دانشنامه دفاعی

گروه تخصصی دانشنامه دفاعی

دانشنامه دفاعی

گروه تخصصی دانشنامه دفاعی

دانشنامه دفاعی

داشتم صفحات خبری را زیر و رو می‌کردم که به این تصویر برخوردم. چیزی نمی‌نویسم زیرا نوشتن هر واژه دیگر از اجر کار قهرمانانی که خدمه‌ی این تانک محسوب می‌شوند می‌کاهد.

  • موافقین ۹
  • ۱۶۹۲ بار مطالعه شده است

نظرات (۶۴)

آفرین :)))
دانشنامه دفاعی:
جنازه شده امام هنوز دارد می‌جنگند
عه چه جالب تا الان آفتاب زرد ندیدم خخخخخ :)) :))
زنده باشن٬ برا تانک اسم گذاشتن؟؟
اون چیه رو لوله تانک؟؟؟
دانشنامه دفاعی:
:))
آفتابه زرد را چطور دیدید عمو جان؟
اسمش تی 55 است
آن چیز که فرمودید هم اسمش جَمر است.
آخی خدا حفظش کنه :))))
دانشنامه دفاعی:
آنقدر بهش گلوله خورده
طفل معصوم
جمر به چه در میخوره انوقت؟؟؟

بعد چرا تی 55 یه جورایی کهنه به نظر میرسه؟؟؟ آهن های پشتش انگار میخواد بیافته...
دانشنامه دفاعی:
جمر برای منحرف کردن موشک‌های حرارتی استفاده می‌شود.
خیلی قدیمی است.
شماره 55 اش هم مربوط به دوره‌ی طراحی آن یعنی 1955 ترسایی است.
طفلی کلی گلوله بهش خورده اما هنوز دارد کار می‌کند.
آخی
:(((((((
دانشنامه دفاعی:
[گریه و زاری و ضجه مویه]
خدا عمرش بده...
دانشنامه دفاعی:
ان شاءالله
خدا به توپ و شاسی‌اش قوت بدهد و شنی و خورشیدی‌اش برای رزمنده‌اش بچرخد
خدا بخیر کنه اینا چیه دیگه؟؟؟
دانشنامه دفاعی:
کدام ها عمو جان؟
دید زدم جز آفتابه زرد چیزی نبود :)) :)) :)) 
منظورم٬ توپ٬ شاسی٬ شنی و خورشیدی؟؟؟
دانشنامه دفاعی:
توپ همه لوله است
شنی همان وسیله‌ای است که چرخ‌ها داخلش می‌چرخند و تانک رویش حرکت می‌کند.
خورشیدی آن دو تا چرخی هستند که با سطح تماس ندارند و در عقب و جلوی تانک هستند.
شاسی همانی است که برجک رویش سوار شده و برجک همانی است که توپ و جمر به آن وصل است.
تا این حد؟؟؟
دانشنامه دفاعی:
خیلی تانک دوست دارم
خصوصن تانک‌های جنگ سرد را
  • گوهریا ...
  • با سلام اقا یاور
    من که از تصویر چیزی نفهمیدم جز این که تی-55 یه گوشه ای افتاده ولی طفل معصوم با این قدیمی ولی بازهم از کار نیافتاده و چه کار پر استرس و خطرناکی که خدمه می کنند . . . .
    به نظرم من یکی از سخت ترین بخش های جنگ شهری سوریه همین دوستان زرهی هستند که توی تی-72 و تی-60 و تی 55 ها دارن کار می کنند با این سیل موشک های آمریکایی و غارتی و آر پی جی ها . . .
    خیلی سخته
    اون روی لوله اش بیشتر شبیه پرتو افکن فروسرخ دید در شب نیست فکرنکنم جمر اون موقع هم عملیاتی شده باشه
    دانشنامه دفاعی:
    علیکم السلام
    جمر از زمان تی 62 آمد البته نه اینطور پیشرفته
    بعد نمونه‌های مختلف را چینی‌ها ساختند که فکر می‌کنم یکی از آنها همین باشد.
    هر چند از اینجا چیز زیادی معلوم است. اگر اشتباه نکنم روی سفیرهای خودمان هم دیده بودم. البته یک تصویر مبهم ذهنی‌ دارم که نمی‌توانم به آن اتکاء کنم.
    پوکه‌های 23 م‌م را روی زمین دیدی علی آقا؟
    جهنمی بوده آنجا...
    یک جهنم واقعی بوده
  • گوهریا ...
  • باسلام
    بله ممنون از توضیحات
    آها اره جلوی پای آون مرد پوکه ها افتاده بله
  • دانشنامه دفاعی
  • علی آقا شما کدام قسمت را می‌گویی؟
    فکر کنم یک سوء تفاهم پیش آمد.
    منظورم سمت راست و پایین پروژکتور بود.
    آن قسمت برآمده که در محل اتصال لوله و برجک است. داخل یک چهار چوب مهار شده.
  • گوهریا ...
  • توی یه فیلم از سوریه فکر کنم تانک تی 62 بود دیدم تروریستها یه موشک تاو رو طرف تی 62 شلیک می کننند و موشک تاو می وره به روبروی برجک می خوره و ناگهان آتش از دریچه های برجک می زنه بالا اما هر سه خدمه برجک سالم و سلامت می پرن بیرون و فکر کنم یکشون می ره بیرون حالش بده ......
    فیلم خیلی باحالی بود

