تولید انواع جدید سلاحهای کشتار جمعی"
گذاشت. اما آمریکا که این اقدام شوروی را در جهت محدود کردن توان میکروبی و
شیمیایی آمریکا تلقی میکرد (آمریکا در زمان جنگ سرد بشدت در حال کار بر
روی سلاحهای کشنده ی میکروبی و شیمیایی بود) از امضای این قرارداد سرباز زد
و تنها فرصت خود برای جلوگیری از توسعه ی سلاحهای الکترومغناطیسی شوروی که
برژنف آنرا "ترسناک تر از چیزی که ذهن انسان تابحال تصورش را کرده" از دست
داد . با شکست در امضای این قرارداد محدود کننده که ناشی از کمبود اطلاعات
درباره ی سلاح الکترومغناطیسی در غرب بود ، عقاب های شوروی بار دیگر
توانستند بر برژنف و رهبران محافظه کار حزب کمونیست غلبه یابند ، کمونیستها
حالا تصمیم بر وسیعترین تقویت نظامی که تاریخ به خود دیده بود گرفتند ،
هدف آنها از این کار ، آماده شدن برای غلبه بر جهان در طول یک دهه بود. در
جولای 1976 ، برای نیم ساعت ، ارتباطات در تمام دنیا بر اثر شلیکهای
الکترومغناطیسی ناگهانی شوروی در تمامی باندهای ارتباطی ، بطور کامل مختل
گردید ، بطوریکه گیرنده های ارتباطی تنها صدایی که دریافت میکردند صدایی
شبیه کوبیدن نوک دارکوب به چوب بود ، بعد از این واقعه ، فرستنده های
الکترومغناطیسی شوروی به "دارکوب" و سیگنال های مختل کننده به "سیگنال های
دارکوبی" مشهور شدند . این سیستمهای پرقدرت بلافاصله بعد از شروع پروژه ی
ده ساله ی کمونیستها در حالت کاملا عملیاتی قرار گرفتند و حادثه ی جولای
1976 اولین استفاده ی همه جانبه و در سطح جهانی از این سلاح بود. در 28
جولای 1976 ، زلزله ای قدرتمند در منطقه ی تانگشان در چین باعث تخریب شدن
کامل چند روستا و شهر و کشته شدن 600.000 نفر شد ، به گزارش شاهدان عینی ،
ساعتی قبل از طلوع آفتاب ، چندین اشعه ی بسیار نورانی از فاصله ی حدود 200
مایلی منطقه مشاهده شدند آسمان در نور این اشعه ها "همانند روز" میدرخشید.
توجه داشته باشید که در سال 1912 ، نیکولای تسلا ، پدر سلاحهای
الکترومغناطیسی طی مصاحبه ای میگوید " من در عرض چند هفته میتوانم پوسته ی
زمین را به چنان لرزشهایی وا دارم که تا صدها متر بالا و پایین برود ، آب
رودخانه ها از بسترشان به بیرون پرتاب شود ، ساختمان ها متلاشی شوند و هیچ
اثری از تمدن باقی نماند ، این اصل (قوانین الکترومغناطیسی) شکست
نمیخورد...." او قبلا با دستگاه تولید کننده ی الکترومغناطیسی با توان 10
دسیبل توانسته بود منطقه ی محدود به اطراف آزمایشگاه خود را به لرزه در
آورد. او همچنین از امکان نصف شدن کره ی زمین در صورت ترکیب لرزشهای مصنوعی
الکترومغناطیسی با رزونانس خود کره ی زمین سخن به میان آورده بود. در سال
1976 ، دانشمندان شوروی توان کلی شلیک کننده های الکترومغناطیسی را به بیش
از 40 مگاوات و فرکانس پالسهای ارسالی را به حدود 7 هرتز رساندند ، این
امواج با سرعت باورنکردنی خود بیش از 7 بار در ثانیه دور زمین میچرخند .