    دانشنامه دفاعی:
    توی سوریه اتفاقات خیلی عجیبی افتاد
    یک کلیپی دیدم که موشک هات را با گلوله تی 72 زدند
    از فرط هیجان چشمانم داشت می‌افتاد روی فرش
    هر چه گشتم آن کلیپ را دیگر پیدا نکردم.
    توی فروم ارتش خائن آزاد بود.
    آقای گوهریا... سلام خوبی٬ سلامتی٬ خوشید٬ فراقتی٬ روبه روشدی؟؟؟ :)) :)) :))
    اون روی لولش بیشتر شبیه پرتو افکن فرو سرخ دید در شب نیست یعنی چی ؟؟؟؟
    یعنی از جمر الان استفاده‌ نمیکنن؟؟؟
  • گوهریا ...
  • ببخشید آقا یاور تداخل نظرات شد والا من که چیزی ندیدم  یعنی چندان واضح نیست ولی از ظاهر و قیافه معلومه که بدجوری صدمه دیده
    دانشنامه دفاعی:
    آقا شما اینطوری ببین اگر روبری تانک ایستاده باشی سمت چپ لوله زیر پروژکتور
    گرد است و کوچکتر
    دقت کن می‌بینی
    مرجان خانم همان اول متوجه شد و پرسید آن چیست.
    البته سایه افتاده اما الان که نشانی دادم راحت می‌توانی پیدا کنی.
  • گوهریا ...

  • ببخشید خانوم مرجان یعنی منظورم این که اون پرتو افکن که روی لوله اش است پرتو افکن فروسرخ است نه جمر که اقا یاور تضویح دادند و دریافتیم
  • گوهریا ...
  • موشک هات را با گلوله تی-72 زدند
    ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    من الان کلا روی فرش شدم
    دانشنامه دفاعی:
    اصلن اعجوبه‌ای بود این تانک
    اعجوبه
    بعد جالب بود یک کلیپ دیگر هم بود که آر‌پی‌جی 29 شلیک شده را یک تی 72 دیگر سوری با گلوله زده بود.
    اصلن یک چیزی بود که نگو
    این پوکه برا این تانکه اینقد کوچیکه؟؟؟
    دانشنامه دفاعی:
    پوکه مال آن تانک نیست عمو جان
    مال توپ چند منظوره (ضد هوایی‌سابق) 23 میلیمتری است.
    کالیبر گلوله این تانک تقریبن 5 برابر است
    موشک هات چیه؟؟؟ موشک هات چیه؟؟؟
    منظورتان موشک داخخخخه؟؟؟
    دانشنامه دفاعی:
    نه عمو اسم یک موشک ضد زره است
    با آن تانک و زره پوش شکار می‌کنند.
  • گوهریا ...
  • باسلام آقا یاور
    مگه میشه گلوله رو با توپ تی-72 زد گلوله با اون سرعت بالا اون یه چیزی مث ار پی جی 29
    شنیده بودم توی مسابقات تانک بیاثلون با مسلس باید موشک بزننند اما با توپ نه
    ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
    دانشنامه دفاعی:
    علیکم السلام
    توی این جنگ سوریه اتفاقات عجیب و غریب زیاد افتاد
    یک مورد برجک چند گلوله خورده بود و باید برای تعویض می‌رفت اما اهمال کاری شد.
    با یک گلوله 23 میلیمتری خرج‌ها آتش گرفتند و کل خدمه جزغاله شدند.
    یعنی هرچی اتفاق که توی تاریخ زرهی دنیا پیش نیامده بود توی این سوریه با شیلکا و تی 55 و 72 پیش آمد
  • گوهریا ...
  • آقا جان من رسما اعلام می کنم امشب یه چیزم شده من که توی ادرس که گفته بودید هیچی ندیم لوله و آون هم پروژکتور و واسلام و جای چهارتا فرورفتگی و . . . ..
    دانشنامه دفاعی:
    http://www.freeuploadsite.com/do.php?img=83892
  • گوهریا ...
  • والا این طور که داره پیش میاد باید منتظر اتفاقات زیاد و عجیب و غریب باشیم یا از این دست اتفاقات افتاده و ما خبر نداریم .. . . .. .

    دانشنامه دفاعی:
    تاریخ جنگ سوریه را باید دو سه سال دیگر خواند
    پر از این اتفاقات خواهد بود
  • شـــــــــــیــــــطــــــــــــونه Fatima
  • :)
    سلام
    عمو یه سوال؟
    دانشنامه دفاعی:
    سلام دخترم
    بفرمایید
  • شـــــــــــیــــــطــــــــــــونه Fatima
  • شکر بهترم راستی اونو جوابشو بدید؟
    دانشنامه دفاعی:
    چیز خاصی نگفت
  • گوهریا ...
  • آها بله مشاهده گردید
    آخیش خیالم راحت گردید
    دانشنامه دفاعی:
    خدا را صد هزار مرتبه شکر
    داشتم به چشمان خودم شک می‌کردم.
    فکر کردم این چای زنجیبلی فشارم را خیلی بالا برده توهم زدم!
    زنگ تفریح تموم شد٬   من برم‌ سراغ درس و مشقم:(( :(( :((
    خوش باشید...
    دانشنامه دفاعی:
    به سلامت عمو جان
    نمی‌دانم بهار خانم کجا رفت بی‌خبر!؟
  • گوهریا ...
  • نه آقا یاور
    چه جالب
    من هم یکی دو  ساعت پیش زنجبیل خوردم
    اتفاقا من فکر کنم چی زنجبیل من به جای زنجبیل نخود بوده (اینجا بعضیا به جای زنجبیل نصفش رو نخود می کنند و نصفش را زنجبیل اینو تازه بفهمیدم)
    دانشنامه دفاعی:
    پناه بر خدا
    یعنی گرد نخود به خورد مردم می‌دهند!؟
    یاد دو برره افتادم
    هستم ته کلاس رو نگاه بندازید همون شاگردی که ساکت نشسته منم
    دانشنامه دفاعی:
    شما که آموزگارید.
    این چه فرمایشی است
    [کل عطاری‌های غیاث آباد و نوروزیان و هادی‌آباد]
    هستم ته کلاس رو نگاه بندازید همون شاگردی که ساکت نشسته منم
    دم در بودم برگشتم :)) :)) :))
    من الان پخش زمین شدم٬ چایی زنجبیل میخورید؟؟؟
    خدا بخیر کنه٬ یعنی زنجبیل گرده نخود قاطی داشته؟؟؟
    دانشنامه دفاعی:
    :))
    امان از خلق متقلب
    به علی آقای ما گرد نخود دادند بی معرفت‌ها
    شکسته نفسی میفرمایید .پایه میز خیلی کوتاه ست واسه همین پیدا نیستم: ))
    دانشنامه دفاعی:
    اختیار دارید بزرگوار
    بزرگ، هر جا که باشد بزرگ است.
    شما هم چه با میز چه ته کلاس و چه سر کلاس بزرگید.
    [کل عطاری‌های استان]
  • گوهریا ...
  • ببخشید یک دقیقه رفتم ا یکی از دوستان مشکلی پیش آمده بود
    جایتان خالی اینجا گنجشک رنگ می کنند به جای قناری می دن
    قبلا خودمان زنجبیل سالم می گرفتیم و می ساییدیم تا پودر می شد رفتم آماده گرفتم فهمیدم گرد نخود هستش
    دانشنامه دفاعی:
    خدا بزند کمرشان
    حالا من از عطاری می‌گیرم. تکه‌ها را با چاقو اره‌ای نیم برش می‌زنم. ریزترها را آسیاب می‌کنم.
    تکه‌ها را می‌اندازم توی قوری، با دارچین و هل ... آی می‌چسبد.. آی می‌چسبد
     :))
    دانشنامه دفاعی:
    :))
    مرجان خانم کجا رفت؟
    بیخبر غیبش زد؟
  • گوهریا ...
  • نوش جانتان
    پشت دستم رو داغ کردم دیگر از این دست چیزا نگیرم و خودمان بساییم