دانشمندان روس که بتازگی قدرت شلیک کننده ها را افزایش داده بودند ، آنها
را تست کردند ، اما سرعت زیاد ، دوام زیاد و تقویت شدن شدید این امواج در
آیونسفر (مطالعات نشان میدهد امواج رادیویی میتوانند حتی تا 1000 برابر
قدرت اولیه ی خود در آیونسفر تقویت شوند) در مدت کوتاهی باعث ایجاد کمربند
بسیار قدرتمند مغناطیسی در قسمتی از زمین که شوروی هم در بخشی از آن بود شد
، روسها که از نتیجه ی این تست ترسیده و غافلگیر شده بودند بسرعت شلیک
کننده ها را خاموش کردند اما کمربند ایجاد شده به کمک رزونانس و میدان
مغناطیسی کره ی زمین ساعت به ساعت در حال تقویت شدن بود و حتی احتمال نصف
شدن کره ی زمین در اثر تقویت این کمربند میرفت. روسها برای شکستن همبستگی و
انسجام ذرات کمربند الکترومغناطیسی مجبور شدند امواج بسیار پرقدرتی را
ماهها مستقیما به سمت کمربند مغناطیسی ارسال کنند تا پس از چند ماه موفق به
مهار کردن این کمربند شدند . 10 سپتامبر 1976 ، خدمه و مسافران هواپیمای
شماره پرواز 831 شرکت British European Airways در مسیر از مسکو به لندن ،
کره ای بشدت نورانی و ثابت در زیر هواپیما و بالای ابرها مشاهده کردند ،
هنگامی که خلبان انگلیسی مراتب را به برج مراقبت شوروی اعلام کرد ، مسئولان
شوروی او را توجیه کردند که توجهی به این حادثه نکند و بسرعت منطقه را ترک
کند . این واکنش شوروی نشان میدهد که شوروی در آن موقع در حال تست نوعی
دستگاه الکترومغناطیسی بوده اند که احتمالا هدف این تست همان هواپیمای
مسافربری بوده . 18 می 1977 ، شوروی ، آمریکا و 29 کشور دیگر طی قراردادی
متعهد میشوند بوسیله ی طوفان ، زمین لرزه یا دیگر بلایای طبیعی که بطور
مصنوعی ایجاد میشوند به یکدیگر حمله نکنند ، این قرارداد در حالی امضا میشد
که شوروی از حدود یک سال قبل ، پروژه ی دستکاری در آب و هوای آمریکا را
امتحان کرده بودند و همانطور که بعدا هم مواردی از آن بیان میشود ، به
آرامی در حال گسترش ابعاد این پروژه بودند. در 21 نوامبر 1977، حجم بسیار
زیادی از ابرهای متراکم که تا آن زمان بیسابقه بود در نزدیکی سواحل شرقی
آمریکا و توسط ماهواره ها ثبت شد و عکسهای ماهواره ای نشان میداد که این
جریان عظیم ابر از آلاسکا تا شیلی را در برمیگرفته ، این ابرهای طوفانی با
رسیدن به سواحل آمریکا بخصوص در ایالت کالیفرنیا زمین را شخم زدند و خسارات
زیادی به تاسیسات الکتریکی و مسکونی وارد کردند . در فاصله ی بین 1977 تا
1978 ، حجم تغییرات آب و هوایی و تعداد موارد مشاهده ی اشعه های نورانی
الکترومغناطیسی بخصوص در ساحل شرقی آمریکا بشدت افزایش یافت . بطوریکه حتی
ظن مقامات کاخ سفید را نیز برانگیخت و جیمی کارتر ، رییس جمهور وقت آمریکا
دستور انجام تحقیقات ویژه درباره ی این حوادث بخصوص 3 مورد انفجار غیرعادی
را صادر کرد . اما این سه انفجار و انفجارهای بعدی تنها انفجارهای آزمایشی
برای تنظیم شبکه ی الکترومغناطیسی "مهندسی آب و هوای آمریکا" بود. در 2
آوریل 1978 ، اشعه نورانی از زاویه ی حدود 45 درجه از آسمان به منطقه ای در