    دانشنامه دفاعی:
    به نظر من اگر مثل سابق خودتان بگیرید و آسیاب کنید بهتر است.
    البته پنج تا شش برگ زبان گنجشک هم به قوری اضافه کنید.
    یعنی چای سبز، چوب دارچین (آسیاب نشده.. با دست خورد کنید) چند تکه کوچک زنجبیل، چند برگ زبان گنجشک، سه تا پنج دانه اناب، چند دانه هل خورد شده.
    یعنی چیزی که الان من دارم می‌نوشم.
    خیلی با حال است. البته با چای معمولی هم می‌توانید درست کنید. اما خواص چای سبز بیشتر است. طعم‌اش هم زهر مار می‌ماند.
    قدم من سبک بود
    دانشنامه دفاعی:
    نه، حتمن کاری برایشان پیش آمده
  • گوهریا ...
  • چای سبز زیاد خوردم اما چند روز پیش سرماخوردگی شدید گرفتم یه صبح چای سبز خوردم که زد حالم رو بد کرد الان هم هر موقع چای سبز می بینم حالم خراب میشه
    ممنون از راهنماییاتنو
    من بیشتر چای سیاه با هل یا دارچین می خورم و زنجبیل رو هم بعضی اوقات که امروز دوبرریه ای درآمد
    دانشنامه دفاعی:
    چای سبز واقعن بد مزه است. حق دارید.
    توی همان چای سیاه چند تا عناب بیاندازید با همان‌هایی که گفتم.
    مثل راکت ماهواره‌بر می‌شوید.
    فرا صوت فرا صوت
    فضای نظامی تبدیل به فضای پزشکی میشود
    دانشنامه دفاعی:
    دیرین دیرین
    :)))
    نه والا خیلی خوب است
    عمو دارید آموزش ساخت زهرمار میدید؟؟؟ 
    چه کاریه توروخدا٬ اصلا چایی برا چیتونه٬ برا خودتون بزشک سنتی شدید...
    :)):)):)):)) 
    دانشنامه دفاعی:
    شما یک دفعه درست کنید.
    آنقدر خوب است که هر هفته دستکم یکبار درست می‌کنید.
    خیلی آدم را سر حال می‌آورد.
    چرا من چای سبز دم میکنم تلخ نیست
    دانشنامه دفاعی:
    لابد چای‌اش مرغوب‌تر است
  • گوهریا ...
  • باسلام اقا یاور
    مثل این که دوستان متعجب شدند
    اصلا که این طور شد من میرم  مقاله  موشک اریکس رو تمام کنم تا پس فردا برگردم کی می خواد بگه فضا و جو عوض شده
    دانشنامه دفاعی:
    کجا علی آقا
    من تازه اومدم
    سلام بر تو ای بهار فصل رام نشده٬ ای فصل حیات بخش٬ ای فصل جمع آوری داروهای گیاهی خخخخ
    :)):)):)):))
    حالتون خوبه؟؟؟
    دانشنامه دفاعی:
    :))
    سلام مرجان خانم.قصد دارم تغییر اسم بدم :))))))
    دانشنامه دفاعی:
    :))
    عذر میخوام گوهر یا... با گوهریا... یه نفر هستن؟؟؟
    آخه گوهریا... الان سلام دادن...
    خدا بخیر کنه٬ فضایی شدم رفت :)) :)) :))
    دانشنامه دفاعی:
    گرد نخود خوردی عمو جان؟
    عه آقای گوهریا مزاح بود جدی نگیرید
    دانشنامه دفاعی:
    نه، علی آقا دلخور نمی‌شوند.
    مطمئن باشید.
    ایشان هم مزاح کردند.
  • شـــــــــــیــــــطــــــــــــونه Fatima
  • ببیاید صفحم خوشحال میشم:)
    دانشنامه دفاعی:
    چشم عمو جان
  • دانشنامه دفاعی
  • ببخشید پسر خاله‌ام با دو تا دوستانش آمده بود کار داشت
    :)
    دانشنامه دفاعی:
    یک سوالی قلبم را به درد آورده است.
    چرا بعضی آدم‌ها اینطوری هستند؟
    چرا خودشان دروغ می‌گویند و دیگران را مجبور می‌کنند دروغ‌هایشان را تایید  یا در برابر آن سکوت کنند؟
    چرا!؟
    الان در برابر دروغ‌های یک شخص سکوت کردم.
    از خودم بدم می‌آید.
    آخر چرا این آدم‌ها اینطوری هستند!؟
    چرا!؟
    شب تولد پیغمبر موجب گناه شدند
    لعنت به این وضع
    بد جوری ناراحتم
    خیلی خیلی خیلی عصبانی و ناراحتم.
    خدا بخیر کنه٬ عاقبت دروغ چیزی جز رسوایی نیست:(:(:(:(:(:(
    بخدا من دروخخخ نگفتم٬ من گرده نخود نخوردم٬ من اصلا چایی نمیخورم:):):):):):):)
    دانشنامه دفاعی:
    می‌دانم عمو جان
    البته من گرد نخود خیلی دوست دارم.
    مادرم داخل کوفته می‌زند یک چیزی می‌شود حسابی... به طرف پنجره پرت کنی شیشه را می‌شکند.
  • دانشنامه دفاعی
  • یک آدم خیلی بد به یک جوان مؤمن دروغ گفت.
    جلوی چشم من.
    من هم ملاحظه‌ی سن و سالش را کردم.
    هر چند عمدن طوری رفتار کردم که طرف به موضوع شک کند.
    اما من از این کار بدم می‌آید.
    متنفرم از این جور آدمها خواهر جان
    متنفرم
    چه دلیلی داشت به دو تا جوان دروغ بگوید؟
    آخر چه دلیل داشت دروغ بگوید؟
    من که می‌دانم جایی نمی‌رود.
    آخر چرا آدم را در شرایطی می‌گذارد که دروغ‌های او را تایید کند.
    به یکی از آن جوانان آدرس وبلاگم را دادم.
    خدا کند الان این کامنت را بخواند.
    برادرم؛ آن شخصی که حرف میزد بیمار است.
    نمی‌دانم دلیلش برای این کارها چیست.
    اما اگر شما واقعن می‌خواهید به مقصودت برسی دو دقیقه‌ی آخر سخنانم که گفتم از چه طریقی کارت را انجام بده را یادت نرود.
    نمی‌دانم در مورد من چه گفته. اما من هم همانقدر که شما مشتاقید دوست دارم برای دفاع از حرم بروم.
    اگر می‌توانستم برای خودم کاری می‌کردم. اصلن در جریان کار هم نبودم. شما هم به رویش نیاورید. شاید از تنهایی شاید از سر دلائلی کوچک و ساده این کار را می‌کند. آدم‌های کوچک بهانه‌هایشان هم برای دروغ و دغل خیلی کوچک است.
    خدایا؛ این شب تولد بهترین مخلوقانت کاری کن من شریک دروغ‌های او نشوم. آن جوان الان این کامنت را بخواند.
    اللهی آمین
    نمیدونم خدا به راه راست هدایتشون کنه
    دانشنامه دفاعی:
    ان شاءالله
    من نمی‌دانم توی این فامیل ما شهید رجایی بوده؛ شهید میوه چین بوده
    چند تا شهید و جانباز هم داشتیم. از خلبان گرفته تا توپخانه...
    بدجوری این شب عیدی دلم شکست.
    این دو سه تا پسر خاله را من نداشتم به کجای دنیا برمیخورد؟ هان؟ چی میشد؟
    مگه من به مادرتون نگم عه:)
    دانشنامه دفاعی:
    یک مادری دارم.
    خیلی با جنبه...
    خدا خانواده‌تان را برایتان نگه دارد
    کدبانو...