جزیره ی بل در آمریکا اصابت کرد و باعث انفجار پرسروصدا و خسارت به چندین
خانه شد ، تمام سیمهای ارتباطی و برق در محل اصابت و چندین متر در اطراف آن
ذوب شده و آنتن های تلویزیون (که جاذب امواج الکترومغناطیسی هستند) خانه
های مجاور منفجر شدند ، اما هیچ آتش سوزی در منطقه رخ نداد. نکته ی جالب
این است که هواشناسان و ماهواره های هواشناسی هیچ توده ی هوای متراکمی که
پتانسیل تولید صاعقه داشته باشد را ثبت نکرده اند ، صدای این انفجار تا 45
کیلومتری محل انفجار ، در دماغه برویل نیز شنیده شد . به گزارش رسانه ها ،
این حادثه که توسط ماهواره های کلاس "ولا" آمریکا ثبت شده بود توسط شخص دو
نفر از نمایندگان مجلس آمریکا در آزمایشگاه نظامی لوس آلاموس پیگیری شد ،
اما هیچ گزارش عمومی در مورد آن منتشر نشد. در سپتامبر 1979 ، خبرنگار جنگی
انگلیسی ، نیک داونی که در افغانستان حضور داشت شاهد چندین کره ی بسیار
نورانی که از لحاظ شدت درخشندگی مشابه نوری که در آغاز انفجار اتمی ایجاد
میشود بود در آسمان اصلی شوروی و در نزدیکی محل تست موشکی ساری شاگان بود
که بسرعت در حال انبساط بودند . او در همان ماه شاهد چندین کره ی دیگر در
نزدیکی محل تست موشکی بود که نشانه میداد احتمالا یکی از توپخانه های
الکترومغناطیسی در آن محل مستقر بوده . در اواخر 1980 ، یکی از سختترین و
در عین حال غیرمعمول ترین خشکسالی ها در آمریکا اتفاق افتاد ، در 2 فوریه
1981 ، روزنامه ی واشنگتن پست در توصیف این وضعیت نوشت :"در طول 4 ماه
گذشته ، تنها یک جریان قوی آب و هوایی تمام ایالات متحده را در بر گرفته که
باعث خشکسالی از سواحل غربی تا سواحل شرقی آمریکا گشته که در تاریخ ثبت
شده ی آب و هوایی کشور بیسابقه است....سیستم و الگوی آب و هوایی که باعث
این خشکسالی در آمریکا شده یکی از نامعمول ترین الگوهای آب و هوایی است که
تاکنون در آمریکا ثبت شده " تنها در 2 روز 20 و 21 ژانویه ی 1982 ، بیش از
1400 مورد از زمین لرزه در منطقه ی شمال آرکانزاس مرکزی در آمریکا ثبت شد !
این ماراتن زمین لرزه از 12 ژانویه و با ثبت 3 زمین لرزه با قدرت بیش از 4
ریشتر آغاز شد ، قویترین زلزله ی ثبت شده در این دو هفته زلزله ی 4.5
ریشتری در 20 ژانویه بود که با توجه به اینکه در منطقه ی آرکانزاس مرکزی
گسل بزرگی وجود ندارد تا آن موقع زلزله ای در منطقه ثبت نشده بود !
منبع :
http://www.tldm.org/news8/sovietelectromagneticattacksonunitedstates.htmhttp://www.cheniere.org/books/part1/teslaweapons.htm
http://www.military.ir/modules.php?name=Forums&file=viewtopic&t=16056
http://www.cloob.com/tjhizat_nezami
- ۸۹۳ بار مطالعه شده است
حتما شما هم مثل من مطلب جدیدم را بخونید و نظر بدید.
تک تک نظر ها را بررسی و حتما بهتون سر می زنم.
خیلــــــــــــــــــــــــــخیلــــــــــــــــــــــــــــخیلی قشنگه
عنوان مطلب: کاریکاتور خنده دار مذاکرات هسته ای
لینک مطلب: http://masira.ir/index.php?newsid=186