    اذان که می‌گویند سجاده‌اش پهن است.
    دستپختش... یک هیات را شام می‌دهد.
    جانم.. نوکرشم به مولا
    توی شوخی هم کم نمی‌آورد.
    خدا بخیر کند...
    دانشنامه دفاعی:
    خدا کند.
    آن دو تا جوان محله‌مان را یاد گرفتند. خدا کند گذری که رد می‌شوند یکدیگر را ببینیم یا این کامنت‌ها را بخوانند. یا شماره تلفنم را بگیرند و زنگ بزنند.
    ای خدا؛ عجب کاری کردم.
    کاش همانجا شرمنده‌اش می‌کردم.
    آخر این شیطان از کجا پیدایش شد!؟
    اگه آدرس وبلاگتون رو بهشون دادید مطمئن باشید سر میزنن
    دانشنامه دفاعی:
    ای خدا این جوان امشب این کامنت‌ها را بخواند.
    دیگر هیچوقت در برابر دروغ کسی به نشان تایید سکوت نمی‌کنم.
    قول قول، قول مردانه
    خدایا، فقط بیاید این کامنت‌ها را بخواند...
    آخر من چرا ساکت شدم؟
    با اینکه یک سری کد دادم؛ اما نمی‌توانم خودم را قانع کنم.
    اگر منظورم را از اینکه وبلاگ این است نفهمیده باشد چی!؟
    اگر شک نکرده باشد چی!؟
    بد به دلتون راه ندید به خدا بسپارید درست میشه.هیچ جنبنده و نیرویی نیست مگر به اذن و اراده خداونده بلند مرتبه و بزرگ.پس نگران نباشید
    دانشنامه دفاعی:
    آخر؛ از این ناراحتم کنارم دو جوان مؤمن بودند اما من به خاطر سن و سال یک آدم بد، بیمار و ... استغفرالله، سکوت کردم و گذاشتم...
    پدرم الان راهنمایی‌خوبی کردند.
    استخاره هم کردم خوب آمد. اگر آن جوان و دوستش تماس بگیرند. هر کاری که از دستم بربیاید برایشان انجام می‌دهم. هر کس که لازم باشد را می‌بینم تا کارشان اگر راه بیفتد به اذن الله
    انگار رفت تانکشو بیاره.  مطمئن دستپخت بنده باشه فرار میکنن
    دانشنامه دفاعی:
    کدام‌ها را؟
    ها ؟؟؟؟؟
    دانشنامه دفاعی:
    بله؟؟؟؟
    گفتید کدام ها را؟
    دانشنامه دفاعی:
    من هم همین را عرض کردم.
    کدام‌ها را؟
    یعنی منظورتان کدامشان است
    و دیگر هیچ
    دانشنامه دفاعی:
    درست شد؟
    نه فقط یکش نیست
    دانشنامه دفاعی:
    درست شد؟
  • دانشنامه دفاعی
  • چرا؟
    دانشنامه دفاعی:
    :)))
    به خاطر دستپخت
    نه :)
    دانشنامه دفاعی:
    ای بابا
    خب چرا؟

    چرا؛
    منظورم این بود که خب چرا؟
    چرا اینطوری می‌شود؟
    نه؟
    دانشنامه دفاعی:
    چرا خواندم.
    منظورم این است که چرا بیشتر تلاش نمی‌کنید
    نمیدونم
    دانشنامه دفاعی:
    ان شاءالله که بدانید
  • علی اصغر
  • درود و سلام بر سازنده تانک
    و درود سلام بر رزمندگان اسلام
    ____________________________
    من کامنتاتون رو که خوندم حس کنجکاویم فعال شده
    و شاید شب نتوانم بخوابم که جریان چیه؟


    دانشنامه دفاعی:
    علیکم السلام عمو جان
    عیدتان مبارک
    کدام کامت را منظورتان است؟
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی